به گزارش خبرنگار «تهران پرس»؛ در دل منطقه ۱۲ تهران، جایی میان خیابانهای ری، مولوی و شوش، محلهای نهچندان مشهور، اما پررمز و راز قرار دارد؛ صابونپزخانه؛ محلهای با نامی قدیمی و ریشهدار. این محله کوچک، که شاید بسیاری از تهرانیها حتی نامش را نشنیده باشند، یکی از قدیمیترین و اصیلترین بافتهای شهری تهران را در خود جای داده است. صابونپزخانه، روایتی است از صنعت فراموششده، کوچههای تودرتو، خانههای کاهگلی و مردمی که همچنان با اصالت زندگی میکنند؛ اما در حاشیه.
تاریخچهای پنهان در لایههای خاک
نام صابونپزخانه برگرفته از کارگاههای قدیمی صابونسازی در دوران قاجار و پهلوی اول است. به گفته منابع محلی، در این منطقه بیش از دهها کارگاه صابونپزی وجود داشت که از پیه و چربی حیوانی برای تولید صابونهای سنتی استفاده میکردند. بوی چربی داغشده و بخار صابون پخته، آنقدر در فضا میپیچید که نام محله هم به همین نام ثبت شد.
تا دهه ۴۰ خورشیدی، هنوز برخی از این کارگاهها فعال بودند. اما با صنعتیشدن تولید صابون و ورود برندهای تجاری، این مشاغل یکی پس از دیگری تعطیل شدند و امروز تنها یک کارگاه نیمهفعال در انتهای کوچه «میرعلایی» از گذشته باقی مانده است.
بافت فرسوده، ولی زنده
امروز صابونپزخانه یکی از محلاتی است که در لیست بافت فرسوده شهری قرار گرفته است. کوچهها اغلب باریک و پیچدرپیچاند، دیوارها پوستهپوسته و خانهها عمدتاً دو طبقه با معماری سنتی و حیاط مرکزیاند. اما آنچه این محله را متمایز میکند، پویایی ساکنانش است.
با اینکه بخشی از خانهها تخریب شده یا تبدیل به انبار شدهاند، هنوز هم زندگی در صابونپزخانه جریان دارد. کودکانی در کوچهها بازی میکنند، پیرمردها روی سکوی در خانهها مینشینند و حرف میزنند و زنان در حیاطها لباس میشویند یا سبزی پاک میکنند. محلهای با روح، هرچند خسته.
مرز میان اصالت و انزوا
محله صابونپزخانه امروز بیشتر با مهاجران، کارگران روزمزد و خانوادههایی با درآمد پایین شناخته میشود. هزینه اجاره در این محله از بسیاری از مناطق دیگر پایینتر است، اما نبود امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی، مشکلات جدی ساکنان را رقم زده است.
«زهرا دایی»، یکی از زنان قدیمی محل که بیش از ۵۰ سال در صابونپزخانه زندگی کرده در گفتگو با خبرنگار «تهران پرس» میگوید: «وقتی ما بچه بودیم، محله تمیزتر و شلوغتر بود. همه هم دیگر را میشناختند. الان بعضیها حتی اسم همسایهشان را نمیدانند. در قدیم پلهپله صابون میساختند، بویش در خانههایمان میآمد اما الان به محلهای فراموششده تبدیل شده است.»
طرحهای ناتمام نوسازی
شهرداری منطقه ۱۲ در چند سال اخیر بارها اعلام کرده که طرحهای نوسازی برای بافتهای فرسوده از جمله صابونپزخانه در دستور کار قرار گرفته، اما ساکنان از اجرایینشدن وعدهها گلایهمندند.
محسن کریمی، جوانی که در این محله متولد شده و اکنون مسئول یک مغازه خواربارفروشی است، میگوید: «هر سال وعده میدهند که آسفالت میکنند، خانههای فرسوده را میخرند یا بازسازی میکنند ولی هیچوقت اتفاقی نمیافتد. وقتی باران میآید، کوچهها پر از گِل و لای میشود. زبالهها هم دیر جمع میشوند.»
فرصتی برای احیا یا فراموشی کامل؟
با وجود همه مشکلات، صابونپزخانه ظرفیتهایی دارد که میتواند در قالب یک پروژه فرهنگی - تاریخی احیا شود. نزدیکی به بازار بزرگ تهران، معماری سنتی خانهها و پیشینه صنعتی خاص آن، میتواند این محله را به یک نقطه گردشگری شهری تبدیل کند اما لازمه این کار، دیدگاهی متفاوت و توجه واقعی مدیران شهری است.
محلهای که هنوز نفس میکشد
صابونپزخانه، محلهای است که در سکوت و بیخبری، بار تاریخ، سنت و فقر را همزمان به دوش میکشد. محلهای که بهرغم نام کمرنگش در رسانهها، زندگی در آن جریان دارد؛ با تمام سختیهایش.
انتهای خبر/خ