به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی «تهران پرس»؛هدف از کنکور یا آزمون سراسری، پذیرش در دانشگاههای زیر نظر سازمان سنجش و آموزش کشور است و همچنین کنکور مهمترین آزمون علمی در ایران است.
این آزمون سراسری که از مهمترین آزمونهای علمی است در پایان دوره پایه برای تعیین سطح دانشآموزان در رشتههای مختلف برگزار میشود. تا این دانشآموزان بر اساس دانش و سطح خود در رشته و دانشگاه مورد نظر خود تحصیل کنند. این آزمون همچنین از ویژگیهای بسیار خاصی تشکیل شده است.
گفتنی است سوالات امتحانی عموماً از دو قسمت اصلی دروس عمومی و دروس تخصصی تشکیل شده است که هر کدام دارای دروس مختلف با اهمیت جداگانه میباشند. به این ترتیب برخی از دروس ضریب و اهمیت بالاتری در کنکور دارند و با پاسخ دادن به آنها میتوانید نتایج بهتری بگیرید. همچنین مدت زمان کنکور در رشتههای مختلف بر اساس تعداد سوالات متفاوت است و در برخی رشتهها زمان پاسخگویی به سوالات کمی بیشتر میشود.
کنکور از رشتههای مختلفی تشکیل شده است که هر کدام اهمیت بسیار ویژهای دارند. به گونهای که هر یک از دروس کنکور از رشتههای مختلف و همچنین تعداد دروس تخصصی مختلف تشکیل شده است. در ورود به دانشگاه و رشته مورد نظر سخت است و فارغالتحصیل شدن بسیار آسان است. در ایران و کشورهای دیگر مانند چین و ترکیه معیار اصلی پذیرش در دانشگاه و رشتههای مختلف شرکت در کنکور سراسری است. در این آزمون سراسری تمامی اطلاعات تحصیلی شما مورد ارزیابی و تعیین سطح قرار میگیرد تا بتوانید براساس رتبه و نتیجهای که کسب کردهاید ادامه تحصیل دهید و انتخاب رشته کنید.
کنکور در ایران بسیار جدی برگزار میشود و در سالهای اخیر موضوعاتی در مورد حذف کنکور مطرح شده است که تا امروز اتفاق نیفتاده است؛ و با توجه به اتفاقاتی که افتاده، ممکن است تا چندین سال دیگر کنکور سراسری در ایران به طور منظم برگزار شود. در ایران دانشآموزان برای قبولی در رشتههای پرطرفدار همیشه باید در کنکور شرکت کنند. برخی معتقدند که کنکور ناعادلانه برگزار میشود و مسئله اصلی کنکور تبعیض و نابرابری است که حول و حوش این وضعیت اتفاق میافتد، حتی به نظر برخی تقلب هم مسئله اصلی کنکور نیست و میتواند رفع شود و معتقد هستند وضعیتی که در کنکور وجود دارد، این است که به شکل ساختاری ضدطبقات پایین است.
گفتنی است ۸۶ درصد ورودیهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از دهک دهم هستند؛ بعد برخی مسئله به این بزرگی کنکور را به استرس بچهها تقلیل میدهند که مثلاً آن را دو مرحله کنیم بچهها استرس نکشند یا تقلب کم شود! در صورتی که تعداد مهم نیست و مسئلهی کنکور استرس و تعداد نیست.
شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید ما یکسری امتحان تشریحی برای سال آخریها برگزار میکنیم، البته با فرض بر اینکه میتوانند امتحان را تشریحی و بدون مشکل در همه کشور برگزار کند، ۴۰ درصد کنکور همین امتحانات تشریحی خواهد بود و این، مشکل شکاف طبقاتی را از بین میبرد، چون دیگر هنر تستزنی نیست که فقط در کلاس کنکور آموزش داده شود.
اما باز هم در پی این اتفاق برنده شدن طبقات بالا در کنکور است؛ و حتماً به نفع طبقات بالا هست، چون طبقات بالا دارند در مدارس خوب درس میخوانند، وقتی غیرانتفاعی ۷۰ میلیون تومانی در تهران داریم، معلوم است دانشآموزی که به اندازه ۷۰ میلیون تومان پول خرجش کردهاند، در این بازی امتحانی پیروز میشود. وقتی میدان سرمایهداری است، هر عملی انجام دهیم به نفع سرمایهدار و پولدار میشود.
