گروه سیاسی تهران پرس؛ آسیبهای اجتماعی از آن دست مقولاتی است که مرتفع کردن آن نیاز جدی به اقدامات زیرساختی در طولانی مدت و همسو بودن دستگاههای متولی با یکدیگر دارد. برای اطلاع از آخرین وضعیت آسیبهای اجتماعی در تهران و راهکار برون رفت از این شرایط نابسامان با احمد نادری نماینده مردم تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفتگویی ترتیب دادهایم. نادری معتقد است تهران معرف وضعیت اجتماعی کشور است و آسیبهای اجتماعی موجود در شهر تهران به نحوی در مناطق دیگر نیز سرایت کرده و این روند سرایت ادامه دارد. علاوه براین تهران با پدیدهها و آسیبهای اجتماعی نوظهور دیگری مواجه است که تاکنون سیاستگذار و حتی جامعه علمی از فهم آنها عقب مانده است. مشروح گفتگوی ما با نادری نماینده تهران در ادامه از منظر شما میگذرد:
در پایتخت با آسیبهای اجتماعی مختلفی روبرو هستیم؛ اگر ممکن است درباره وضعیت فعلی آن در پایتخت توضیح دهید.
این روزها مسئله آسیبهای اجتماعی بنا بر ماهیت چالش برانگیز آن مورد توجه حکمرانان، اندیشمندان و حتی جامعه قرار گرفته است و در طی این سالها به نوعی یکی از مهمترین دغدغههای مسئولین واقع شده است؛ بنابراین شناخت وضعیت کلی آسیبها و مسائل مرتبط با آن حائز اهمیت است و این امکان را به ما میدهد که سیاستهای اجتماعی معطوف به حل مسئله را طراحی نماییم. در این راستا اولین و اساسیترین گام در سیاستگذاری، تشخیص و شناخت مشکل و مسئله است. تا زمانی که تعریف و شناخت لازم نسبت به مشکل و موضوع مورد نظر حاصل نشود نمیتوانیم اقدامی نسبت به حل و تغییر آن داشته باشیم.
با توجه به مطالعات انجام شده در این حوزه ما شاهد بیش از ۱۰۰ عنوان آسیب اجتماعی هستیم. اما نکته حائز اهمیت احصا و اولویتبندی آسیبهای اجتماعی است که ماهیت چالش برانگیز و تولید مسئله را در خود دارند.
آنچه که در این سالها شاهد بودهایم نوعی تشتت و ابهام در تعریف آسیبهای اجتماعی اولویتدار بوده و گویی اجماعی بر سر آسیبهای اجتماعی اولویتدار ایجاد نشده است و این ناشی از ضعف گفتگوی علمی میان نهاد دانشگاه و نظام سیاستگذار است و بایستی برای تقویت مبانی سیاستگذاری هر چه بیشتر تعامل میان نهاد آکادمی و سیاستگذار انجام گیرد و تجلی این استدلالها و گفتگو در میدان سیاستگذاری و اجرا دیده شود.
تهران به عنوان اولین کلانشهر ایران و بنا بر ماهیت فرهنگی و اجتماعی خاص آن، مکانی انباشته شده از آسیبهای اجتماعی است و گویی هر نوع آسیب اجتماعی به یک تناسبی در تهران وجود دارد، از اینرو صحبت کردن از آسیبهای اجتماعی در تهران نیازمند تحلیلی جامع و فراگیر است.
تهران شهر اولینها در آسیبهای اجتماعی
اگر ممکن است اشارهای هم به آخرین آمارها درباره وضعیت آسیبهای اجتماعی در پایتخت داشته باشید.
