به گزارش خبرنگار تهران پرس؛ عباس سلیمی نمین پژوهشگر و مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در هفتمین جلسه هیئت فرهنگی مذهبی شهید آرمان علی وردی که به همت سازمان فضای مجازی سپاه تهران بزرگ برگزار شد، به نگاه متفاوت امام خمینی به قدرت پرداخت و عنوان کرد: این نگاه حضرت امام برگرفته از نگاه عارفانه ایشان است که برای همه قابل فهم نیست.
سلیمی نمین در توضیح این گفته خود بیان کرد: نمونه این نگاه را میتوان در پاسخ به سوال خبرنگار از امام خمینی (ره) لحظاتی پیش از ورود به ایران، مشاهده کرد که درباره احساسشان سوال میکند و امام میفرمایند هیچ احساسی ندارند. این پاسخ قطعا دلیل بر این نیست که امام وطن پرست نبوده بلکه اتفاقا در موقعیتهای مختلف امام نشان دادهاند وطن پرست هستند. پاسخشان نیز به این دلیل است که بنابر وظیفهای که احساس میکند عمل میکند بنابراین اگر در این میان با شکست مواجه شود، احساس بهم ریختگی ندارد، اگر هم پیروز شود احساس وجد آنچنانی ندارد.
وی ادامه داد: نمونه این نگاه متفاوت امام را در ماجرای انتخاب مهندس بازرگان از سوی شورای انقلاب نیز میتوان مشاهده کرد که بعد از رای آورن او، میفرمایند این دولت بقیه الله است و همه باید از او پشتیبانی کنند و درعمل نیز از دولت مذکور پشتیبانی زیادی میکنند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با بیان اینکه مسئله اصلی صاحبان قدرت این است که چه میزان دنبالهرو و طیف همراه دارند، به نگاه حکمرانی حضرت امام اشاره و بیان کرد: امام خمینی (ره) این طور نبود و برعکس این نگاه عمل میکرد و اصلا نمیخواست دنبالهرو داشته باشد، امام میخواست مردم در کنار او باشند و اصلا درصدد فخر فروختن به آنها نبود.
سلیمی نمین اظهار داشت: بسیاری از ما در فهم و هضم آنچه که در درون انقلاب؛ چه در قبل و چه در بعد از آن رخ داده مشکل داریم، چون یک آدم یک وجهی هستیم و این نگاه تک بعدی و فهم نادرست وعدم شناخت حضرت امام و همینطور رهبری اگر علاقه به آنها وجود نداشته باشد، موجب میشود جزو منتقدین جدی آنها قرار بگیریم.
مسئله اساسی امام ارتقای شأن جامعه است
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با اشاره به نوع رفتار امام با جریانهای مختلف فکری و مخالفین خود بیان کرد: حضرت امام در یک فضای کاملا آزاد تفکر خود را ارائه میدهند و درحالی که مخالفین جدی درعرصههای مختلف دارد، اما در مسیری قرار میگیرند که خود را درگیر جریانهای مختلف نمیکنند و صبوری میکنند تا فکر و اندیشه که برایشان اهمیت دارد، میان ملت تقویت شود یعنی مسئله اساسی امام ارتقای شأن جامعه است و برای آن نیز فرمولهایی دارند که کشف آن بسیار مهم است.
سلیمی نمین در ادامه مطرح کرد: نمونهای از این رویکرد امام را میتوان در مواجهه با ارتش دید به گونهای که هیچ کس باور نمیکند امام چنین توفیقی پیدا کند و اصلا برای کسی این نگاه امام قابل هضم نبوده است؛ نگاه امام به ارتش یک نگاه انسانی و معنوی بود و، چون به شانیت یافتن انسانها احترام میگذارد، ازهمین رو میتواند یک تحول جدی در ارتش ایجاد کند، ارتشی که ابزار قدرت امریکا در ایران بود.
مواجهه امام با ابزارهای غرب هوشمندانه بود
وی افزود: امام بحران غرب را فهمیده بود و مرحله به مرحله ابزارهای غرب را گرفت و هوشمندانه عمل کرد به طوری که در مواجه با ارتش به گونهای عمل میکند که فروپاشی ارتش از درون به بالاترین شکل رخ میدهد.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره نوع مواجهه امام خمینی با گروههای سیاسی مختلف از چپ تا التقاطی، نهضت آزادی و جبهه ملی نیز بیان کرد: آن زمان که حضرت امام در نجف بودند، مجاهدین خلق پیش ایشان میروند و امام آنجا به آنها میگویند که تفکرشان التقاطی است و باعث هلاکتشان میشود، اما نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که امام خمینی از این جریان برای برتری خود خرج نکردند و تا زمانی که مجاهدین خلق در تقابل با انقلاب قرار نگرفتند، این موضوع را نقل نکردند و زمانی که این جریان دست به مبارزه مسلحانه زد حضرت امام این مسئله را علنی کردند.
نفی سلطنت و نفی سلطه؛ مبانی انقلاب اسلامی از نگاه امام
سلیمی نمین در ادامه تصریح کرد: حضرت امام خمینی (ره) مبانی را برای انقلاب اسلامی لحاظ کردند که عبارت بود از نفی سلطنت و نفی سلطه و این دو ملاک برای کسانی که جمهوری اسلامی را درک کرده بودند یک ضرورت بود.