گفتنی است علت مشروعیت یافتن بیعدالتی آموزشی در جامعه عادی شدن آن است. در حال حاضر استان تهران و استان سیستان و بلوچستان از نظر آموزشی ۵۷ درصد اختلاف دارند همچنین محدودیت منابع مالی مدارس دولتی وجود دارد؛ سرانه هر دانشآموز در مدارس دولتی حدود ۱۰۰ هزار تومان است در حالیکه در مدارس غیردولتی میانگین حدود ۳۰ میلیون تومان از اولیای دانشآموزان پول میگیرند. اگر حتی ۱۰ درصد این مبلغ را صرف ارتقای آموزش و آمادگی کنکور کنند، ۳۰ برابر ظرفیت مالی مدارس دولتی میشود.
در مدارس غیر دولتی بخاطر تعداد کمتر دانشآموز، زمان آموزش بیشتری در اختیار است و ساعات بیشتری در روز در مدرسه آموزش میبینند. در مدارس دولتی چنین امکانی نیست. ضمن اینکه اختیار لازم را هم ندارند همچنین میتوان اشاره کرد تعارض هدفی است که بین مدرسه دولتی و سازمان سنجش وجود دارد. اهداف برنامه درسی که مدارس دولتی برابر قانون باید محقق کنند تربیت همه جانبه است در حالی که هدف سازمان سنجش، پذیرش قویترین دانشآموزان فقط در ساحت علمی و آن هم فقط جنبه شناختی و نه تربیت در ساحتهای زیبایی شناختی و هنری، اقتصادی، زیستی و بدنی، اجتماعی و اخلاقی است؛ بنابراین دانشآموزان برای موفقیت در این رقابت نفسگیر به مهارتهایی بالاتر از سطح مدرسه و همسالان خود نیازمند هستند.
عدم رعایت عدالت آموزشی در برگزاری کنکور
اخلاقی در ادامه درباره مافیای کنکور و راهکارهای حذف آن گفت: بنده معتقدم در کنکور عدالت آموزشی وجود ندارد، زیرا در حق بسیاری از دانشآموزان اجحاف میشود، چون بستری مناسب برای ایجاد عدالت بین فراگیران وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه عدهای از دانشآموزان دارای رفاهیات آموزشی و عدهای در کمترین امکانات هستند، ادامه داد: عدهای از خانوادههای متمطع هستند که فرزندان خود را در کلاسهای کنکور ثبتنام میکنند و با انواع روشهای تستزنی و روشهای مختلف آشنا میشوند، اما در مقابل دانشآموزانی را داریم حتی تا نیمههای سال، معلم و کتب و امکانات آموزشی ندارند بنابراین این یک بیعدالتی در حوزه آموزش است، بنابراین با برگزاری صرفاً یک کنکور نمیشود تعیین کرد که یک نفر استحقاق و شایستگی ورود به دانشگاهها را دارد و نفر دیگر که امکانات ندارد نمیتواند ورود کند.
اخلاقی با اشاره به وجود استعدادهای نهفته در نقاط مختلف کشور به دلیل نبود بستر آموزشی افزود: اولین چیزی که باید در آینده رعایت شود یا توسط سیستم آموزشی کشور به طور کلی انجام شود این است که تمامی مدارس در تمام نقاط کشور از شرایط یکسانی برخوردار باشند، آن زمان است که کنکور تاحدودی عادلانه است.
کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به فعالیت مافیای کنکور و وجود بنیادهای علمی متنوع و مختلف خصوصاً در سالهای اخیر اظهار داشت: کتابها و کلاسهای مختلف کنکوری ما به جای داشتن جنبه علمی و آموزشی، بیشتر جنبه تجاری دارد و رقابتی بین مافیاهای کنکور برای جذب خانوادهها و دانشآموزان جهت فروش محصول و خدمات خود شده است.
نبود عزم جدی مسئولین برای رفع ناعدالتی آموزشی
این کارشناس حوزه آموزش درباره ناعدالتی آموزشی و کیفیت مدارس دولتی گفت: به نظر عزم جدی از طرف مسئولین آموزش و پرورش در این مورد وجود نداشته است.
وی افزود: مسئولین باید به اقصا نقاط کشور و قسمتهای مرزی کشور سفر و اطلاعات لازم را کسب کنند و از وضعیت مدارس آگاه شوند، زیرا گاهاً مدارس دو شیفته و سه شیفته داریم و یا مدارسی که حتی سرویس بهداشتی ندارند و هنوز دانشآموزان برای آموزش دیدن در کانکس و کپر مینشینند.
