به گزارش تهران پرس، شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر ۲۷محمد رسولالله(ص) در دوران دفاع مقدس در وصیت نامه اش نوشته است:
انَّ الله اشتَری مِنَ الْمؤمِنینَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّه یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُون... فَاستَبشِروا بِبَیعِکُم الّذی بایَعتُم به وَ ذلک هُوَ الفَوزُ العظیم.
«همانا خداوند از مومنان جانشان و مالشان را خرید و در مقابل سرای بهشت را قرار داد و مومنان میجنگند. در راه خدا میکشند و کشته میشوند. پس شاد باشید به معاملهای که سودا نمودید و این است آن رستگاری بزرگ».
خداوندا! توفیق عطا فرما که از جمله کسانی باشیم که خود بشارت به آنها دادهای که در این معامله شرکت جویند. وای که جز تو کس دیگر ندارم. «الهی و ربی من لی غیرک» از تو خواهانم که زندگی ام را زندگی محمّد (ص) و مردنم را مردن محمد (ص) قرار دهی «اللهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحمد و آل محمّد و مماتی مماتَ محمّد و آل محمّد».
وقتی که در زیارت عاشورا میخوانیم که: «یا اباعبدا… إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم و حَربٌ لِمن حارَبکُم إلی یومَ القیامه»ای حسین (ع) من آشتی ام با کسانی که با تو آشتی اند و در جنگ و ستیزم با کسانی که با شما در جنگ اند، چگونه میتوان در هر زمان در کنار گود نشست و دست از یاری فرزندان حسین که بیش از هزار سال در شکنجه و تبعید بسر میبردند، فرو بست. مگر میشود مسلمان بود و از رسول اکرم (ص) تبعیت نمود و دوست دار حسین (ع) نبوده باشیم. تشیّع علوی را برگزیده باشیم؛ اما روحانیت را کنار گذارده باشیم.
بگذریم، ابداً روحانیت با آن مشخصههای بارزی که در هر زمان داشته از کلینیها گرفته تا خمینی (ره)، [در]هر زمان حافظ اسلام بودهاند و انشاءالله تا انقلاب مهدی (عج) خواهند بود.
اولین سفارش که به عنوان وصیت دارم همین کلمه است روحانیت، آخوند، ملا، طلبه، چقدر این کلمات ارزش دارد و معنا.ای همهی کسانی که سفارشم به گوش و دیدهتان خواهد رسید، مبادا روحانیت را تنها بگذارید. بدانید که تمام تلاش ابر قدرتها در از بین بردن اسلام، روبروی روحانیت قرار دارد. شاهد این مدعا را در اسناد لانه جاسوسی بخوانید که چه قدر آمریکا از ملا میترسید. با یک نمود عینی در همین صد سال اخیر ببینید هر جا کوچکترین حرکت، قیامی، جنبشی شده با رهبری همین روحانیت بوده، قیام سید جمال الدین اسدآبادی، نهضت و جنبش تنباکو، قیام میرزا کوچک خان جنگلی، قیام شیخ محمد خیابانی، نهضتی که میرزای اول در عراق آغاز نمود و با یک فتوا مردم، با بیل استعمار انگلیس را بیرون راندند، نهضت شیخ محمد عبده، نهضت اخوانالمسلمین با رهبری حسن البناء و سید قطب، جنبش مشروطیت با رهبری آیت الله طباطبائی و بهبهانی و الی آخر، تمامی اینها با رهبری روحانیت بوده و وقتی این سخن امام را به یاد میآورم که چرا میخواهند این قدرت را بشکنید. شکست روحانیت، شکست اسلام است، به فکر میافتم که چرا؟ چرا؟ من خود امام عزیز و رهبر انقلاب را هم در یک جریانی به نام روحانیت میبینم؛ نه مانند آن گروه منحرف که امام را تنها میبینند، من استمرار حرکت انبیاء را ولایت فقیه میدانم و برایم مشخص شد که پس از ۴۰ سال فقیه بزرگوار آیت ا… منتظری در همین جریان روحانیت ادامه دهنده راه اوست و باز به شما برادران و خواهرانم گوشزد میکنم که روحانیت را کنار مگذارید.
