احسان طهماسبی در گفتگو با «تهران پرس» درباره تفاوت تصویر ارائهشده از خانواده در سینمای ایران و سینمای جهانی گفت: سینمای آمریکا در دهههای ۸۰ و ۹۰ رویکرد مشخصی به کانون خانواده داشت. در این دوران، فیلمهای کلاسیکی ساخته شد که به شکلگیری و اهمیت کانون خانواده پرداخته بودند، خواه در بستر جنگ و خواه در ژانر ملودرام، که در آنها تأکید ویژهای بر نقش خانواده میشد.
یک کارشناس و منتقد سینما با تأکید بر اینکه «جایزه خانواده» نباید تنها به یک تقدیر ساده محدود شود، افزود: این جایزه باید قادر باشد مسیری مشخص برای تشویق فیلمسازان به پرداختن به مسائلی همچون خانواده فراهم کند.
وی یادآور شد: به تدریج، این رویکرد به دلیل تغییرات در سبک زندگی و تنوع در روابط اعضای خانواده دچار تحول شد و این تغییرات در سینما نیز منعکس شد. در سالهای اخیر، به ویژه با توجه به مسائل تراجنسیتی و تحولات مفهوم خانواده، سینما نیز رویکرد متفاوتتری نسبت به این موضوع پیدا کرده است. برخی فیلمسازانی که نگرش مثبتی به این تغییرات داشتند، سعی کردند خانواده را در قالبی جدید به نمایش بگذارند که بازتابی از تحولات اجتماعی و فرهنگی باشد.
این کارشناس و منتقد سینما ادامه داد: در سینمای ایران نیز در دورهای خاص، فیلمهای زیادی با محوریت خانواده ساخته میشد. در دهه ۷۰، این نوع فیلمها بیشتر مورد توجه قرار میگرفتند. سینمای پیش از انقلاب نیز رویکرد خاصی به خانواده داشت، به ویژه به دلیل نقشی که زنان در آن دوران در خانواده ایفا میکردند. در آن زمان، زنان بیشتر نقش تسلیمپذیر و اطاعتکننده داشتند که تفاوتهای زیادی با نقشهای امروز داشت. با گذشت زمان، این رویکردها تغییرات زیادی را تجربه کردند. در آن دوره، پایان فیلمها معمولاً خوش و مبتنی بر وحدت اعضای خانواده و محبت میان آنها بود و نگرش مثبتی به خانواده و پیوندهای خانوادگی وجود داشت.
وی درباره دلایل این تفاوتها توضیح داد: این تفاوتها ناشی از تفاوتهای فرهنگی است. نه تنها در سینمای ایران، بلکه در سینمای کشورهای آسیایی مانند ژاپن، چین، کره و هند، مفهوم خانواده و رویکرد به آن کاملاً متفاوت از سینمای غرب است. در این کشورها، ویژگیها و دیدگاههای خاصی در خصوص خانواده وجود دارد، هرچند که در زمینههای روانشناسی خانواده شباهتهایی نیز میان این سینماها مشاهده میشود. تفاوتهای مفهومی خانواده در اروپا و آمریکا در سالهای گذشته، به ویژه در زمینههای فرهنگی و اخلاقی، نباید نادیده گرفته شود. در عین حال، ویژگیهای خاص اخلاقی و شیوههای خانوادهمداری در سینمای شرق نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
طهماسبی افزود: سینمای ایران که به مسائل اجتماعی، عرفی و مذهبی پرداخته است، در نمایش خانواده تفاوتهای زیادی با سینمای غرب دارد. در این سینما تلاش شده تا بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی ایران از طریق خانواده به تصویر کشیده شود و در آثار سینمایی نمود پیدا کند.
وی گفت: در سالهای اخیر، به ویژه در دهه گذشته، تفاوتهای زیادی در نگاه مرد و زن ایرانی به مفهوم خانواده به وجود آمده است. بخش زیادی از این تفاوتها تحت تأثیر تغییرات سبک زندگی و تحولات اجتماعی اخیر است. از آنجایی که سینمای ایران در سالهای گذشته کمتر به فیلمهای خانوادگی پرداخته و بیشتر توجه خود را به سینمای کمدی معطوف کرده است، مشکلات و چالشهای خانواده کمتر در آثار سینمایی نمایان شده است.