مرور برخی از این آمارها نشان میدهد که در بسیاری از این آسیبهای اجتماعی، تهران شهر اولین هاست. برای مثال رتبه اول فوت ناشی از مصرف الکل، سرقت، معتاد متجاهر (۲۰ هزار)، مهاجر پذیرترین شهر (ورود سالانه قریب به ۵۰۰ هزار نفر مهاجر به استان تهران)، کمترین میزان ازدواج، کودک کار و خیابان، تکدی و ... را دارا است. البته آسیبهای اجتماعی دیگری نظیر حاشیه نشینی، مصرف مواد مخدر، کودک آزاری، همسر آزاری، طلاق، نزاع فردی و ... در تهران وجود دارد که اگر چه ممکن است رتبه اول را دارا نباشد، اما نرخ آن از میانگین کشوری بیشتر است. این نمونه از آسیبهای اجتماعی گواه بر تراکم و تعدد گونههای آسیبهای اجتماعی در تهران است.
با این توصیف میتوان گفت تهران معرف وضعیت اجتماعی کشور است و آسیبهای اجتماعی موجود در شهر تهران به نحوی در مناطق دیگر نیز سرایت کرده و میکند. علاوه براین تهران با پدیدهها و آسیبهای اجتماعی نوظهور دیگری مواجه است که تاکنون سیاستگذار و حتی جامعه علمی از فهم آنها عقب مانده است و نیازمند تسریع در شناخت آسیبهای اجتماعی و برنامهریزی برای کنترل و کاهش آنها است.
عوامل افزایش و انباشت آسیبهای اجتماعی
با این اوصاف عملکرد مدیریت شهری و دستگاههای متولی امر در حوزه آسیبهای اجتماعی را چطور ارزیابی میکنید؟
گسترش شهرنشینی در جهان معاصر، پیامدهای مختلفی به دنبال داشته است که آسیبهای اجتماعی یکی از آنها است. بیشک آسیبهای اجتماعی صرفا مربوط به دوره حاضر نیست و در طول تاریخ وجود داشته است؛ اما آنچه امروزه اتفاق افتاده؛ تغییر چهره و رؤیت پذیرتر شدن این پدیده است. به طوری که بخش عمدهای از آسیبهای اجتماعی که در گذشته توسط نهادهای اجتماعی از قبیل خانواده مدیریت میشدند؛ امروزه به دلیل تغییر و تحولات گسترده اجتماعی کارکردهای نهاد خانواده نیز تحت تاثیر قرار گرفته است و دامنه و نفوذ آسیبهای اجتماعی گسترش پیدا کرده و صرفا خانواده به تنهایی توان کنترل و کاهش این آسیبها را ندارد.
در شرایط کنونی مسائلی ازجمله نابسامانیهای اقتصادی – اجتماعی، توسعه نامتوزان، عدم تعادل منطقهای، مهاجرتهای بیرویه به شهرها، افزایش هزینه تامین مسکن و سرپناه، ضعف نظام خانواده و دیگر نهادهای متولی در مدیریت آسیبهای اجتماعی و ظهور خرده فرهنگهای آسیبزا، زمینههای افزایش و انباشت آسیبهای اجتماعی را تشدید کرده است و عملکرد دستگاههای متولی علی رغم تمام تلاشها در این زمینه، اما کفایت لازم را دارا نیست و برنامهها از کیفیت و منطق علمی کمتر برخودار هستند.
مقابله با آسیبهای اجتماعی در تهران چندان خلاقانه و اثربخش نبوده است
بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد اقدامات متولیان امر در شهر تهران در طول این دهه در مواجهه با آسیبهای اجتماعی چندان خلاقانه و اثربخش نبوده است. برای مثال در موضوع بیخانمانها، بیش از ۶۰ درصد آنها موارد تکراری هستند که به مراکز نگهداری مراجعه میکنند و یا توسط گشتهای سیار از سطح شهر تهران جمع آوری میشوند. درحالی که مطالعات نشان میدهد؛ بسیاری از افراد بیخانمان به دلیل محدودیتها و فقدان مراکز نگهداری کافی و در دسترس به خصوص برای زنان، الزام به ترک و درمان اجباری و نبود زنجیرههای حمایتی پس از ترک، نه تنها تمایل به حضور در مراکز نگهداری را ندارند؛ بلکه از حضور در این مرکز گریزان هستند. این موضوع نشان میدهد که برنامه اثربخشی لازم را نداشته و در برابر این حجم از آسیبهای اجتماعی توان مقابله پیدا نکرده است.
