مسئول کمیته علمی همایش محله اسلامی در گفتگوی تفصیلی با تهران پرس/ بخش دوم
باید به این نتیجه برسیم اگر می‌خواهیم آسیب‌های اجتماعی برطرف شود و فرهنگ و ارزش‌های اسلامی بر جامعه حاکم شود، نیازمند تحول و تغییر در عرصه‌های مختلف هستیم. یکی از آن عرصه‌هایی که نیازمند تحول در آن هستیم اصلاح کالبد‌های شهری مان است.

گروه فرهنگ تهران پرس؛ مهدی ناظمی اردکانی، مسئول کمیته علمی همایش محله اسلامی در بخش اول گفتگو با تهران پرس به بررسی شاخصه های محله اسلامی پرداخت و از نقش جریان‌های لیبرال و سکولار در کمرنگ کردن نقش مسجد سخن گفت. او در بخش دوم گفتگو به نقش محله اسلامی در حل آسیب‌های اجتماعی اشاره کرد و حضور مردم در این عرصه را یک حضور جدی و اثربخش خواند. مسئول کمیته علمی همایش محله اسلامی همچنین در بخش دیگری از گفتگوی خود به بیان راهکارهایی به‌منظور اسلامی کردن محلات شهر تهران و دیگر شهرها پرداخت و تأکید کرد بایستی یک تعریف فرهنگی و اجتماعی از محلات تهران انجام گیرد.
 
بخش دوم گفتگوی ما با ناظمی اردکانی پیش روی شماست.

در شهر‌هایی مانند تهران برخی از مساجد کارکرد خودشان را از دست داده‌اند و فقط به برگزاری نماز جماعت بسنده کرده‌اند و نهایتا در همان ساعت نماز باز هستند. این در حالی است که کارکرد مسجد از نگاه اسلامی چیزی فراتر از این است و محل بسیاری از اتفاقات و رخداد‌های مهم بوده است، اما امروزه چنین کارکردی را در تمام مساجد شاهد نیستیم از همین رو در ساخت محله اسلامی نیز این شرط وجود دارد که مسجد به عنوان کانون و محور محله اسلامی بالاترین کارکرد خود را داشته باشد.

ساخت مسجد و محله اسلامی لازم و ملزوم یکدیگر هستند؛ لذا باید به این سمت حرکت شود.


نقش محله اسلامی در حل مشکل آسیب‌های اجتماعی چگونه است؟

امروزه آسیب‌های اجتماعی مانند حاشیه‌نشینی، طلاق، اعتیاد، بی حجابی و.. گریبان‌گیر جامعه است. این آسیب‌ها قطعا در حوزه سیاسی و اقتصادی نیز اثر خود را برجای می‌گذارد و باید به این نتیجه برسیم اگر می‌خواهیم آسیب‌های اجتماعی برطرف شود و فرهنگ و ارزش‌های اسلامی بر جامعه حاکم شود، نیازمند تحول و تغییر در عرصه‌های مختلف هستیم. یکی از آن عرصه‌هایی که نیازمند تحول در آن هستیم اصلاح کالبد‌های شهری مان است

درست است که مسکن مورد نیاز مردم وجود دارد و حتی به حداقلش هم که شده، افراد در حاشیه شهر برای خود سرپناهی درست می‌کنند، اما وقتی نظام اسلامی مستقر است باید یک نگاه جامعی به این موضوع داشته باشد که برای همه مسکن تهیه شود آنهم توسط خود مردم با مشارکت یکدیگر و نه با تصدی‌گری دولت. نقش دولت بیشتر تسهیلگری باشد تا مردم بتوانند مسکنی در شان خود بسازند.