این منتقد سینما ادامه داد: به ندرت فیلمهایی مشاهده میشود که مسائل و دغدغههای خانوادهها، چه خانوادههای نوپا و چه خانوادههایی که با مسائل و تحولات جدید مواجه هستند، به تصویر کشیده شده باشد و رویکردی را دنبال کند که بتوان از آن به عنوان الگویی برای بحث و گفتگو یاد کرد. برخی فیلمسازان برجسته مانند اصغر فرهادی به این مسئله پرداختهاند، اما مشخص است که تعداد این آثار در سینمای ایران، بهویژه در میان فیلمسازان جوانتر در سالهای اخیر، کاهش یافته است. این موضوع میتواند در آینده چالشهایی ایجاد کند.
طهماسبی در پاسخ به این پرسش که تصویر خانواده در سینمای ایران چقدر به واقعیت نزدیک است، گفت: مسئله مهمی که همواره بر فیلمنامههای سینمای ایران تأثیر میگذارد، مسئله سانسور است. بسیاری از فیلمنامهها به دلیل محدودیتهای سانسور، اصلاً به مرحله تولید نمیرسند، زیرا نویسندگان و کارگردانها میدانند که این آثار مجوز نخواهند گرفت. بسیاری از فیلمها پس از نگارش، تغییرات گستردهای پیدا میکنند و برخی دیگر حتی توقیف میشوند. در سالهای اخیر، برخی فیلمها که جنجالساز بودهاند و بحثهای زیادی در خصوص آنها مطرح شده، تلاش کردهاند رویکرد دیگری از خانواده نشان دهند.
وی تأکید کرد: این فیلمها سعی کردهاند با ساختارشکنی و نزدیک شدن به واقعیتهای جامعه، روایتهای عینیتری از خانواده ارائه دهند. اما به دلیل محدودیتهای سانسور و توقیف، بسیاری از این فیلمها یا اصلاً به مرحله نمایش نرسیدهاند، یا پس از تغییرات گستردهای، به شکلی تحریفشده به نمایش درآمدهاند. امیدواریم در سالهای آینده این محدودیتها کمتر شوند و رویکرد سنتی و خاص خانواده که از گذشته در سینما وجود داشته، جای خود را به نمایش واقعیتری مطابق با تحولات روز بدهد. در غیر این صورت، این رویکردهای سنتی به زودی آثار و آسیبهای خود را در آینده نشان خواهند داد.
طهماسبی در خصوص ردهبندی سنی فیلمهای خانوادگی برای کودک و نوجوان گفت: با توجه به اینکه این گروه سنی باید به طور ویژهای مورد توجه قرار گیرند، فرهنگسازی در این خصوص باید به گونهای انجام شود که تنها به برچسبهایی، چون مثبت ۱۲، ۱۶ یا ۱۸ محدود نماند. در واقع، خانوادهها باید بهطور شفاف از خطرات و مسائلی که این فیلمها میتوانند برای کودکان و نوجوانان ایجاد کنند، آگاه شوند.
این کارشناس سینما افزود: اخیراً سایتهایی راهاندازی شدهاند که بهطور کلی بهدنبال ارائه خطمشیهایی در این زمینه به مخاطبان هستند. اما با توجه به تجربه شخصی من و استعلاماتی که میگیرم، متوجه میشوم که تعداد زیادی از مخاطبان و حتی اهالی صنعت ویدیویی هنوز از این رویکرد و نگرش آگاه نیستند. با اینکه ژانرهای محبوب سینما در شبکههای نمایش خانگی بیشتر شامل فیلمهای دلهرهآور، ترسناک و خشونتآمیز مانند فیلمهای مرتبط با قتل و مسائل مشابه هستند، به نظر میرسد که نظارت ویژه بر این موضوعات و توجه خانوادهها به این مسائل ضروری است.
طهماسبی در مورد جایزه بهترین فیلم خانواده نیز گفت: اعطای چنین جایزهای بیشتر یک حرکت تبلیغی و نمایشی برای جلب نظر سینماگران است، اما در عمل تأثیری در جلب نظر سینماگران ندارد. از نظر من، مهمتر از خود جوایز، شیوهای صحیح در ارائه آنها است. باید این نکته در نظر گرفته شود که جایزه تنها به یک تقدیر ساده ختم نشود، بلکه باید بتواند مسیری مشخص برای تشویق فیلمسازان به پرداختن به مسائلی مانند خانواده فراهم کند.
انتهای پیام/ح.ع