به گزارش تهران پرس؛ در نیمه شعبان سال ۴۵ متولد شد و مهدی نام گرفت. از نیروهای گردان حمزه لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بود و در مردادماه سال ۶۶ مصادف با عید قربان در عملیات نصر ۷ به شهادت نائل آمد.
مزار «شهید مهدی آقاجانی» در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) واقع شده است.
فرازی از وصیتنامه «شهید مهدی آقاجانی»
«.. با حمد و سپاس بر آفریدگار جهان حامى آدمیان عزت بخش مستضعفان و خوار کننده مستکبران که از همه چیز آگاه و بر همه چیز بیناست همه از او هستیم و همه به سوى او بازمیگردیم و فقط او را سپاس میگوییم.
شکر و سپاس او را که رهبرى آگاه و بینا نصیب ما کرد تا ما را از خواب غفلت بیدار کند و ما را و قلب و دلمان را با نور ایمان منور بسازد و نیز سپاس به درگاه ذات بى زوال او که توفیق داد در راهى قدم گذارم که رضا و خشنودى او در آن است و مرا با شهادت آشنا ساخت که در راه رسیدن به آن سر از پاى نشناخته و ترک زندگى برایم آسان باشد و تحمل دورى از پدر و مادر عزیزم و خانواده عزیز و دیگران برایم محال نباشد.
بار پروردگارا شهادت میدهم که جز تو خدایى نیست و گواهى میدهم که آخرین فرستاده ات حضرت محمد (ص) میباشد و در پى او دوازده ستاره فروزنده و درخشان به امامت و رهبرى امت اسلام تعیین گردیدند و آخرین آنها حضرت مهدى (عج) در غیبت کبرى به سر مى برد به اذن خدا که من به ولایت او گواهى میدهم.
خداوندا از خشم و غضب تو به تو پناه میبرم و به گناهانم در پیشگاه تو اعتراف میکنم و از آن دریاى غفران و رحمتت امید عفو و بخشش را دارم پروردگارا با من آن کن که شایسته بزرگى و عظمت توست و بر من روا مدار آن چه را که سزاوار آن هستم.
بار خدایا چه گناهانى از من سر زد که تو خداى ستارالعیوب آنها را از نظرها پوشاندى و چه لغزشها از من رخ داد که تو خداى رئوف مرا از سقوط رهانیدى. بارالها از دریاى بیکران رحمت تو به دور نیست که بندگان سرکش و عاصیت را مورد لطف و مرحمت و عفو قرار دهى و از تقصیر این بنده ناسپاس و عاصیت درگذرى.
اى کریم و اى رحیم دست کرامتت را بر سر این بنده گنهکارت بکش و از رحمت بى نهایت مرا بهرهمند ساز، دستم بگیر گناهانم بریز و در جوار رحمت خود جایم بده.
خدایا من که حسین گونه زندگى نکردم تا حسین گونه به شهادت برسم لکن خدایا مرا هر گونه بپذیر و با حسین(ع) مرا محشور بگردان. انشاءالله
سلام و درودى خالصانه حضور آقا ولیعصر حجة ابن الحسن (عج) روحى لتراب مقدمه الفدا و سلام و درود خدمت امام عزیزمان که با قیامش جانى دوباره به اسلام عزیز بخشید و ما را از ظلمت نفسانى و فسادهاى اخلاقى بیرون کشید.
مادرم و پدرم و برادران و خواهرانم و بقیه آشنایان و دوستانم بدانید که من با چشمى باز و گوشى شنوا و با آگاهى تمام فقط و فقط براى دفاع از اسلام و جمهورى اسلامى و براى برقرارى قانون خداوند متعال در این راه قدم گذاشتم و امیدوارم که انشاءالله خودش از این بنده گنهکارش قبول نموده و مرگ مرا شهادت در راه خودش قرار دهد و شهادتم را آمرزش گناهانم.