اگر می‌خواهیم آسیب‌های اجتماعی برطرف شود و فرهنگ و ارزش‌های اسلامی بر جامعه حاکم شود، نیازمند تحول و تغییر در عرصه‌های مختلف هستیم. یکی از آن عرصه‌هایی که نیازمند تحول در آن هستیم اصلاح کالبد‌های شهری مان است

نظام اسلامی نباید این را تحمل کند که بخشی از جامعه دارای کاخ‌هایی باشند که این کاخ‌ها با کاخ‌های فرعون تشابه و تناظرش برقرار باشد و بخشی از جامعه هیچ سرپناهی نداشته باشند و حتی مجبور باشند در حاشیه شهر‌ها با بدترین وضع زندگی کنند. بلکه باید به دنبال این باشد که عموم مردم دارای مسکن مناسب باشند، اما این مسکن مناسب فقط از بعد مادی و فیزیکی و ساخت مدنظر نیست؛ و هنر این نیست که ما مجموعه‌ای از برج‌ها را در حاشیه شهر‌های بزرگ به اسم مسکن بسازیم و افراد مختلف با کمترین امکانات در آنجا استقرار پیدا کنند و از آنجایی که ملاحظات فرهنگی و اجتماعی در این نوع مسکن سازی رعایت نمی‌شود، قطعا از دل آن آسیب‌های اجتماعی بروز و ظهور پیدا می‌کند.

از همین‌رو در ساخت مسکن، بایستی نگاه‌های جامع شناختی و روان شناختی و انسان شناختی و اقتضائات فرهنگی موضوعیت جدی داشته باشد. درحالی که بیشتر سازندگان مسکن نگاه اقتصادی دارند و به دنبال سود بیشتر هستند و یا اگر در ساخت مسکن نگاه دولتی وجود دارد به دنبال ساخت مسکن با هزینه‌هایی کمتراست.

این نگاه‌ها قطعا به جایی نمی‌رسد و ما را به شهر اسلامی و محله اسلامی نمی‌رساند؛ بنابراین اگر به دنبال حل آسیب‌های اجتماعی هستیم، باید دریابیم که آسیب‌های اجتماعی قطعا توسط افرادی و مجموعه‌هایی از افراد مومن و متعهد جامعه قابل حل می‌شود. دستگاه‌های اداری نمی‌توانند آسیب‌های اجتماعی را حل کنند. بلکه مجموعه‌های انسانی می‌توانند مشکلات را حل کنند. مردم یک محله می‌توانند آسیب‌های اجتماعی محله خودشان را حل کنند.

درست است که شهرداری به عنوان مجموعه خدماتی وظیفه نظافت محله‌ها را عهده‌دار است، اما خود مردم محله نسبت به محیط زیست خودشان مسئولیت و تعهد دارند و به دنبال نظافت و حفاظت از محیط زیست خودشان هستند. اگر آلودگی ایجاد شود مردم محله طبیعتا نسبت به آن توجه می‌کنند. به همین نسبت نیز نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی محله خودشان مسئولیت دارند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. به شرط اینکه این مسئولیت را به آن‌ها واگذار کنیم و این اختیارات را داشته باشند، نه اینکه دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی سلب مسئولیت و سلب اختیار از مردم محله بکنند. از این طریق است که می‌شود آسیب‌های اجتماعی را حل کرد؛ و مردم محله با مشارکت همدیگر این مشکلات را در خود محله قابل حل می‌سازند؛ بنابراین حاکمیت باید به این سمت برود که مسئولیت و حاکمیت را به مردم محله بسپارد. در بین مردم محله نیز قاعدتا یک عده از باقی افراد محله پیش‌رو هستند و تعهد بیشتری دارند و وقت بیشتری می‌گذارند و می‌توانند عهده‌دار امور محله شوند. اگر به این سمت برویم مسجد می‌شود پایگاه اصلی و دیگر لازم نیست در این محله اداره درست کنیم.

