به گزارش تهران پرس؛ شاه تهماسب یکم پسر ارشد شاه اسماعیل یکم و دومین پادشاه از دودمان صفویان بود. او پس از مرگ پدر با آشوب داخلی و حمله ازبکان و عثمانیان مواجه شد که با تدبیر و شجاعت و تا حدی بهرهمندی از بخت و اقبال از پس این مشکلات برآمد و دورهای طولانی از صلح و ثبات را برای ایران به ارمغان آورد.
تهران در زمان شاه تهماسب اول دارای بارویی شد با ۴ دروازه و خندقی که در گرداگرد آن حفر نموده بودند. از آنجا که خاک بهدست آمده از خندق برای ساختن برجهای این بارو کافی نبود، مبادرت به خاکبرداری از پنج محل در داخل شهر نمودند که در نتیجه پنج گودال بهوجود آمد که به نامهای چالهمیدان، چالهحصار، گود فیلخانه، گود دروازه محمدیه و گود زنبورکخانه معروف شدند.
سپس با گسترش تهران در زمانهای دیگر، آن گودها درون باروی شهر جای گرفتند و محلههایی کوچک و بزرگ را شکل دادند. آن گودها، در زمانهای بسیاری مرزهای شهر تهران را آشکار میکردند و در زمان رضاشاه نیز گودهای تهران را پُر کردند و بر روی آنها خانه ساختند.
زنبورک
زنبورک نوعی اسلحه گرم بین توپ و تفنگ بود. لولهای به طول سه چارک داشت که ته آن گشاد و دهن آن تنگ بود سهپایه داشت و آن پایهها را روی زمین و گاهی هم بر پشت شتر میگذاشتند؛ و هر کدام از گلولههایش به اندازه یک گردو بود.
زنبورک را معمولاً به صورت مورب جلوی شتر میبستند و زیر آن خورجینی داشت که باروت و دیگر مواد قرار داشت و در موقع جنگ از بالای شتر مورد استفاده قرار میگرفت. نادر شاه در فتح هندوستان از این اسلحه استفاده شایانی کرده است.
زنبورک خانه
گود زنبورکخانه که گاه چال زنبورکخانه نیز نامیده میشد، نام یکی از محلات قدیمی تهران بود که در نزدیکی سر قبر آقا در شمال خیابان مولوی امروزی قرار داشت.
آرامگاه سر قبر آقا یا بقعه سرقبر آقا بنایی مربوط به دوره قاجار است و در تهران، ضلع جنوبی چهارراه مولوی انتهای خیابان شهید مصطفی خمینی (سیروس سابق) در میان باغی تقریباً بزرگ و قدیمی واقع شده است.
سر قبر آقا عنوان بقعه و گنبدی است که بر قبر میرزا ابوالقاسم تهرانی، معروف به میرزا ابوالقاسم امام جمعه که برای سالیان مدید در دوران قاجاریه، امام جمعه تهران بود، بنا شده بود. گرچه پیش از دفن وی نیز در این محل قبرستان کوچکی وجود داشت، اما به مرور زمان و به واسطه اعتقاد عوام به مقام و مرتبت این شخصیت، قبرستان بزرگی در مجاورت این آرامگاه شکل گرفت که به همین نام و با عنوان قبرستان سر قبر آقا معروف شد.
سر قبر آقا محلهای ناامن بود و شترداران و ستوربانانی که به سبب نزدیکی به بازار در این محل و کاروانسرای آن رفت و آمد میکردند، ناامنی آنجا را دامن میزدند.
خانهی وزیرمختار انگلیس در زمان فتحعلیشاه قاجار، در سوی باختری گود زنبورکخانه بود و در جنوب آن باغ او دیده میشد. این گذر در آن روزگار به سیاهی و تباهی دورهی ناصرالدین شاه نبود.
گرداگرد این گودال ژرف را حجرههایی گرفته بود که در دیوار گود کنده بودند. تاق آنها آجرچینی بود و پلکان پُرشیب و لغزندهای، پس از چند پیچ و خمهای ترسآور، به کف گود میرسید. در آنجا و در آن زمان، گود جای دلخواه خالبازها، تاس و گنجفهبازها، درویشان، لوطیها، کولی و قلندرها بود. پیالهفروشها و مکارهفروشهایی که جانوران گوناگون را، از شتر گرفته تا کبوتر و مرغ و ماکیان و گاو و گوسفند، در آنجا میفروختند نیز در گود زنبورکخانه جولان میدادند. بدینگونه دنیایی تباه و سیاه ساخته بودند که تهیدستی و ناهنجاری از سر و روی آن میبارید.
