به گزارش تهران پرس به نقل از همشهری آنلاین؛ «کوچه زرتشتیان» راه خود را از خیابان «میرزا کوچکخان» جدا میکند و به خیابان حافظ میرسد. کوچه نه چندان بلند و نه چندان کوتاهی است؛ وسط کوچه که اگر درختها مجال دهند.
«محمدرضا مافینژاد» درست در ابتدای کوچه زرتشتیان مغازهای قدیمی دارد. او میگوید: «اهالی این کوچه آدمهای آرام و مهربانی هستند. برخلاف کوچهها و خیابانهای دیگر شهر تهران که همسایهها از حال هم بیخبر هستند در این کوچه همسایهها با هم سلام و علیک دارند. گاهی مسنترها از خانه بیرون میزنند و بهخصوص غروبها گوشهای میایستند و با هم گپ میزنند.»
شنیدن گویش زرتشتیان این محله، هم برای همسایهها جالب است و هم نظر رهگذران را به خود جلب میکند. آغاز روز در کوچه زرتشتیان با عبور و مرور مداوم موتورسیکلتها همراه است و هر چند وقت یکبار تاکسی یا یک خودروی شخصی راه خود را از خیابانهای «سیتیر» و «میرزا کوچکخان» جدا میکند و خلوت کوچه زرتشتیان را به هم میزند.
کوچه، تکیه به شانههای آتشکده آدریان و مدرسه «فیروزبهرام» داده است. همسایگی دیوار به دیوار این ۲ ساختمان با کوچه دلیلی است برای حضور و سکونت زرتشتیان در این کوچه. به همین دلیل کوچهای که راهش را از خیابان میرزاکوچک خان جدا میکند «کوچه زرتشتیان» نام گرفته است: «خیلی سال است که این کوچه به نام کوچه زرتشتیان معروف است. آتشکده و مدرسه بیشتر از صد سال قدمت دارند. از همان زمان هم این کوچه محل زندگی زرتشتیان تهران بود.»
آقا فرهاد این را میگوید و درهای حیاط خانه را باز میکند. صدای گنجشکها و شرشر آب که باغچه را سیراب میکند میپاشد توی کوچه. «فرهاد جعفریآریا» کمتر از ۱۰ سال ساکن این کوچه است. او میگوید: «تنها یک خانه در ابتدای کوچه و ۲ خانه در دل کوچه از اهالی قدیمی و باسابقه این محله و زرتشتی هستند. به مرور زرتشتیها از این محله رفتهاند. ساکنان ساختمانهای نوساز هم که دیگر همگی تازه وارد هستند و قدمت سکونتشان در این کوچه به قدمت ساختمان چند سالهشان برمیگردد.»
ساختمانهای کوچه زرتشتیان برخلاف ساختمانهای خیابان میرزاکوچک خان تقریباً نوساز است. ساختمانهای ۴ و ۵ طبقه سر به آسمان این کوچه کشیدهاند و ظاهر کلی کوچه را به کوچهای امروزی تبدیل کردهاند. با این حال دیوارهای ساختمان ابتدای کوچه، یک متری ترک خورده و پنجرههای فرتوت و دودخوردهای دارد. ۳، ۴ ساختمان قدیمی دیگر هم در این کوچه به چشم میخورد. درست لحظهای که با خودت فکر میکنی این ساختمانها متروکه و خالی از سکنه است، در قدیمی روی لولا قیقاژکنان باز میشود و مرد میانسال با عجله سوار بر خودرو میشود و احتمالاً کوچه را به مقصد محل کار ترک میکند.
بزرگترین ساختمان قدیمی کوچه زرتشتیان متعلق به یکی از ساکنان قدیمی این کوچه است. خانهای که درختهای چنار و کاج آن از حصار دیوار بالاتر رفته و ایوان و ستونهایش از پشت در خانه پیداست. پنجرههای باز و شیشههای هنوز سالم این خانه ادعای اهالی را برای حضور صاحب خانه اثبات میکند.
سر صبح است و اهالی کوچه زرتشتیان یکی یکی از خانه بیرون میزنند. کوچه مهمانانی هم از محلههای اطراف دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای کوچه زرتشتیان وجود درختها و فضای سبز هرچند کوچک و مختصر در همه کوچه و حتی حیاط خانههای نوساز است. خانم جوانی که هر روز از خیابان حافظ پا به این کوچه میگذارد تا خود را به محل کار برساند میگوید: «هر روز کمی زودتر از خواب بیدار میشوم تا این مسیر را با پای پیاده طی کنم. از کوچه زرتشتیان به خیابان سی تیر میروم و بعد وارد محوطه باغ ملی میشوم و در نهایت به میدان امام خمینی(ره) میروم. این مسیر با وجود اینکه در مرکز شهر قرار دارد، آرامشبخش است. این کوچه و خیابان بعد از آن درخت زیاد دارد و سرسبز و زیباست. عبور از این کوچههای آرام در ابتدای روز حال آدم را خوب میکند و روز ما را میسازد.»
با اینکه کوچه زرتشتیان به تنهایی در همسایگی آتشکده آدریان و مدرسه فیروزبهرام واقع شده است، اهالی، این ۲ ساختمان را مهمترین بناهای این کوچه میدانند. در روزهایی که مراسم مذهبی در آتشکده برگزار میشود کوچه زرتشتیان هم به واسطه عبور و مرورها، سر شلوغی پیدا میکند. گاهی قدیمیهای این کوچه که این روزها در محلههای دیگری ساکن هستند به کوچه قدیمی خود سری میزنند و دیدارها تازه میشود.
کانونهای «دانشجویان زرتشتی» و «زنان زرتشتی» ۲ ساختمان مهم کوچه زرتشتیان هستند که پای فعالان زن زرتشتی و البته دانشجویان این اقلیت را به کوچه باز میکند. صاحب تنها ساندویچی کوچه زرتشتیان هم از صبح زود باغچه کوچک جلو مغازه را آبپاشی میکند و تابلویش را از گردن درخت سر کوچه آویزان میکند و منتظر مشتریانی میشود که قدم زنان خیابان سیتیر و بعد میرزا کوچکخان را برای بازدید از مراکز تاریخی و مذهبی و گردشگری طی میکنند.
«محمدرضا مافینژاد» میگوید: «خوبی نزدیکی با این مراکز تاریخی و گردشگری این است که هر وقت دلمان میگیرد و حوصلهمان سر میرود به آنها سری میزنیم.» اهالی این کوچه حتی گاهی دست دوست و آشنا را هم میگیرند و آنها را به قدم زدن در خیابان «ادیان» و مراکز دیدنی همجوار دعوت میکنند.
انتهای پیام/