در بخشی از وصیت نامه «شهید علی اصغر بشکیده» آمده است: خدایا! در این راه که قدم برداشتم، ثابت قدمم بدار و راضیم به رضاى تو و فقط به خاطر تو آمده‌ام. اگر نبود این قید بندگى هرگز نمى‌آمدم یا اگر مى‌آمدم براى قیود دنیائى و پَست مى‌آمدم. ولى تو را شکر که این لطف و مرحمت را به من کردى که در این راه قدم بردارم.

به گزارش خبرنگار تهران پرس؛ پس از انقلاب به عضویت حزب جمهوری اسلامی در آمد و آنجا مشغول بود تا سال ۵۸ که عضو سپاه پاسداران شد و همزمان با شروع غائله کردستان برای مبارزه با ضد انقلاب راهی کردستان شد. 

«شهید علی اصغر بشکیده» در سال ۱۳۶۱ در سمت فرمانده گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در عملیات فتح المبین حضور یافت و سرانجام در عملیات بیت المقدس در خرمشهر به شهادت نائل آمد.

عارفانه‌ای از وصیت‌نامه فرمانده گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)

در ادامه متن وصیت نامه عارفانه «شهید علی اصغر بشکیده» از منظر شما می‌گذرد:

«خدایا! هدایتم کن براى اینکه می‌دانم گمراه بودن چه خطرى دارد.
خدایا! مرا از غرور و خودخواهى نجات بده تا حقایق وجود و جمال زیباى تو را ببینم.
خدایا! کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پر کاهیَم در مقابل طوفان ها. به من دیده‌اى عبرت بین ده تا ناچیزى خود را ببینم و عظمت و جلال تو را بفهم و تو را به درستى تسبیح کنم.

خدایا! دوست دارم که تنها و گمنام باشم تا در غوغاهاى کشمکش‌هاى پوچ مدفون نشوم.
خدایا! دردمندم، روحم از زیادى درد مى‌سوزد، قلبم مى‌تپد، احساسم شعله مى‌کشد. تو مرا در بستر مرگ، آسایش بخش. خسته شده‌ام، دلشکسته‌ام، ناامید شده‌ام، دیگر آرزوئى ندارم، احساس می‌کنم که دنیا دیگر جاى من نیست. می‌خواهم تنها با خدا باشم و با همه وداع کنم.

خدایا! تو خودت می‌دانى که همه مرا از خود راندند، ولى امیدم به توست که همه را می‌خوانى.
خدایا! در این دنیاى شلوغ و مارک زدن ها، چه مارک‌ها که بر من نزدند و چه تهمت‌ها که به من نگفتند؛ ولى خدایا من از حق خود گذشتم؛ چون می‌دانم هدایت شده‌اند، همچون که خودم نشده‌ام، پس از تو می‌خواهم که هم مرا و هم دیگران را هدایت کنى به راه انبیاء، اولیاء، شهداء، صدیقین، صالحین، متقین الى الله المصیر.

عارفانه‌ای از وصیت‌نامه فرمانده گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)

صحبت زیاد داشتم؛ ولى همین راز و نیاز شهید چمران را که مطالعه کردم، خیلى چیز‌ها درونش نهفته بود و ما هم از سوز دلمان و آن چیزى که بر دلمان نشست گفتیم.

خدایا! تو خودت شاهد باش و شاهد بودى که در چه راهى قدم برداشتم و چگونه راه را ادامه دادم و چگونه بازگشتم. تو خودت آگاهى اگر حرف نمى‌زنم، بگذار که این درد‌ها در دلم بماند، ناگهان سر برآورد و مرا بسوى تو رهنمون سازد، چون

در نا امیدی بسى امید است/ پایان شب سیه سپید است
در مسلخ عشق بجز نکو را نکشند/ روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقى ز مردن مهراس/ مردار بود هر آنکه او را نکشند

خدایا! در این راه که قدم برداشتم، ثابت قدمم بدار و راضیم به رضاى تو و فقط به خاطر تو آمده‌ام. اگر نبود این قید بندگى هرگز نمى‌آمدم یا اگر مى‌آمدم براى قیود دنیائى و پَست مى‌آمدم. ولى تو را شکر که این لطف و مرحمت را به من کردى که در این راه قدم بردارم.»

 

خطاب به خانواده:

پدر عزیزم! چون شیر باش و به دل و قلب تمام دشمنان داخلى و خارجى و باطنى و ظاهرى بزن که پیروزى با رزمنده با نفس است.
مادر عزیزم! اى گرامی ام! چون کوه باش استوار و قوى و محکم. از خودت ضعفى نشان مده، گریه مکن. در خلوت براى تسکین دردت و روشنى دیدگانت و براى آمرزش گناهانم و گناهانت؛ اگر چه می‌دانم که گناهى ندارى.

