به گزارش خبرنگار تهران پرس؛ مدیریت جهادی کلیدواژهای است که طی سالهای اخیر زیاد شنیدهایم. این کلیدواژه ما را به یاد دفاع مقدس میاندازد، دورانی که به جوانها اعتماد میشد و چشم یاری از دیگر کشورها وجود نداشت.
در آن دوران، مدیران با تکیهبر توان داخل و خلاقیت موفقیتهای چشمگیر را به دست آوردند؛ اما این روزها متأسفانه کمتر شاهد مدیریت جهادی در کشور هستیم!
جوانان زمان پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی مدیرانی موفق بودند اما این روزها جوانان اغلب بیکار هستند و یا در غالب گروههای جهادی به فعالیت و خدمت به مردم میپردازند. برخی از زمان آنهم در شغلهای کاذب مشغول به کار هستند، شغلهای کاذب مشاغلی هستند که درآمد آنها ناکافی است و میتوان گفت بهای زمانی که فرد برای آن کار صرف میکند نیز نمیباشد! در این میان تعداد کمی از جوانان در منصبهای مناسب مشغول به فعالیت هستند.
لازمه مدیریت جهادی چیست؟
مدیریت جهادی و سازمانهای جهادی به مدیرانی نیاز دارد که دارای تفکر راهبردی باشند و برنامههای راهبردی و عملیاتی خود را بر مبنای تفکر راهبردی ارزشمدار تدوین و اجرا کنند.
مدیریت جهادی الگوی جدیدی از نظریات مدیریتی است که پس از انقلاب اسلامی ایران گسترش یافت؛ مدیریتی که با بهکارگیری هنر و علم مدیریت و استفادهٔ همزمان از مفاهیم اسلام، پنجرههای جدیدی را به روی نظام مدیریت کشور گشوده است.
مدیریت جهادی بهمثابه آن نوع مدیریتی است که در وضعیت کمبود و وجود موانع گوناگون، بااحساس تکلیف انقلابی بتواند کارآمدی خود را ادامه دهد و در حل معضلات کنونی جامعه توفیق داشته باشد.
مدیریت جهادی بر نوعی بینش مبتنی است که میتواند بسیاری از معادلات حاکم بر مدیریت اجرایی کشور را تغییر دهد و با توسل به الگوسازی، گرهگشای بسیاری از مشکلات مدیریتی کشور باشد
شهید سلیمانی، نمونه بارز یک مدیریت جهادی
مکتب شهید سلیمانی نمونهٔ بارز مدیریت اسلامی و نوع ویژهٔ آن یعنی مدیریت جهادی است. این مکتب الگویی کارآمد و سرآمد در مدیریت نهادی با گسترهٔ بینالمللی بوده و ایشان بهعنوان یک استراتژیست نابغه، مکتب جدیدی را در عرصهٔ بینالمللی عرضه کرده است.
مکتب شهید سلیمانی نمونهٔ عملی و تبلور واقعی سازمان آخرتگرا در مدیریت اسلامی است که بهخوبی توانسته در عرصهٔ عملیاتی، عمدهٔ ویژگیهای آن را محقق سازد و به ما بیاموزد که مفروضات مدیریت اسلامی گزارههای صرفاً ذهنی نیست.
بر اساس پژوهش انجامشده بر وصیتنامهٔ سیاسی شهید قاسم سلیمانی تفکر راهبردی مدیران جهادی شامل شش بعد است:
دینمداری: این بعد شامل التزام به اصول دین، حقشناسی و شکرگزاری، معاد گرایی و قرب الهی است. با توجه به تحلیل محتوای مضمونها میتوان گفت که دینمداری و ولایتمداری عناصر بنیادین تفکر راهبردی جهادی هستند.
ولایتمداری: شامل اقتدا به ولایت، پیروی از امامت و سیرهٔ اهلبیت، ولایت محور نجات، و حمایت از ولیفقیه است.
فرهنگ شهادتطلبی: شامل ایثار و جانفشانی، حفظ یاد شهدا، تکریم خانوادهٔ شهدا و آرزوی شهادت است. فرهنگ شهادتطلبی نیّت راهبردی و انگیزهٔ اصلی مدیران و کارگزاران جهادی نظام اسلامی است.
وحدتگرایی اسلامی: شامل ایران مرکز اسلام، حفظ نظام اسلامی، حفظ ولایتفقیه، وحدت امت اسلامی و هوشیاری علما و مراجع است. مرکزیت ایران در جهان اسلام، محوریت ولایتفقیه در نظام سیاسی ایران و هوشیاری علما و مراجع حافظ نظام اسلامی و وحدت امت اسلامی هستند.
حکمرانی خدامحورانه: شامل خدامحوری در مسائل سیاسی، التزام سیاسیون به اصول، خدمتگزاری صادقانه، حراست از ارزشها و جامعه و خانواده است. حکمرانی خدامحورانه یکی از مهمترین عناصر تفکر راهبردی و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای مدیریت جهادی است.
این روزها در کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند مدیران جهادی در عرصه های اتقصادی، معیشت، سلامت، فرهنگی، فضای مجازی و... است، مدیران جهادی که دارای ۶ بعد دینمداری، ولایت مداری، حکمرانی خدامحورانه، وحدتگرایی اسلامی و شهادتطلبی باشند.
انتهای پیام/