به گزارش گروه سیاسی تهران پرس علی شیرازی یادداشتی با عنوان انتخابات ریاست جمهوری و واقعیتهای پشت پرده نوشته است که در ادامه متن این یادداشت آمده است:
مردم ایران از سال ۱۳۸۸ با واژه انقلاب مخملین آشنا شدند. امریکا و اروپا از طریق بنیاد سوروس قصد داشتند انتخابات سال ۸۸ را به انقلابی رنگی تبدیل کنند و با رمز تقلب، نظام جمهوری اسلامی ایران را از میدان خارج سازند.
سعید حجاریان در آن روزها در اعترافاتش گفت: «قرار بود از تجربه بنیاد سوروس در جهت انقلاب رنگی استفاده کنیم .» اصطلاح انقلاب مخملی یا رنگی توسط ریتاکلیمووا ابداع شد. فردی که بعدا در ایالات متحده سفیر شد. انقلابهای رنگی با پول سرمایهداری به نام جورج سوروس شکل گرفتند. به همین علت وی را پدر انقلابهای مخملین میدانند.
اولین کسی که با طراحی امریکا و اروپا وارد گود شد و واژه انقلاب مخملی را در سال ۱۹۸۹ در چکسلواکی به کار برد؛ واتسلاف هاول بود. فردی که نقش اساسی را در انقلاب رنگی ایفا کرد و سرانجام پس از جدایی چک و اسلواکی ، رییس جمهور چک شد . هاول از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ بر مردم چک حکومت کرد و در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱ از دنیا رفت.
واتسلاف هاول متهمی است که با انقلاب رنگی در چکسلواکی، عامل استمرار همین حرکت با حمایت بنیاد سوروس در صربستان، گرجستان، اوکراین و قرقیزستان شد.
تمام انقلابهای رنگی در جهان با نگاه فرهنگ غرب و با شعارهایی مبتنی بر لیبرالیسم شکل گرفتند.
اومانیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم سه مشخصه اصلی فرهنگ غرب هستند. این سه شاخص دقیقا در مقابل خدامحوری، دین محوری، حکومت دینی و آزادی اسلامی قرار میگیرند.
لیبرالیسم بهدنبال آزادی مطلق و بیقید و شرط و به دنبال بیبند و باری و فساد است. فرهنگ فحشا که بنیان خانواده را در امریکا و اروپا به هم ریخته است و جامعه را از دین و خدا جدا کرده است.
واتسلاف هاول، کتابی به نام قدرت بیقدرتان نوشته است. کتاب درباره عوامل همراهی مردم چکسلواکی و وقوع انقلاب رنگی به رهبری هاول است. وی در قدرت بیقدرتان به مخاطبانش تفهیم میکند که ریشه اغلب جنبشها و اعتراضات، از سوی انسانهای بیقدرت غیرسیاسی است.
عبدالناصر همتی در مناظرههای انتخاباتی، خود را دولت بیقدرتان معرفی میکند. این واژه دقیقا یکی از اصطلاحات براندازی نرم و انقلابهای رنگی است. هاول؛ فیلسوف و متخصص براندازی مخملین آن را بهعنوان ابزار فشار برای دولتهای مخالف لیبرال دموکراسی غربی تئوریزه کرده است.
همتی در نشست فعالان فضای مجازی در باغ هنر تهران نیز گفت: من آمدم حکمرانی را اصلاح کنم... من قدرتم را از بیقدرتها می گیرم... من میگویم؛ چرا به جوان یا پسر مردم استرس میدهید؟ ... من نماینده و دلباخته جریانی هستم که دوست ندارد آزادی از بین برود.
همتی نماینده حزب کارگزارانی است که مدعی حمایت از لیبرالیسم را دارد و حرفهایش دقیقا مطابق الگوی آزادی غربی است.
وی درباره علت پخش نشدن مستندش از صدا و سیما در توئیتر مینویسد: برخی از دختران ایران بی واسطه حرفهایشان را زده بودند؛ گفتند حذف کنید، گفتم : مخالف سانسورم!
تغییر در نگاه همتی ، تغییر فرهنگ الهی به فرهنگ غربی ، تغییر اسلام ناب به اسلام امریکایی است . تغییر بر اساس الگوی واتسلاف هاول است . خودش می گوید من آمدم حکمرانی را اصلاح کنم . این تغییر حکمرانی ؛ اصلاح مدیریت کشور نیست . تغییر حاکمیت است.
سید مصطفی هاشمی طبا در سرمقاله روزنامه شرق در ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ مینویسد: روزنامه شرق در ۳ خرداد ۱۴۰۰ برنامه یکی از نامزدها را درج کرده و گفته است: بهعنوان جریان دوم انقلاب مدلی را برای اصلاح حکمرانی تهیه کردهایم و نظامهای مدیریتی کشور را تغییر میدهیم.
وی در همان سرمقاله مینویسد: به فرض آنکه این بیان با توجه به معانی واقعی آن گفته شده باشد ، در حقیقت بیانی است از گفته های اخیر آقای تاجزاده که خواستار اصلاح حکمرانی شدهاند. رئیسجمهور نمی تواند حکمرانی جمهوری اسلامی ایران را که بر پایه ولایت فقیه، قانونگذاری مجلس و تفکیک قواست، تغییر دهد.
هاشمی طبا نیز در روزنامه شرق که وابسته به جریان اصلاح طلب است، باور دارد که همتی بهدنبال یک انقلاب است که ما از آن به انقلاب نرم یاد می کنیم . استفاده از واژگان هاول نیز موید برداشت ماست.
ساده انگاری است که از کنار این واژهها به سادگی عبور کنیم. دولت بیقدرتان، الگوگیری از روش و کتاب قدرت بیقدرتان واتسلاف هاول است. همتی شاید تصور کرده این بار میتواند از این روش بهرهببرد و بهقدرت برسد. غافل از اینکه در سال ۱۳۸۸ نیز برخی بر این باور بودند که انقلاب رنگی در ایران جواب میدهد و بعد باور کردند که ایران چکسلواکی و صربستان و گرجستان و اوکراین و قرقیزستان نیست. ایران، ایران است. ایرانی نیز با مردم همه دنیا متفاوت است. نه دشمن ملت ایران را شناخته است و نه کسانی که تصور می کنند با بهرهگیری از طرحهای هاول و سوروس میتوانند طرفی ببندند.
ملت ایران را بای در پای صندوق رای شناخت؛ زمانی که با رای خود نشان میدهد پای راه و خط امام و پای مبانی انقلاب ایستاده است و همچنان گوش به فرمان امام خامنهای است.
انتهای پیام/