اما الان متاسفانه شهرداری‌ها برای اینکه مسائل محله را سروسامان دهند در محله یک اداره درست می‌کنند و کارمند به‌کار می‌گیرند و بابت آن بودجه مصرف می‌کنند. درحالی‌که باید این قبیل کار‌ها را به مردم مراجعه داد. مردمِ داوطلب سراغ این قبیل کار‌ها می‌آیند و آن را به انجام می‌رسانند و مسئولیت می‌پذیرند. مانند گروه‌های جهادی که در جامعه ما شکل گرفته‌اند. در حقیقت این گروه‌ها نیز برای این شکل می‌گیرند که بسیاری از دستگاه‌ها کار خودشان را انجام نمی‌دهند و بابت پیگیری کارهایشان درگیر بروکراسی اداری می‌شوند؛ لذا این گروه‌ها به عنوان نیرو‌های پیش‌رو حرکت می‌کنند و به‌صورت داوطلبانه بسیاری از کار‌ها را انجام می‌دهند. البته لازم است این گروه‌های جهادی هویت محلی پیدا کنند و هر محله‌ای یک یا چند گروه جهادی داشته باشد و محور فعالیت‌های این گروه جهادی مسجد باشد؛ بنابراین اگر این نگاه در حاکمیت و نظام و مردممان ایجاد شود که ما باید زندگی سالمی داشته باشیم و سبک زندگی غربی در ما نفوذ نکند بایستی به دنبال ساخت شهر اسلامی باشیم که ساخت شهر اسلامی نیز از طریق محله اسلامی ایجاد می‌شود. وقتی این نگاه پیدا شد (اینکه به دنبال ساخت شهر و محله اسلامی باشیم) مسجد موضوعیت پیدا می‌کند و مسجد در جایگاهی خواهد بود که از اذان صبح تا آخر شب باز باشد. در غیر این صورت مسجد می‌شود مسجد محل عبادت که بعضا در ساعاتی در روز فقط باز می‌شود. 


تهران به عنوان ام‌القرای کشور‌های اسلامی از محله‌های مختلفی متشکل شده است که این محله‌ها از آن کالبد‌ها و المان‌های اسلامی فاصله زیادی گرفته است. همانگونه که شما نیز اشاره کردید؛ راه زیادی باید برای اسلامی کردن محله‌های آن  باید پیمود، نقش دستگاه‌های اداری ما از جمله شهرداری، سپاه و بسیج و دیگر نهاد‌های مرتبط در حوزه شهر تهران چیست و چطور می‌توانند در مسیر اسلامی کردن محله‌های تهران قدم بردارند؟  

اولین اقدام جبرانی در وضعیت کنونی این است که تعریف محلات در تهران اصلاح شود و یک تعریف فرهنگی و اجتماعی از محلات صورت گیرد. به این معنا که تا جایی که امکان دارد به محله‌های کوچک تقسیم شود. یعنی محلات را با جمعیت ۴ هزار نفر و ۵ هزار نفر تعریف کرد. با این حساب اگر امروز تهران را نزدیک به۳۷۰ محله تقسیم کرده‌اند، در تقسیم‌بندی جدید ممکن است تهران به چند هزار محله تقسیم شود.

حاکمیت باید به این سمت برود که مسئولیت و حاکمیت را به مردم محله بسپارد. در بین مردم محله نیز قاعدتا یک عده از باقی افراد محله پیش‌رو هستند و تعهد بیشتری دارند و وقت بیشتری می‌گذارند و می‌توانند عهده‌دار امور محله شوند. اگر به این سمت برویم مسجد می‌شود پایگاه اصلی و دیگر لازم نیست در این محله اداره درست کنیم


در حال حاضر وقتی عنوان محله ذکر می‌شود مرجع تعیین محله شهرداری شده است و شهرداری نیز به مناسبت خدماتی که باید ارائه کند، محله‌هایی را نامگذاری کرده است، اما درباره تعریف جدید محلات فقط از شهرداری انتظار نمی‌رود به این مسئله همت گمارد بلکه دستگاه‌های فرهنگی و اجتماعی ما از جمله وزارت کشور، وزارت ارشاد، به خصوص مرکز امور رسیدگی به مساجد و بسیج و سپاه و حتی نیروی انتظامی باید بنشینند و یک تعریف مجددی از محلات تهران ارائه دهند.

البته برخی از نقاط تهران به خصوص نقاط سنتی تعریف محله در آن وجود دارد و همچنان به اسم قدیمشان باقی مانده‌اند. اما باید یک بازبینی صورت گیرد تا مجموعه واحد‌های اجتماعی شهر تهران روشن شود. ممکن است کوچه‌ای باشد که چندصد خانوار در آن زندگی می‌کنند. این خودش یک محله محسوب می‌شود و اینجا نیاز نیست ده‌ها کوچه مانند این را کنار هم بگذارید تا یک محله تعریف کنید.

