به گزارش تهران پرس، کوچهباغهای شمیران هرچند بیبرگ و بار بودند در طول زمستانهای سرد منطقه، اما با عطر شیرینیهای عید، آوازهای محلی و شادی عبور از آخرین روزهای زمستان همهچیز تغییر میکرد و هوا پر میشد از بوی خوش بهار و هیاهوی دلنشین آداب به پیشواز رفتن فصل نو. در این گزارش برخی از آداب و رسومی را که شمیرانیهای قدیم برای استقبال از نوروز داشتند با هم مرور میکنیم.
از آنجا که سمنو یکی از ۷ سینی است که سر سفره عید مینشیند، سمنوپزان برای نوروز در شمیران از دیرباز رسم بوده است. سمنوپزان کار بسیار پرزحمتی بود که با حضور همه اهالی برگزار میشد. بانوان سمنو را بار میگذاشتند. اول سادات پای دیگ میرفتند و دست به کار میشدند. این کار به نوعی اظهار ادب به سادات بود. سمنو را تقریباً ۱۰ روز مانده به عید نوروز میپختند. سمنو بین همسایهها تقسیم میشد تا پای سفره هفتسین بگذارند و کام خود را شیرین کنند.
«نوروز نوسالی» را شمیرانیهای قدیمی میشناسند و آن زمان را که نوروز نوسالی در کوچه باغهای شمیران، پیامآور فصل و سال نو میشد. پیرمرد اسم خودش را گذاشته بود «نوروز نوسالی». و همه او را به این نام میشناختند. نوروز نوسالی از باغها میگذشت و به کوچهپسکوچههای شمیران میرفت و برای اهالی آوازی از عید و سال نو میخواند. نوروز نوسالی پیرمردی کوتاه قد و نابینا بود. در روزهای آخر اسفند، نوروز نوسالی با صدای خوش به اهالی آمدن عید را نوید میداد. اهالی هر قریه دور او جمع میشدند و نوروز نوسالی برایشان میخواند. علاوه بر نوروز نوسالی، افرادی که به آنها نوروزخوان گفته میشد به محلهها میآمدند. نوروزخوانها قاصدان خوشخبری بودند که با خواندن اشعار، خبر عید و بهار را بشارت میدادند.
خانهتکانی پرزحمت
خانهتکانی و سبزه سبز کردن جزء نخستین کارهایی بود که اسفندماه رونق میگرفت. خانهتکانی هم مثل این روزها فقط به تمیز کردن دیوارهای اتاق و سر و سامان دادن به وسایل خانه خلاصه نمیشد. عوض کردن آب و تمیز کردن حوض برای خودش کار سختی بود. گاهی اعضای خانه آستین بالا میزدند و گاهی هم فردی که به او «آبحوضی» میگفتند برای انجام این کار به خانهها میرفت.
شمیران بود و زمینهای بزرگ کشاورزی، گندمزارها و باغهای پردار و درخت. بهترین انتخاب برای رسم سیزدهبهدر هم همین شمیران بود. در سیزدهمین روز فروردین، تهرانیها هم بند و بساط خود را جمع میکردند و راهی شمیران میشدند تا در گوشه خوش آب و هوایی، سیزده خود را به در کنند. شمیرانیها به مهمانانی که در این روز به شمیران میآمدند «گشتیها» میگفتند. چون فقط برای گشتوگذار یکروزه به شمیران آمده بودند. خانوادهها دور هم جمع میشدند و یک روز را به بازی و تفریح در طبیعت میگذراندند.
شیرینی و آجیل هم که پای ثابت خوراکی این روز بود. شمیرانیها به رسم خود از بار و محصول زمین کشاورزیشان تنقلات تهیه میکردند، مثل توت خشک، گردو، نخودچی، برگه هلو، بادام و تنقلاتی از این دست. شیرینی هم که همان شیرینی معروف توتک بود و نان برنجی و نان روغنی. سیزدهمین روز فروردین هم به این شکل سپری میشد.