زهره سادات لاجوردی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در یادداشت ارسالی به تهران پرس به ابعاد اثرگذار رویداد تاریخی قیام پانزدهم خردادماه پرداخت و نوشت:
قیام پانزده خرداد در امتداد وقایعی که به دنبال بازداشت امام خمینی(ره) به دلیل انتقاد به لایحه کاپیتولاسیون و لایحه انجمنهای ایالتی ولایتی و بعد از آن بحث انقلاب سفید و سپس حادثه فیضیه قم رخ داد؛ به وقوع پیوست. رخدادهای پانزده خرداد روش جدید مبارزه با حکومتی ظالم را به مردم آموخت و از طرفی حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب با اتکا به قدرت الهی و با بهرهمندی از حمایت قاطع و فداکارانه مردمی، از آن پس، گامهای راسختری در راستای اضمحلال رژیم فاسد پهلوی برداشت.
سخنرانی و حمله همزمان امام خمینی(ره) به شاه و آمریکا به مثابه مبارزه همزمان علیه استبداد داخلی و استکبار خارجی و لزوم مبارزه توأمان با هر دو، مردمی و خودجوش بودن حرکت مردم در شهرهای مختلف در این قیام در حمایت از حضرت امام، همزمانی این قیام با ایام محرم و مطرحشدن اسلام به عنوان یک مکتب اصیل جهت مبارزه با نظام استبداد و طاغوت، رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی و مبارزه مستقیم و بیپروا با شاه به عنوان شخص اول مملکت، از جمله ویژگیهای ممتاز قیام پانزده خرداد بود و با اینکه این قیام به ظاهر چند روز به طول انجامید، ولی منشاء و سرفصل تحولات عمیقی در تحرکات و مبارزات بعدی شد.
زیرا، در همه قیامهای پیش از ۱۵ خرداد اهدافی مانند قطع دست بیگانگان و دفع سلطه آنها بر ایران یا ایجاد گشایشها و آزادی در چارچوب همان نظام سیاسی پیشین دنبال میشد. بدین معنا که استقلال و آزادی مورد انتظار مردم دارای سقفی از جنس حکومت وقت بود، اما در قیام ۱۵ خرداد تحول معناداری در اهداف مبارزه و شیوههای آن بوجود آمد و روحانیت شیعه با مشی برگرفته از آموزههای قرآنی، خواستار تغییر اساسی در نظام سیاسی کشور و نیز نظامسازی حکومت اسلامی شد. امتداد این تحولات در سیر حرکت اعتراضی مردم و تکامل آن بود که منشاء تحولات وسیع داخلی و بینالمللی و در نهایت منجر به سرنگونی نظام استبداد و پیروزی انقلاب اسلامی گشته و بر همین اساس حضرت امام خمینی (رضواناللهتعالی) همواره از قیام پانزده خرداد به عنوان مبدأ انقلاب اسلامی یاد مینمودند.
همان طور که از مرور تاریخ ایران هویداست جریان مرجعیت شیعه با پشتوانه مردمی و تأسی به آموزههای ناب اسلامی، همواره مدافع استقلال، آزادی و اقتدار ایران، و طبق قواعد دینی مانند قاعده نفی سبیل همواره مخالف استبداد و سلطه بیگانگان بوده است و لذا، این اندیشه و حرکتهای مردمی دنبالهرو و برخاسته از آن، در قالب نظام جمهوری اسلامی به کمال رسید. در حالیکه، غایت نگاه جریانهای غیر دینی برای تحول در جامعه ایرانی نگاهی عاری از مولفههای دینی و یا حتی ملی و صرفاً نوعی کپیبرداری از نسخههای غربی یا شرقی بوده است و مردم دریافته بودند که با آن رویکردها، تحولی اتفاق نمیافتد. لذا، به دلیل رویکرد جامع امامخمینی(ره) که دارای چشماندازی مذهبی- مردمی و جهانی بود با جریان انقلاب اسلامی که ریشه در فرهنگ و هویت ملت ایران داشت؛ همراه شدند.
این قبیل واقعیتهای تاریخی و جامعهشناختی مرتبط با ایران و جامعه ایرانی همواره به مذاق جریانهای معاند و غیر دینی مانند جریانات سلطنتطلب، سکولار و یا روشنفکران تجددگرا ناخوش آمده، زیرا توان خود را در مقابل نیروی اسلام و ایمان و حضور مردمی برخاسته از آن، ناتوان و نابرابر یافتهاند و بنابراین، با ابزارهای مختلف سعی در تحریف وقایع یا علل وقوع آنها دارند و گرچه این واقعیات و رخدادها از حافظه تاریخ ایران قابل حذف نیست اما، حفاظت و حراست از روایت درست و اصیل این وقایع مستلزم درک و شناخت صحیح از اردوگاه دشمن و ترفندهای آنها بوده و لذا مباحثی مانند جهاد تبیین، نظارت بر چگونگی روایت وقایع و شخصیتهای اثرگذار، و مقابله بدون تعارف با تهاجم فرهنگی و جنگهای شناختی در این باب، موضوعیت مییابد.
باید توجه داشت که مهمترین عامل شکلدهنده قیام پانزده خرداد احساس خطر مردم نسبت به ساحات مذهبی و فرهنگی جامعه و تلاش آنها برای بازیابی هویت اسلامی-ایرانی و مبارزه در راستای حاکمیت ارزشهای اخلاقی و دینی بود و شاید به جرأت بتوان گفت که قیام پانزده خرداد تجلی ظرفیت اجتماعی ملت ایران اعم از زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی، نخبه و عوام در دفاع از اسلام و ارزشها بود. به دلیل اهمیت همین ظرفیت اجتماعی و مذهبی، طی بیش از چهاردهه از انقلاب، ظرفیت قشر ارزشمدار مردمی بارها توسط دشمنان و معاندان محک زده و سعی در انکسار آن شده که هر بار به شکست آنها ختم گردیده است؛ و شاید با توجه به همین سبقه است که دشمن در جنگ شناختی جدید خود سعی دارد با خروج حجاب از قید وجوب به عنوان حکم صریح اسلام، عادیسازی فحشاگری در کف خیابان و منفعل کردن ظرفیت مردمی در برابر اقدام به منکرات، از سویی ترویج نمادهای فرهنگ منحط غربی و از سویی موجبات ناامیدی و یأس بدنه مردمی ارزشمدار را فراهم آورده و بالنهایه، با از بین بردن یا متزلزل ساختن این ظرفیت مردمی، موجبات تضعیف و حذف نظام اسلامی را فراهم آورد.
بنابراین، هر یک از ما وظیفه داریم با درس گرفتن از وقایع تاریخی انقلاب و در مقام عمل به تکلیف، در مقابل چنین انحرافات داخلی و نقشههای حساب شده خارجی، ایستادگی و روشنگری نماییم و با تأسی به فرموده امام راحل که «اسلام در اعلی مرتبه تمدن قرار دارد»؛ نسبت به اجرای احکام الهی در مقابل مضامین فریبندهای که انحطاط سلامت جامعه را در پی دارد؛ از پای ننشسته و کوتاه نیاییم.
انتهای پیام/الف