دومین قدم این است که در حوزه محلات مجموعه‌ای از افراد داوطلب و پرتلاش و متعهد محله مرجعیت پیدا کنند. در هر محله‌ای ممکن است تعدادی از اساتید دانشگاه و یا فعالین اقتصادی و یا پزشکان باشند که این‌ها وقتی دور هم قرار گرفتند باید مطلع از همه مسائل فرهنگی و اجتماعی محله و مشرف به آن باشند و بتوانند تجزیه و تحلیل کنند و راه‌حل مسائل را ارائه دهند.

یکی از مجموعه‌ها نیز بسیج است. مجموعه دیگر نیروی انتظامی است. وقتی محله کوچک شد یک نفر ممکن است به عنوان رابط نیروی انتظامی قرار گیرد؛ که نسبت به این محله مراقبت و اشراف داشته باشد. یعنی افرادی که در محله هستند خودشان می‌توانند نقش زیادی در امنیت محله ایفا کنند به گونه‌ای که اگر کسی دنبال سرقت است به این نتیجه برسد که در این محدوده نمی‌تواند دست به سرقت بزند و همه اهل محله مراقب هستند و اگر حتی یک نفر غریبه وارد این محله شود مورد شناسایی قرار می‌گیرد. 

سومین قدم نیز این است که دستگاه‌های مختلف تا جایی که می‌توانند کارهایشان را به محله‌ها واگذار کنند و خودشان مستقیم دخالت نکنند. مثلا کمیته امداد که صندوق صدقات را در مکان‌های مختلف محلات و خیابان‌ها قرار می‌دهد. به جای این اقدام می‌تواند در هر محله‌ای چند صندوق صدقه مستقر کند منتها صدقاتی که مردم محله در این صندوق می‌ریزند، با اشراف و نظارت خود مردم محله بین فقرای محله توزیع شود. در این صورت دیگر نیازی به دستگاه اداری برای این امر وجود نخواهد داشت که در روال اداری قرار گیرد. 

یا وزارت بهداشت که پزشک خانواده را راه‌اندازی کرده است. این مدل خوبی است که هر چند خانواده تحت پوشش یک پزشک باشند و سلامتی‌شان را نظارت و کنترل کند. اما چرا نیامدند پزشک محله را تعریف کنند؟ پزشک محله را تعریف و عنوان می‌کردند تا سلامتی این مردم محله که چند هزار نفراند بر عهده این پزشک است. البته مناسب است این پزشک نیز در محله سکونت داشته باشد اگر سوال شود همه این اتفاقات در کجا باشد؟ عمده‌ترین جای آن مسجد است. مسجد بایستی محور محله باشد.

با این اقدام فردی هم که کار‌ها را در مسجد انجام می‌دهد دیگر کارمند نیست بلکه از معتمدین محله و از فعالین و مومنین محله است که داوطلب انجام این کار است. حتی قوه قضائیه نیز می‌تواند بسیاری از کار‌های خود را در سطح محله و مسجد حل کند و به دنبال تسهیلگری و حل مسائل در اولین مرحله باشد تا تشکیل پرونده.

ممکن است گفته شود در خیلی از محلات، مسجد وجود ندارد، اما طبق‌قانون برنامه توسعه کشورمان، وزارت مسکن و شهرسازی موظف است که زمین مورد نیاز ساخت مسجد را تامین کند. این قانون مصوب کشور است، اما، چون وزارت مسکن و شهرسازی ما به دنبال ساخت شهر اسلامی نبوده و آن نگاه را نداشته و کارشناسان و مدیرانی که در وزارت مسکن طرح تفصیلی شهر‌ها را مورد بررسی قرار دادند عمدتا دانش‌آموخته دانش غرب اند لذا برایشان مسجد موضوعیت نداشته و اجرای این قانون بر زمین مانده است.