مادر و پدر ارجمندم این را به یاد داشته باشید که شما نیز فرزندتان را با دل و قلبى روشن و با آگاهى تمام و با عشقى خالص که به اسلام عزیز داشتهاید به قربانگاه حق فرستادهاید و آزمایشى عظیم و بس بزرگ را به خوبى پشت سر گذاشتهاید و امیدوارم که بعد از شهادت جگرگوشه تان از آزمایشات دیگر الهى نیز سرافراز بیرون آیید و بر مصیبتها صبر را پیشه خود سازید که در کنار همین صبر هاست که خداوند ظفر، پیروزى و نصرت را داده است عزیزانم اگر این جسم خاکى من بعد از شهادت به دستتان نرسید حتما بر سر مزار خون آلود شهداى عزیزمان بروید و از خدا بخواهید که شهدا را با پیامبرانش و معصومین و اولیاء درگاهش محشور نماید.
مادر و پدر گرامیم گر چه من هیچ فرزند خوبى براى شما نبودم لکن شما از من راضى باشید و تو اى مادرم شیرت را حلالم کن و برایم از خداى رحمان طلب عفو و بخشش نمایید پدرم اگر توانستى برایم قرآن بخوان و آمرزش گناهانم را از خدا بخواه.
اما شما اى برادرانم اکنون رسالت شما در قبال اسلام و شهداى به خون خفته بیشتر از پیش شده است و باید خود را براى خدمت به اسلام آماده نمایید.
این را به شما بگویم که سعى کنید خداى نکرده هیچ گاه راهتان از راه امام و شهدا جدا نشود و به راههاى انحرافى کشیده نشود که شیطان در کمین است و این را هم اضافه کنم که در طى چند سال انقلاب دیدهاید که خداوند متعال بر سر آنان که به امام پشت کردند چه آورد، پس بیایید سعى کنیم که خود را به خدا نزدیکتر کنیم و از او هدایتمان را به راه راست خواهان شویم. انشاءالله
از همگیتان خواهان آنم که از اشتباهات من درگذرید و برایم طلب آمرزش از درگاه ایزد منان بنمایید، مبادا به خون خود بغلطم و سلاحم بر زمین بماند، سلاحم را برگیرید و راه امام و شهدا را ادامه دهید؛
و شما اى خواهرانم همیشه به یاد خدا باشید و سعیتان را بر آن قرار دهید که فرزندانى بسیار خوب براى اسلام و جمهورى اسلامى تربیت کنید تا انشاءالله آینده این مملکت را بسیار روشن نمایند تا الگوى تمام جهانیان گردد حجاب را، حجاب را، حجاب را صد در صد مراعات کرده و به دخترانتان فرا دهید تا به امید خدا با حجاب خویش مبلّغ خون شهیدان باشید امیدوارم از من راضى باشید و از حق تعالى آمرزش گناهانم را طلب نمایید.
امام عزیزمان را تنها نگذارید امام را دعا نمایید تا خداوند بر طول عمر و صحت و سلامتى ایشان تا انقلاب مهدى بیافزاید، مساجد را خالى نکنید، راه شهیدان را ادامه دهید که راه سعادت است و انسان در این راه به سعادت حقیقى میرسد.
برایم یک سال نماز قضا و یک ماه روزه بگیرید و از همه طلب رضایت میکنم.
دعا براى آمرزش گناهانم را از همه شما خواهانم.»
بخشی از دست نوشته «شهید مهدی آقاجانی»
«عزیزانم! همانطور که میدانید برای این که هر چیز کثیفی را تمیز کنیم آن جنس را اعم از لباس و ظرف و هر شیء دیگری با یک مادهای که در هر چه تمیزتر کردن آن لباس به ما کمک میکند استفاده میکنیم.
به نظر بنده که حتی کمی هم در آن تجربه دست داده و خدا توفیق کسب این تجربه را هم به این حقیر داده است، این است که ماده تمیزکننده لکههای سیاه نشسته بر روی قلبهایمان – که همان اثرات گناه است – «اشک» است.
بله اشک در نهان و برای حق تعالی! آری همان اشکی که در دل شب در نهان برای خدا میریزی، همان اشک قلبت را تمیز میکند تا نور حق و نور ایمان به حق بتواند در آن منعکس شود و بتابد تا با تابیدن همان انوار الهی بر قلبمان خود را به لطف خدا هر چه پاکتر نماییم تا انشاءالله خدا هم از سر تقصیراتمان درگذرد و ما را بعد از پاک شدنمان و یافتن اخلاص که همه را باید خودشان به ما بدهند به شهدای عزیزمان برسیم و با آنها در صف یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام جای بگیریم و در روز محشر با لباسها و بدنهای خونین به لقاء یار بشتابیم.»
انتهای پیام/