کنترل آسیبهای اجتماعی نیازمند تغییر رویکرد مدیریت شهری است
در شرایط کنونی نوع و تعداد آسیبهای اجتماعی بسیار متفاوت از گذشته است و چهره آنها نیز تغییر کرده و صرفا با رویکردهای سنتی این آسیبها قابل کنترل نیستند و نیازمند تغییر رویکرد مدیریت شهری است و با اجتماعی سازی فضاهای شهری و تقویت پیوند جامعه و فرهنگ و هویتهای اجتماعی با عناصر شهری و همچنین تقویت تشکلهای مردمی بتوان الگوها و طرحهای مداخلهای مطلوبی را برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی طراحی و اجرا کرد.
یکی از مواردی که در حوزه آسیبهای اجتماعی به آن اشاره کردید مسئله بیخانمانی است؛ اگر ممکن است توضیح دهید در حال حاضر وضعیت بیخانمانی در پایتخت چگونه است؟
بخش عمدهای از بیخانمانهایی که در گذشته توسط خانواده، اقوام و خیرین نگهداری میشدند؛ امروزه حمایتهای اجتماعی کافی برای نگهداری و ساماندهی آنها وجود ندارد و به دلایلی ازجمله نابسامانیهای اقتصادی – اجتماعی، مهاجرتهای فراوان به شهرها، افزایش هزینه تامین مسکن و سرپناه، ضعف نظام خانواده و دیگر نهادهای متولی در مدیریت آسیبهای اجتماعی و ظهور خرده فرهنگهای آسیبزا، زمینههای افزایش بیخانمانی را تشدید کرده است.
هرچند آمار دقیقی از جمعیت افراد بیخانمان در دسترس نیست، اما برحسب برآوردهای انجام شده در سال ۱۳۹۸ بیش از ۷۱ هزار نفر در مراکز نگهداری مربوط به بیخانمانها در شهر تهران پذیرش شدهاند که بیش از۶۰ درصد آنها موارد تکراری هستند. البته این میزان صرفاً شامل افرادی است که به این مراکز مراجعه میکنند و یا توسط گشتهای سیار از سطح شهر تهران جمع آوری میشوند و آمار مربوط به شهرهای دیگر را شامل نمیشود. درحالی که مطالعات نشان میدهد؛ بسیاری از افراد بیخانمان به دلیل محدودیتها و فقدان مراکز نگهداری کافی و در دسترس به خصوص برای زنان، الزام به ترک و درمان اجباری و نبود زنجیرههای حمایتی پس از ترک، نه تنها تمایل به حضور در مراکز نگهداری را ندارند؛ بلکه از حضور در این مرکز گریزان هستند، از این رو میتوان تعداد و نوع افراد بیخانمان را متفاوت از وضعیتهای گذشته دید؛ چرا که چهره بیخانمانی در دو دهه اخیر تغییر پیداکرده است.