سفارش دوم من درباره سپاه میباشد به عنوان بازوی مسلح ولایت فقیه و روحانیت:
باید سپاه آن چنان شود که پاسداران به عنوان فریضه واجب خدمت نمایند، نه به عنوان شغل. چرا که این دو بازوی ولی فقیه سپاه و روحانیت شغلی ندارند و نباید سپاهی بودن و روحانی بودن را شغل حساب نمود، چه قدر ابر قدرتها از این سپاه نو پا میترسند؛ چرا که برادر سپاهی به عنوان فریضه وارد سپاه میگردد، نه حق مأموریت میخواهد؛ نه فوقالعاده بدی آب و هوا، بلکه هر کجا که سختتر باشد وارد میشود که اجرش عظیمتر است.
قبلاً اگر ترس ما از لیبرالها بود که مبادا خط امام را خدشهدار کنند، اکنون دیگر لیبرالها به زبالهدان تاریخ افتادهاند و انقلاب سوم هم پیروز شد.
منافقین که در تدارک بودند که پس از حیات امام، نهضت را منحرف نمایند زودتر روی آب آمدند و رو در روی ملت مسلِم قرار گرفتند. تلاش تمامی شما باید این باشد که ریشه منافقین بدتر از کفار را برکنید و در این صورت آمریکا باید تا صدها سال گورش را گم کند و دست از ایران بشوید و منتظر باشد که دیگر ما به سراغ او برویم.
پدر و مادرم! از اینکه زحمات بسیار در تربیت فرزندتان کشیدید، امیدوارم که خداوند اجرتان را افزونتر دهد. من خود به یاد دارم که قرآن را در دامان مادرم فرا گرفتم و با بیل پدرم رنجها را چشیدهام.
پدر جان! تو خود بهتر میدانی که دنیا دار فناست و آخرت مسلماً بهتر است و باقی که «الدنیا دار الفناء و الاخره خیر و ابقی».
مادر جان! سفارشی که به شما دارم در مورد خواهرم است که دلم میخواست ایشان بعد از تمام کردن کلاس نهم به قم برود انشاءالله کاری کن که او این عمل را انجام دهد و سفارشی عظیمتری که به شما دارم که مادرم، چون خودت فرزند یک روحانی بودهای. دلم میخواهد که تو مرا به خاک بسپاری و حتی پدرم خاک و گل بروی قبرم بریزد تا همه بدانند که شما سرشار از شوق هستید و ایمان. فامیل بداند که باید فرزند بدهد و ابر قدرتها بدانند که با شهید دادن خانوادهها، حرکت انقلاب تندتر میگردد و چرخهای آن سریعتر [می چرخد].
کتابخانهای که دارم، بعد از این، علی آقا پسر خالهام کتابخانه را یک دست نماید، کتابهای منحرف را من تنها برای تحقیق آنجا گذاشتهام و هدف دیگری در کار نبوده. این کتابها را پسر خالهام که میدانم با من هم خط بوده بردارد و در جای مناسب استفاده کند و در اختیار خواهرم و برادرم و بقیه قرار دهد.
خدمت برادرم عباس آقا پس از برگشت سلام برسانید، دلم میخواهد که ایشان در سپاه پاسداران خدمت نماید؛ چرا که محیط قابل رشد برای فرزندان انقلاب است و مسئولیت خواهر و برادر و فرزندان خواهر و برادرانم را به عهده ایشان میسپارم. علاقهمندم که انشاءالله شما کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری را به آنها بیاموزید و خط فکری و سیاسی شهید مظلوم بهشتی را بیان کنید و به آنها یک رشد بنیادین بدهید.
پس انداز من از دوسال معلمی که داشتم و مدتی زمانی که در سپاه بودم پیش داییام میباشد از اینپس انداز، چون چند سالی است که پدر و مادرم به مشهد نرفتهاند، زیارت مشهد بروند و بقیهاش هم تصمیمش با پدرم میباشد. ضمنا موتوری هم در تهران دارم، تصمیم در مورد موتور را به عهده حاجآقا پرورش میگذارم.
وصیتهای زیادی در زمانهای مختلف نوشتهام این وصیت را که کاملتر از همه میدانم و فقط کافی است همین را عمل نمائید.
در خاتمه آخرین کلمات را به نگارش درمیآورم:
برادران فقط باید به فکر اسلام بود و بس و برای یاری اسلام باید اکنون از روحانیت و سپاه یاری جست و امام را یاری کرد و باید بدانیم که به قول قرآن: «ماعندکم ینفد و ماعند ا… باق و ما تنفقوا من شیء فی سبیل الله یوف إلیکم».
درود بر شهیدان اسلام به خصوص شهید مظلوم شهید آیت الله بهشتی.
برقرار باد پرچم اتحاد جماهیر اسلامی به رهبری امام خمینی (ره).
انتهای پیام/