چاله میدان
چاله میدان از محلههای قدیم تهران بود. این محل که قبلاً در دورهٔ شاه طهماسب اول از سلاطین صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند و چون میخواست بنای باره و حصار تهران را بگذارد از دو موضع از زمین این شهر خاک برداشتند و آن دو موضع دو چاله عمیق و وسیع شد که یکی از آندو به «چاله میدان» معروف و بعد مخفف شده «چالمیدان» گردید، وضعی مشابه چالهحصار داشت و محل تخیله زبالهٔ تهران به حساب میآمد. چالهٔ این محله تا مدتها مکان امنی برای خلافکاران بود تا این که بعدها میدانی در آنجا احداث شد و به چالهمیدان معروف شد.
محدودهٔ محلهٔ چالهمیدان (سیروس) از شمال خیابان ۱۵ خرداد (بوذرجمهری یا جباخانه)، از غرب خیابان مصطفی خمینی (سیروس)، از جنوب خیابان مولوی و از شرق خیابان ری است.
در سالیان دور، افرادی که در محله چالهمیدان کار میکردند، عموماً با الفاظ رکیک با یکدیگر صحبت و برخورد میکردند. از این روی، این طرز صحبت با عنوان «ادبیات چالهمیدانی»، در میان مردم تهران، جا افتاد.
چاله حصار
چاله حصار یکی از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گودمانند داشت، بعدها برای تخلیهٔ زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.چالهحصار بخشی از محلهٔ سنگلج به شمار میآید.
دروازه محمدیه
این دروازه نزدیک به میدان مولوی واقع شده است.بنای دروازه قدیمی محمدیه را به محمدشاه قاجار نسبت میدهند. همزمان با آخرین سالهای سلطنت محمدشاه قاجار در روی باروی قدیمی شاه تهماسب، با مساحت ۸۰ متر مربع ساخته شده است. از تزیینات به کار رفته در ساخت بنا تنها میتوان به کاشیکاری اشاره داشت.
دروازهنو یا دروازهغار بخاطر نام محمدشاه، دروازه محمدیه نام گرفت. در گذشته این مکان محل مجازات مجرمین بود و با اجتماع مردم در پای تپه ای خاکی، سر مجرمان را در ملاعام میبریدند. بعد از مشروطه این محل به میدان اعدام مجرمین تبدیل شد تا زمانی که محل اعدام به میدان مشق منتقل گردید. پس از این انتقال میدان اعدام به میدان محمدیه تغییر نام داد و در سال 1354 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. در جنوب محلهای به نام دروازهنو در نزدیکی میدان محمدیه احداث شد و خوشبختانه از گزند آسیبهای زمانه سالم مانده و تنها دروازهای است که از ۱۹ دروازه حصار صفوی و قاجاری از تهران قدیم به جای مانده است، اما چون در حصار شهر صفوی واقع بود، جز دروازههای صفوی(دوران تهماسبی) محسوب می شود.
گود فیل خانه
بنای فیلخانه ناصری در قلب طهران قدیم است که در دوران فتحعلی شاه قاجار بود که به نخستین باغ وحش تهران و محل نگهداری فیل های شاه قجری تبدیل شد.
فیل های فتحعلی شاه قاجار و بعد از آن ناصرالدین شاه تحفه هایی بود که برای پیش کشی برای این شاهان قجری از کشورهای اروپایی مانند انگلیس و برخی نیز از کشورهای هندوستان و آفریقایی فرستاده می شد و شاه قجری که مجذوب هیبت این حیوان شده بود دستور داد تا در نزدیکی کاخ وی عمارتی بزرگ را به محل نگهداری این حیوان اختصاص دهند.
البته به غیر از فیل ها، کم کم کرگدن ها هم پا به تهران گذاشتند و در عمارت فیلخانه از آنها نگهداری می شد. یکی از تفریحات ناصرالدین شاه دیدن رژه این حیوانات از فرنگ آمده بود.
كوچه فیلخانه در دل بازار شاپور قرار دارد که یک سر آن عابران را به سمت بازار بزرگ تهران می برد. این کوچه به نسبت سایر کوچه و پس کوچه های این محدوده کمی عریض تر است و بیشتر اغلب ساختمانها، قدیمی و فرسوده و یادگاری از تهران عهد ناصری بوده و برخی نیز دارای معماریهای دهههای 30 و 40 است.
در طول دهه های اخیر كوچه فیلخانه از حضور ساكنان خالی شده و جزو محدوده بازار تهران شده که خانه های قدیمی آن نیز به انبار های بزرگ بازاریان تبدیل شده است.
انتهای پیام/خ