جانباز حاجاحمد کاظمی در آستانه ایام بزرگداشت کنگره ملی ۲۴۰۰۰ شهید پایتخت در گفتگو با خبرنگار «تهران پرس» درباره برادرش شهید محسن کاظمی گفت: محسن حدود ۶ سال از من بزرگتر بود قبل از اینکه جنگ شروع شود با شهید چمران بهعنوان معاون ایشان در کردستان بودند در منطقه کردستان و زمانی که امدند به منطقه جنوب در دهلاویه؛ چمران به شهادت رسید در همین راستا گروه چمران پراکنده شد و وارد گروههای دیگر شدند و برادرم در گروه گردان شکارچیهای تانک در دوکوهه رفت.
وی افزود: محسن بسیجی مسجد امام محمدتقی(ع) در منطقه ۱۴ بود و از همان جا هم به جبهه اعزام شد، در وزارت دفاع دوره چریکی هم دیده بود و سلاحهایی که داشت مثل لوله خودکار بودند که سوزن را در داخل سیانور فرو میکردند و پرتاب میکردند به گیجگاه عراقیها و در عرض ۳۰ ثانیه دشمن را به هلاکت میرساند، در جنگهای نامنظم از این سلاحها زیاد استفاده میشد.
جانباز حاجاحمد کاظمی با اشاره به نمونه بودن بردارش در خصوصیات اخلاقی، افزود: تا زمانی که جبهه نرفته بودم نمیدانستم که برادرم در جبهه فرمانده است، هر موقع از جبهه میآمد خانه از او میپرسیدم در جبهه چه میکند؟ و ایشان میگفت: لباس بچهها را میشورم و کفشهایشان را واکس میزنم، تا زمانی که خودم به جبهه اعزام شدم، سه ماه در کردستان بودم و اعزام مجدد برگشتم دوکوهه برادرم آنجا بود، صبح که بیدار شدم دیدم کفشهای رزمندگان واکس زده است به دوستان رزمندهام گفتم: این داداش ما کار دیگری غیر از واکس زدن کفشها نمیداند؟!
وی ادامه داد: تا زمان عملیات والفجر مقدماتی، ما به خط مقدم توی فکه اعزام شدیم و قرار بود فرمانده محور عملیاتی را آنجا ملاقات کنیم، دیدم فرمانده وارد شد، نگاه کردم دیدم اینکه برادر خودم است و به رزمندهها گفتم این که برادر من است دارد میآید پس فرمانده کو؟!
وی یادآور شد: برادرم به ما که رسید در آغوشم کشید و همدیگر را بوسیدیم و همانجا پرسیدم؛ داداش تو فرمانده بودی و به من نگفتی؟، گفت: من به تو دروغ نگفتم مگر صبح کفشهایت واکس زده نبود، ما با آقا ابراهیم و بچهها میآییم کفشهای بچهها را میشوریم و واکس میزنیم، در نهایت از هم حلالیت طلبیدیم و قرار شد هر کدام که شهید شدیم همدیگر را شفاعت کنیم، این آخرین دیدارم با برادرم بود.
وی تصریح کرد: واقعاً فرماندههای جنگ در جبهه خیلی خاکی بودند، افسوس میخورم به لیاقتشان که شهادت نصیبشان شد و میفهمم که خداوند شهدا را گلچین میکند، انشاءالله که خداوند این توفیق را به ما بدهد که حداقل ادامهدهنده راه شهدا باشیم، من از همه خواهش میکنم که قدر خانواده شهدا را بدانند و بدانند که هرچی داریم از این شهداست.
سیدمحسن طباطبایی؛ باشگاه خبرنگاران تهران پرس
انتهای پیام/