اى زحمت‌کش! در برابر دشمنان داخلى و خارجى انقلاب و اسلام قوى بایست و پشتیبان پدرم باش و کمکش کن تا بتواند خواهران و برادرانم را خوب تربیت کند؛ و تو اى پدر! تو هم پشتیبان او باش تا با دو دست اتحاد بتوانید مشکلات را از سر راه خود بردارید.
دست از ولایت فقیه – روحانیت مبارز و دست از اسلام و قرآن و خدا و پیغمبر و ائمه اطهار (ع) برندارید که اگر دست بردارید در گمراهى به سر خواهید برد. دعا کنید براى رهبر انقلاب، براى مسئولان دلسوز و مهربان مملکت، براى پیروزى حق بر باطل و براى آمرزش گناهان من و خودتان و دیگران.

با خواهران و برادرانم، با مهربانى رفتار کنید آن‌ها را با مسائل اسلامى آشنا کنید و آن‌ها را زینب‌وار و حسین‌وار بزرگ کنید و تحویل اجتماع بدهید تا هم براى خودشان و هم براى شما سعادت همراه داشته باشند. هدایت کوچولو را عوض من ببوسید.

عارفانه‌ای از وصیت‌نامه فرمانده گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)

و، اما شما اى خواهران عزیزم! شما اى مادران آینده‌ساز تاریخ! شما اى دامن‌هاى عفت! و شما اى مربیان فرزندان آینده! شما هم مرا ببخشید. چقدر شما را اذیت کردم ولى چه کنم لطف خواهر و برادرى و پدر و مادرى هم به همین چیزهاست. امیدوارم شما در راه خدا گام بردارید و براى اسلام و انقلاب مفید باشید و فقط پیرو ولایت فقیه باشید و وابسته به هیچ دسته و گروهى نباشید. البته همکارى و همفکرى با اسلامیان بکنید ولى وابسته نباشید که اگر خطا کردند، بتوانید آن‌ها را از خود دور کنید نه اینکه وابستگی تان باعث شود که بر ضد قرآن و اسلام قدم بردارید.

به درستان ادامه دهید و فعالیت و کوشش بیش از حد در راه انقلاب بکنید. انشاءالله که خداوند شما را پیروز کند بر شیطان هاى درونى و بیرونى.
شما باید همانند زینب باشید، زینب‌وار پیام‌آور خون شهید باشید. با صداى بلند به جهان بگوئید «قولوا لا اله الا الله تفلحوا». پیام قرآن را برسانید، مستضعفین در انتظارند تا شما انقلابتان را صادر کنید. با خون و پیام. خون از ما و پیام از شما؛ و تو اى برادر عزیزم محمد! تو هم به درست ادامه بده و فعالیتت را فقط براى رضاى خدا خالص کن و از حالا که جوانى سراپا اسلامى شو و سعى کن کارى خلاف اسلام انجام ندهى. تو هم در آینده باید یا خون بدهى و با خون خود درخت اسلام را آبیارى کنى و یا با قلمت به فکر پیشرفت و نجات اسلام باشى که هر دو در نزد خداوند متعال داراى قدر و منزلت خاصى است. تصمیمت را قوى کن و فقط به فکر اسلام باش. مکتبى باش و دست از خدا و رهبر و مکتب و قرآن و امام برندار، انشاءالله.

و، اما کوچولو: هادى ریزه و خوشمزه و سفید و دوست داشتنى! تو را فقط مى‌سپارم به دست خداوند و بعد هم به دامان گرم مادر و آغوش پدر تا تو را تربیتى اسلامى کنند و تربیتى حسینى کنند و از همین کودکى تو را قوى و مکتبى تربیت کنند. فقط تو را از راه دور مى‌بوسم و به مادر و پدر و خواهر و برادرم گفتم که تو را عوض من ببوسند. انشاءالله که موفق شوند. انشاءالله.
اموالم متعلق به خانواده و با اجازه پدرم هر کارى می‌خواهید بکنید وسائل نظامى را به سپاه بدهید. کتابهایم را بدهید خواهران و برادرانم بخوانند و بعد یا نگه دارید یا بدهند کتابخانه حسینیه با میل خودشان.

اگر جنازه‌ام به دست تان رسید، هر کجا راحت بودید، دفن کنید و اگر هم نرسید که هیچ. فقط مرا حلال کنید و از طرف من از همه دوستان، اقوام دور و نزدیک خداحافظى کنید و برایم حلالیت بخواهید.

امیدوارم اگر فرزند خوبى برایتان در این دنیا نبودم، در آن دنیا خداوند مرا در زمره شهداء قرار دهد.

برایم زیاد خرج نکنید و مجالس سوگوارى را خیلى ساده بگیرید. فقط رهبر را تنها نگذارید و اسلام را یارى کنید و فرزندانتان را خوب تربیت کنید.
برایم از خدا طلب آمرزش کنید. نماز بخوانید و قرآن بخوانید.

خدایا مرا از سربازانت قرار ده که سربازانت همیشه پیروزند.
خدایا مرا از قربت [مقربینت]قرار ده که قربت همیشه پیروز است.

خدایا مرا از اولیائت قرار ده که اولیاء تو هیچ وقت ترسى و اندوهى به دل ندارند. قوى و استوارم بدار، از عمرم بکاه و به عمر رهبرم بیفزا و انقلابم را به انقلاب جهانى مهدى موعود (عج) متصل بگردان.»

 

انتهای پیام/

کد خبر: ۴۲۹۲۴
۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۱
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha