به گزارش تهران پرس؛ اول فروردین ۱۳۶۱ در سپاه پاسداران نام نویسی کرد و در امتحانات آن موفق شد. پس از آن به جبهه هویزه، خونین و خرمشهر اعزام شد. بعد از چند ماه به تهران بازگشت. ولی هنوز عشق به شهادت در او شعله ور بود.
«شهید علی اتابکی» قصد داشت دوباره برگردد که حمله صهیونیستها به لبنان و دیگر شهرهای آن شروع شد. از طرف دولت جمهوری اسلامی به مدت ۴ ماه با گروه تیپ محمد رسولالله (ص) به لبنان اعزام شد. را به گویی بانویش زینب (س) او بارگاه خود دعوت کرده و او وعده ملحق شدنش به سردار حسین را داده بود.آنچنان که پس از عزیمت به تهران چند روز بیشتر نماند؛ چون دیگر هوای اینجا برایش تنگ بود و او هوای پرواز داشت. او رفت تا در نزدیکی حسین پرواز را آغاز کند. به جبهه سومار اعزام شد و پس از ۱۷ روز در سیام مهر ۱۳۶۱، با سمت مسئول تدارکات در سومار به شهادت نائل آمد و به سوی سردارش حسین و معبودش و محبوبش الله شتافت.
وصیتنامه «شهید علی اتابکی»:
به نام خداوند بخشنده مهربان و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی
و با سلام به تمامی شهیدان مکتب شهید پرور، مکتب تشیع؛ سلام بر مادر مهربانم که عمری در بزرگ کردن من زحمت کشید و هنگام بهار عمرم مرا فدای اسلام کرد.
عزیزان اگر مرا دوست دارید، در روز شهادت من جشن بگیرید. شاد باشید که از خانواده شما چنین فرزندی به لقاء الله پیوست.
توای مادر، سربلند باش و افتخار کن که پسرت به یاری حسین زمان خمینی شتافت، به دعوت هل من ناصر ینصرنی لبیک گفت، به میدان نبرد شتافت و شهید شد. انتظار دارم که وصیت نامه ام را با خط درشت در تشیع جنازه ام بر روی تابوت بگذارید که منافقین بدانند من راه خدا را با چشم باز انتخاب کرده ام و با خون خود سیل ساختم که همه دژخیمان روی زمین را غرق نماید. باشد که دست از فساد بکشند و به دامن اسلام پناهنده شوند.
تقاضای من این است که به وصیتنامه من عمل شود. به برادران و خواهران توصیه میکنم که خط امام که همان خط خمینی است، دنبال کنند و رهبر عزیز را یاری نمایند. شهید دو چهره دارد؛ خون و پیام. من با خون خود پیمان بستم و گفتم اگر با شهادت من اسلام و امام عزیز پایدار میماند، پس ای گلولهها، خمپارهها و نارنجکها مرا دریابید.
انسان میتواند یک راه را انتخاب کند، یا زندگی ننگین را یا مرگ با افتخار؛ امیدوارم که شما هم راه شهیدان را از یاد نبرید. از شما میخواهم که مساجد را پر کنید. به نماز جمعه که سنگر عبادی و سیاسی است، بروید. راه شهیدان را ادامه دهید.
از خداوند متعال میخواهم که از مرحوم پدرم بخواهد و از مادرم، برادرانم، خواهرانم، به خصوص بنی و اسد که مرا حلال کنند.
وقتی که بر سر خاک پدرم میروید از طرف من هم فاتحه بخوانید. مادر برای من نماز و روزه قضا بخوان.
اسلام را یاری کنید و راه شهیدان را ادامه دهید که مدیونید.
والسلام علی من اتبع الهدی
انتهای پیام/