وی با تاکید بر اینکه مسئولین از بیکیفیتی مدارس و نبود معلم اطلاع دارند، ادامه داد: ما حتی تا آبان ماه در بسیاری از مدارس معلم نداریم؛ مگر میشود مسئولین ندانند که معلم برای آموزش به دلیل کمبود امکانات با خود، گچ، دفتر و یا لپ تاپ سرکلاس میبرد تا بتواند به دانشآموزان آموزش دهد؟
اخلاقی تاکید کرد: اولین دلیل نبود عزم جدی برای رفع ناعدالتی آموزشی است بنابراین کسی که قرار است به مجلس راه پیدا کند حتماً باید این موضوع را پیگیری کند و از مسئولین همکاری لازم را جهت رفع این مشکل در شهرها و روستاهای ایران داشته باشد بنابراین این اولین گام برای ایجاد عدالت اموزشی است.
وی تصریح کرد: یکی از معضلات دیگر این است که معلمهایی که متخصص هستند و یا معلمی که مخصوصاً در سالهای آخر که منتهی به ورود به دانشگاه و کنکور است باید به طور همزمان به دلیل کمبود معلم چند تا درس تخصصی را به دانش آموزان آموزش دهند، قاعدتاً که این گونه آموزش خروجی مناسبی نخواهد داشت، زیرا هم باعث استهلاک معلم و هم عدم آموزش دانش آموز میشود.
کارشناس امور اجتماعی بیان کرد: بنابراین گام دوم، داشتن معلم متخصص به تعداد کافی در رشتههای متفاوت است تا دانش اموزان بتوانند درسها را بهتر و تخصصیتر اموزش ببینند تا نتیجه بهتری در کنکور بدست اورند.
لزوم ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش
غلامرضا کاتب در گفتگو با خبرنگار «تهران پرس» با اشاره به این که ما فرهنگیان کشورمان شرایط اقتصادی مناسبی ندارند درباره بیکیفیتی نظام آموزشی گفت: آنچه که ما در چند برنامهی توسعهی کشور برای رضایتمندی همکاران آموزش و پرورش دنبال کردیم در بحث کمک به معلمان عزیزمان ما نتوانستیم متناسب با شرایط اقتصادی کشور و تورم کشور این رضایتمندی را ایجاد کنیم در نتیجه اکثریت معلمان ما غیر از کار آموزشی خود که انجام میدهند مجبور هستند برای امرار معاش زندگی شغل دوم داشته باشند.
وی افزود: این شرایط باعث میشود معلم هیچ فرصتی برای بالا بردن کیفیت آموزش و همچنین قدرتی برای بهروزرسانی کردن علم خود نداشته باشد چه برسد به این که برای دانشآموزان کار آموزشی انجام دهد، بنابراین یکی از دلایل عمده عدم کیفیت نظام آموزشی ما حمایت مالی از فرهنگیان است.
کاتب افزود: علت دوم بیکیفیتی نظام آموزشی، بیثباتی مدیریتی وزارت آموزش پرورش است. در همین دولت رئیسی چند تا وزیر آموزش پرورش در طی این مدت تغییر پیدا کرده است بنابراین اگر ثبات در آموزش وپرورش نباشد عدالت آموزشی نیز برقرار نمیشود و فرصتی برای وزیر جدید نمیماند که با تفکر و اندیشه خود باعث ثبات در آموزش و پرورش شود.
وی با اشاره به لزوم ثبات در وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: ما باید با انتخاب افراد توانمند و هوشمند و مهیا کردن شرایط مناسب برای آنها در طول خدمتشان که میخواهند برنامههای کیفیتی خود را پیاده کنند، مسئله بیثباتی مدیریتی در آموزش و پرورش حل کنیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این که نداشتن امید به آینده از مشکلات دانشآموزان و دانشجویان ما هست، اظهار داشت: عامل دیگر بیاعتمادی دانشآموزان و دانشجوبه آینده درسیشان است. دانشجو و دانشآموزی که اعتمادی ندارد امید به آینده ندارد طبیعی است که درس نخواند و از دانش خود استفاده نکند.
وی با اشاره به سند ۲۰۳۰ اظهار داشت: زمانی که دولت و یا نظام آموزش، خودش یک برنامهی قوی و تبیین کننده داشته باشد دیگر نمیخواهد تدافعی عمل کند بنابراین وقتی برنامهی خود را تدوین و اجرا نکنیم، برنامهای دیگر برای ما تاثیرگذار میشود برای مثال صدا و سیمای کشور ما تا وقتی خودش کیفیتش را بالا نبرد خب طبیعی است که فضای مجازی تاثیرش بیشتر میشود.
کاتب در پایان عنوان کرد: دولت باید برای نظام آموزشی کشور، جوانان و دانشآموزان یک برنامه منسجم، پویا و متناسب با شرایط روز کشور مهیا کند.
انتهای پیام/خ