سیدرضا اورنگ منتقد سینما در یادداشت ارسالی به پایگاه خبری تحلیلی «تهران پرس» نوشت: حدود ۴۰ سال است که سابقه رسانهای دارم، حتی یک بار به یاد نمیآورم وزیر ارشادی با منتقدان اصیل و غیرحزبی، باوجدان، کاربلد و دلسوز واقعی فرهنگ و هنر جلسه گذاشته باشد.
تمام وزرای ارشاد، نه تنها از منتقدان واقعی و اصیل طلب کمک و مشورت نکردهاند، بلکه به انحای مختلف آنان را تحت فشار گذاشته و میگذارند. دوست ندارند کسی عملکرد ضعیفشان را نقد کند، دوست میدارند مدام مجیزشان گفته شده و دروغشان را راست جلوه دهند!
اگر حتی یک بار اتفاق میافتاد که وزیری با منتقدان دلسوز مشورت کند، اوضاع فرهنگ، هنر و سینمای ایران بزرگ، این چنین اسفناک نمیشد.
به یاد ندارم که حتی یک مدیر متوسط و اهل قلمی را تاکنون بر مسند مدیریت روابط عمومی نشانده باشند، از آن وزیری که برادر خام و ۲۳ سالهاش را مسندنشین کرد تا وزیری که بر تن هم جناحی خویش یا یک کارمند قبای ریاست پوشاند!
نتیجهاش همین وضعیتی میشود که چندین دهه است فرهنگ و هنر این مملکت با آن روبهروست. وقتی روابط عمومی وزارتخانهای مانند ارشاد کارش را بلد نباشد، انتظار دیگری جز خرابکاری میتوان متصور شد؟
مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد باید اهل تعامل باشد که هیچ کدام از آنان تاکنون چنین نبودهاند و شاید نباشند. کدامشان میتوانند ادعا کنند با منتقدان دلسوز، غیرجناحی و کاربلد عرصه فرهنگ و هنر تعامل داشتهاند؟ حتی یک مورد هم به چشم نیامده و نخواهد آمد. تا زمانی که وزرای ارشاد شمشیر عداوت را به سوی منتقدان کاربلد و دلسوز گرفته باشند، اوضاع اسفناک فرهنگ و هنر رو به صلاح نخواهد رفت.
عجیب است که وزرای ارشاد و مدیران ریز و درشت آن، همواره افراد ضعیف و کارخراب کن را به مشاوره گرفته و میگیرند، اما یک بار افراد قوی، کاربلد و دلسوز را طرف شور قرار ندادهاند!
تنها دلیلی که به عقل میرسد، این است که دوست نداشته و ندارند اوضاع نابسامان فرهنگ و هنر کشور به سامان برسد. اگر نگاهی به اسامی و عملکرد مدیران و وزیران وزارت ارشاد، از گذشته تا امروز انداخته شود، همگان متوجه این مهم خواهند شد!
وقتی ضعیفترین و کار نابلدترین افراد را صدرنشین معاونت هنری و سازمان سینمایی میکنند، غیر از نابسامانی و خرابکاری چه چیز دیگری رقم خواهد خورد؟!
هرگاه مدیر جدیدی به مسند معاونت هنری و سازمان سینمایی تکیه میزند، به دلخواه عمل کرده و مانند یک دیکتاتور همه چیز را بهم ریخته و افراد کاربلد را بدون دلیل فنی و تخصصی بیکار میکند تا همه چیز تنها بر وفق مراد خودش باشد، نه فرهنگ و هنر ایران زمین.
وقتی چنین افرادی مسندنشین میشوند، دیگران نیز بدون توجه به مصالح کشور، هنرمندان و فرهنگ و هنر، خر خود را رانده و منفعت خویش میبرند!
بیش از ۴۰ سال است که از انقلاب میگذرد، اما گویا قانون و مقرراتی بر وزارت ارشاد حاکم نیست. اگر بود، هر وزیر و مدیری به دلخواه عمل نمیکرد!
آیا در شرح وظایف وزیر ارشاد و مدیران زیرمجموعه آن، آمده که هرکس بر سر کار آمد، مجاز است به دلخواه عمل کرده و خودسر باشد؟!
اگر آمده منتشر کنید تا همگان بدانند آشفتگیها، نابسامانیها و خودسریها، منطبق بر شرح وظایف است تا این همه بیهوده فکر و خیال نکنند که همه چیز بر مدار قانون و مقررات است!
سایت وزارت ارشاد برای مخاطبان و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه صفحهای با عنوان سخن شما با وزیر راه انداخته که به یک لطیفه بامزه بیشتر شبیه است تا راه ارتباطی! گویا آنها نمیدانند که شأن هنر و قلم اجل بر هر مقام و وزیری است. اگر میدانستند چنین نمیکردند.
کدام هنرمند یا اهل قلم اصیلی را میتوان سراغ گرفت که خودتحقیری کرده و نظرات خویش را در چنین صفحهای بارگذاری کند؟!
وزیر و مدیران وزارت ارشاد باید با خواهش و تمنا از این بزرگان بخواهند تا نظر خویش را ابراز کرده و از معایب و محاسن بگویند.
دور از شأن هنرمندان و صاحب قلمان اصیل و واقعی است که دست به چنین عمل حقیرانهای بزنند. سالها ممارست کرده و خون دل خوردهاند تا بدین جایگاه رسیدهاند. چرا باید پا روی شرف و آبروی خود بگذارند؟!
از ابتدا نیز راهاندازی چنین صفحهای اشتباه بود. وزیر ارشاد و مدیر روابط عمومی اش، به جای فرار از مسوولیت، بهترین راه را که همان ارتباط مستقیم با اهل هنر و قلم است انتخاب کنند!