البته وظیفه ساخت مسجد بر عهده دولت نیست، اما طبق قانون وزارت مسکن باید زمین مسجد را تهیه کند، مردم خودشان اقدام به ساخت مسجد می‌کنند و با این کار حرکت به سمت محله اسلامی صورت می‌گیرد.

بایستی تعریف محلات در تهران اصلاح شود و یک تعریف فرهنگی و اجتماعی از محلات صورت گیرد. به این معنا که تا جایی که امکان دارد به محله‌های کوچک تقسیم شود

پس دستگاه‌های اداری ما تا آن جایی که امکان دارد باید امور خودشان را در محله مستقر کنند و در این راستا تسهیلگری کنند، خود مردم داوطلب و مومن و علاقه‌مند مسئولیت پذیرند و به رسیدگی به امور محله همت می‌گمارند. پیچیده‌ترین و پر هزینه‌ترین کار دفاع است. مگر وقتی بسیج در محلات مستقر شد مردم برای دفاع از مملکت و بذل جانشان سراغ بسیج نیامدند و داوطلب رفتن به جبهه‌ها نشدند؟ الان نیز به همین صورت است. 

یا در دوره کرونا مشاهده کردید تعداد زیادی از داوطلبین و از همین مومنین محلات به کمک وزارت بهداشت آمدند و بسیاری از کار‌هایی که وزارت بهداشت از طریق سیستم اداری‌اش نمی‌توانست انجام دهد به انجام رساندند. اگر هر کدام از دستگاه‌های اداری نظیر این کار‌ها را انجام دهند و آن کاری که توسط مردم می‌تواند انجام بشود به عهده مردم بگذارند، قدم‌های استواری در جهت ساخت محله اسلامی به هر ترتیب برداشته می‌شود.

این روز‌ها برخی از شخصیت‌های سیاسی ما از مردم سالاری دم می‌زنند حال آن که شرط مردم‌سالاری در نظام جمهوری اسلامی این است که مردم نقش پیدا کنند و در عرصه اجتماعی فرهنگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مسئولیت بپذیرند. اگر ناهنجاری پیدا می‌شود دستگاه‌های دولتی این‌گونه القا نکنند که ما این کار‌ها را انجام می‌دهیم و می‌توانیم انجام دهیم. به هیچ وجه نمی‌توانند بدون حضور و کمک مردم انجام دهند و این مسئله نیز به عینه نشان داده شده است.

لذا تجربه (بهره‌گیری از حضور مردم) تجربه روشن و بسیار مشخصی است که بایستی از این تجربه در ساخت محله‌های اسلامی بهره ببریم. حتی در سطح آموزش و پرورش بخش زیادی از آموزش و تربیت بچه‌های محل را می‌شود در مسجد محل انجام داد؛ امروزه مساجدی داریم با ساختمان‌های مفصل و امکانات زیاد که می‌توان کنار آن مدرسه ساخت و از امکانات مسجد نیز بهترین بهره را برد چرا که آموزش و پرورش با این نظامات کنونی نمی‌تواند ماموریت تربیت و آموزش را به درستی پیش ببرد.

ما می‌توانیم نسل بعدی را درست و خوب بسازیم به شرط آنکه معلمان و مدیران و کارشناسان ما مسجدی شوند. این ضعفی که امروز مساجد دچار آن هستند علتش این است که بسیاری از کارشناسان و مدیران دستگاه‌های حاکمیتی مسجدی نیستند لذا نمی‌توانند مسجد را تقویت کنند. قطعا این شرط باید جدی گرفته شود و تا زمانی که مدیران و مسئولین کشور ما مسجدی نباشند و خلق و خوی مسجدی و ایمانی نداشته باشند، نمی‌توان انتظار داشت که در جهت ساخت محله اسلامی و شهر اسلامی و به تبع آن ساخت مسجد در شهر‌های بزرگی مانند تهران و.. قدم‌های جدی برداشته شود. 
  
انتهای پیام/الف

کد خبر: ۴۶۳۰۶
۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۰
save
email
اشتراک گذاری :