بیخانمانی در مقایسه با سایر مسائل شهری مغفول مانده است
آنچه بیشتر از همه در محیط شهری تهران ناراحت کننده است مسئله بیخانمانی است که این امر در این سالها در حال افزایش است. امروزه بیخانمانها دیگر فقط متشکل از افراد مهاجر یا معتاد نیستند؛ بلکه بیخانمانی طیف وسیعتری از افراد را در برمیگیرد؛ از کودکان و نوجوانان بیسرپناه گرفته تا زنان و دختران فراری و رها شده و سالمندان و افراد طردشده از خانواده و جامعه و در نهایت خانوادههای بیخانمان را در برمیگیرد. ازاینرو، این پدیده امروزه بسیار رؤیتپذیرتر از گذشته شده است و نیاز به برنامههای جامع مبارزه با بیخانمانی در دو سطح خرد و کلان نیز بیشتر احساس میشود. زیرا تاکنون مسئله بیخانمانی در مقایسه با سایر مسائل شهری بهویژه در حوزه آسیبشناسی، مغفول مانده است. به طوری که خدمات نهادهای متولی (شهرداریها) بر بیخانمانی مزمن متمرکز شده است، یعنی تنها افرادی که در خیابان حضور دارند؛ مورد توجه قانون «طرح شناسایی و جمعآوری افراد متکدی، مصوب شورای عالی اداری ۱۳۷۸» است و اغلب با طرحهای جمع آوری و ضربتی پیش رفته است. این درحالی است که فرآیند بیخانمانی اغلب مدتها پیش از بروز خیابانی آن، آغاز میشود. خیابانی شدن یا به عبارتی آشکار شدن بیخانمانی تنها زمانی مشاهده میشود که فرد علاوه بر سرپناه، پیوندها و سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهد. همین امر باعث شده است که نگاه پسینی نسبت به این مسئله رواج بیشتری داشته باشد.
راهکار شما به عنوان نماینده تهران برای مرتفع شدن آسیبهای اجتماعی از جمله بیخانمانی در کشور و بالاخص در پایتخت چیست؟
آن چنان که پیداست سازوکارهای مواجهه و مبارزه با آسیبهای اجتماعی در کشور با چالشها و کاستیهایی از قبیل عدم شمولیت قانون، تصور نادرست از علل و ریشههای مسئله، رویکرد جرم انگارانه، ضعف هماهنگی نهادی، تکمیل نشدن چرخه مبارزه با بیخانمانی، ضعف سازوکارهای اجرایی و در نهایت ضعف کارآیی در ساماندهی آسیب دیدگان اجتماعی روبه رو است. در حالی که تجارب جهانی در این زمینه حاکی از وجود الگوهای موفق در مبارزه با این مسئله است.
با ابتناء به چالشها و کاستیهای تقنینی، نظارتی و اجرایی در مبارزه با آسیبهای اجتماعی و نتایج این رویه تکراری در مقایسه با مدلهای موفق جهانی، الگوی مرسوم مراکز نگهداری در کشور نه تنها اثربخشی لازم را نداشته؛ بلکه به هدف اصلی ساماندهی نیز دست نیافته است. برای این منظور پیگیری این مسئله در فراکسیون مقابله با مسائل و آسیبهای اجتماعی در دستور کار است؛ و تلاش بر آن است که در دو ساحت مسئله آسیبهای اجتماعی مورد بررسی و اقدام عملی قرار گیرد:
۱) ساحت اول ناظر بر ریشههای تولید آسیبهای اجتماعی است که نیازمند اقداماتی در راستای رفع فقر و محرومیت و نابرابریهای اجتماعی است. این موضوع در قالب قانون برنامه هفتم توسعه در دست پیگیری است و تلاش میشود محورهایی در دستور کار قرار گیرد که در گام اول بسترهای تولید آسیب کاهش پیدا کند و سرریز ناکارآمدی دیگر بخشها بر حوزه آسیبهای اجتماعی آوار نشود.
۲) ساحت دوم ناظر بر اقدامات نهادی دستگاههای متولی آسیبهای اجتماعی هستند که امروز شاهد ضعف هماهنگی میان آنها و ضعف برنامههای خلاقانه برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی هستیم. در این راستا فراکسیون مقابله با آسیبهای اجتماعی با فعال کردن ابزارهای نظارتی تلاش دارد ضمن تقویت هماهنگی میان نهادهای متولی این امر، پایش و رصد برنامههای عملیاتی دستگاه را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد.
انتهای پیام/الف