به گزارش خبرنگار تهران پرس؛ از رزمندگان گردان حمزه لشکر۲۷ محمد رسولالله(ص) بود و در کربلای ۵ آسمانی شد. شهادت در منظر این شهید والامقام اهداء کردن جان ناقابل و بیارزش است که بندگان خدا آن را آنقدر دوست میدارند که بعضی مواقع غافل میشوند که این جان را همان کسانی که به آنها داده هر موقع که بخواهد میتواند بگیرد.
در ادامه متن وصیتنامه عارفانه «شهید حسن پناهی» پیش روی شماست:
«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»
از مومنین مردانی هستند که پیمانی که با خدای خویش بستند وفا کردند پس عدهای بر این ماندند (تا شهید شدند) و عدهای نیز (به انتظار شهادت) ایستادگی کردند و هیج رای خود را تغییر ندادند.
با سلام به یگانه منجی عالم بشریت امام زمان و نائب بزرگوارش امام خمینی و با امید به اینکه کارهایی که در این دنیای فانی انجام میدهیم خالصا برای خدای باشد وصیتنامه خود را آغاز میکنم.
منظور از شهادت در حقیقت اهداء کردن جان ناقابل و بی ارزش است که ما بندگان خدا آن را آنقدر دوست میداریم که بعضی مواقع غافل میشویم که این جان را همان کسانی که به ما داده هر موقع که بخواهد میتواند بگیرد، پس چه بهتر که خود انسان آن را اهداء نماید و به خدا هدیه کند و در واقع با خدا معامله نماید همانطور که خود میفرماید:
«اِنَّ اللهَ اشتَریٰ مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّة»
بدرستی که خدا جان و مال مومنان را به بهای بهشت خریداری میکند
بعضیها فکر میکنند که همیشه شاهد مرگ دیگران هستند و خود نمیمیرند و آنها چه سخت در اشتباهند. بشتابیم تا بساط معامله با خدا هست استفاده کنیم که هر چه بیشتر در این دنیا باشیم بیشتر غرق میشویم.
خدایا مرا ببخش که دیر آمدم
خدایا نظری به این بنده ات کن و آرزوی چند ساله مرا بر آورده سازی واقعا خوشحال میشوم
خدایا عاجزانه از تو میخواهم که بر من منت گذاری و مرا جز بندگان صالح خودت قرار دهی ….
چونکه خودت فرمودی «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» ای نفس بیاد خدا آرمیده باز گرد بسوی پروردگارت خشنود و راضی پس داخل شو در بندگانم و داخل شو در بهشت
خدایا حال من برگشتم بسوی تو و میخواهم همیشه پیش تو مولای خوبم باشم
مولا جان بیا و این جان ناقابل را از من که خالصانه و آگاهانه اهداء مینمایم بپذیر
در آخر سخنی با دوستانم و آشنایانم دارم؛
اولا برای من دعا کنید و حلالم کنید و این را میگویم که در جبهه شرکت کنید، زیرا که واقعا همه چیز در اینجاست و خدا را واقعا میشود اینجا دید و امام را تنها نگذارید و گوش بفرمان امام باشید و فقط در خط امام باشید و هرکس که از من طلبی یا چیزی میخواهد به خانه ما مراجعه نماید.
آگاه باشید و فقط در خط امام باشید و هرکس که از من طلبی یا چیزی میخواهد به خانه ما مراجعه نماید و آن را طلب کند و در آخر از کلیه کسانی که راهنما و استاد و معلم من بوده اند تشکر میکنم.
صحبتی دارم با خانواده خود؛
پدر و مادر عزیزم از شما تشکر میکنم که برای من رنج فراوان بردید مرا تربیت کردید و باز صدها بار تشکر میکنم که مرا در این راه قرار دادید.
پدر عزیزم من افتخار میکنم که همچون شما پدری دارم، ولی میدانم که من برای شما کاری نکردم و بقول معروف نتوانستم عصای دست شما باشم، ولی میدانم که ناراحت نمیشوی.
انشاءالله، چون مرا به خدا دادید و اجرتان را هم خدا میدهد و بعد از شهادتم صبر کنید و استوار و مقاوم بایستید تا هیچکس فکر نکند که شما خانواده شهدا و کلیه مسلمانان به سادگی دست از اسلام برمی دارید.
مادر عزیزم شما نیز مرا ببخشید و حلالم کنید. من میدانم که هر مادری خوشبختی فرزند خود را میخواهد، ولی مادر بخدا قسم میخورم که من شهادت را بهترین خوشبختی میدانم و خداوند بر شما صبر عظیم عنایت کند … تا بعد از شهادت من بیشتر برای خدا کار کنید و از برادر و خواهرم میخواهم که در هیچ شرایطی اسلام را تنها نگذارند و بر خلاف میل اسلام عمل ننمائید و به جبهه بیائید و خدمت کنید و فرزندانتان را هم مانند خدمتگزاری برای اسلام تربیت کنید و در آخر حدود ۲ ماه روزه دارم و حدود ۳ ماه نماز و تا آنجا که یادم هست بدهکاری نداشتم، ولی هرکس که پولی را بابت من طلب کرد به او بدهید و از همه برای من حلالیت بطلبید و تا میتوانید برایم قرآن بخوانید.
انتهای پیام/