پیوند جدی سلطه و استبداد در دوران پهلوی
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران درباره رابطه حاکم بین سلطنت و سلطه در دوران پهلوی توضیح داد: در جریان ملی شدن صنعت نفت برخی افراد مانند ابوالحسن ابتهاج (که یک عنصر غرب گرا است) به غرب پیام میدهند که این میزان استبداد در کشور موجب طغیان ملت خواهد شد و باید فضای سیاسی کشور را معتدل کنند، اما زمانی که این اعتراض او از طریق غرب به پهلوی منعکس میشود، شاه اقدام به برخورد و زندانی کردن او میکند و این نشان دهنده پیوند جدی بین استبداد و سلطه بود به گونهای که غرب، نظام پهلوی را بهترین سرویس دهنده خود میدانست.
سلیمی نمین اظهار داشت: سلطه همیشه یک احساس ناامنی دارد و میداند که یک محدودیت زمانی دارد و خود را مادام العمر نمیبیند و، چون احتمال قیام مردم را هم میدهد، لذا تا زمانی که قدرت دارد، فردی را به خدمت میگیرد که بیشترین خدمت را به او ارائه بدهد و در تمامی امورعرق ملی برایش اهمیت نداشته باشد.
این کارشناس سیاسی در ادامه این مطلب گفت:عبدالمجید مجیدی که یک فرد فاسد و نازلی در دستگاه پهلوی بوده بر این نکته اذعان میکند که «منافع پهلوی و امریکاییها به هم گره خورده است به گونهای که هر زمان استبداد پهلوی فزونی پیدا میکند ارتباطش با جامعه کمتر و شکنندهتر و هم زمان اتکایش به نظام سلطه افزایش مییابد» که از این مسئله میتوان به عنوان یکی از دلایل انقلاب نام برد.
چرا شاه ملعون از کشور فرار کرد؟
سلیمی نمین در ادامه سخنان خود به موضوع فرار شاه ملعون اشاره کرد و گفت: سلطنت طلبان این گونه وانمود میکنند که غرب باعث فراری دادن او شد و علت را اینطور بیان میکنند، چون شاه در سال ۵۳ بدون هماهنگی با امریکاییها قیمت نفت را افزایش داد؛ این باعث شد تا آنها در صدد حذف او بربیایند.
وی با رد ادعای فوق بیان به تشریح اتفاقاتی که منجر به فرار شاه شد پرداخت و گفت: یکی از دلایل؛ شخصیت نازل او بود. شاه هیچ بنیان فکری نداشت و فردی ترسو بود حتی در زمان ملی شدن صنعت نفت در همان مراحل اولیه به شمال میرود و آنجا هواپیما نیز آماده او بوده تا اگر کودتا موفق شود، بلافاصله از ایران فرار کند. چون امید داشت تا تحرکات امریکا ادامه یابد و منجر به شکست نهضت ملی صنعت نفت شود.
سلیمی نمین افزود: شاه به شدت خوشگذران و خائف از جان خودش بود. در واقع مرد میدان عمل و اهل سیاست نبود و وقتی میبیند که نخست وزیرش در سیاست از او بالاتر است او را برنمی تابد و به روش خود او را کنار میزند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران ادامه داد: دلیل دیگر فرار شاه از ایران، ابتلای او به بیماری سرطان بود و به همین خاطر حاضر شده بود به نفع فردی از خاندان خود از ایران و صحنه قدرت کنار برود.
تظاهرات مردم تهران در عاشورای ۵۷؛ پایانی بر سلطنت شاه بود
سلیمی نمین در ادامه مطرح کرد: شاه به این جمع بندی رسیده بود که مردم ایران به او پشت کرده است، حتی غربیها نیز به این جمع بندی رسیده بودند. تظاهرات گسترده مردم تهران در روزعاشورای سال ۵۷ نیز نشان دهنده همین مسئله بود و پایانی بود برای شاه به طوری که او برای رفتن از ایران روزشماری میکرد. حتی آخرین رئیس موساد در ایران نیز اذعان میکند در آن ایامی که تهران نزدیک چهارونیم میلیون جمعیت دارد، چهار میلیون نفر در تهران در تظاهرات روز عاشورا علیه شاه شرکت میکنند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در پایان تصریح کرد: لذا این که گفته میشود امریکا شاه را مجبور به فرار کرد و هایزر ژنرال امریکایی در ۲۶ دی ماه با شاه ملاقاتی در همین خصوص داشته، یک دروغ محض است و با هیچ کدام از اتفاقات تاریخی همخوانی ندارد و طبق اسناد تاریخی، شاه در ۲۶ دی ماه با رابرت هایزر ژنرال امریکایی هیچ ملاقاتی نداشته و برای فرار از کشور آنقدرعجله دارد که روزی که قرار بود بختیار رای اعتماد بگیرد، صبح زود در فرودگاه حاضر میشود و پس از اینکه بختیار رای اعتماد را میگیرد و با او ملاقات میکند، از کشور فرار میکند. حتی در خاطرات هایزر نیز آمده است که او چند روز قبل از فرار شاه یعنی در ۲۱ دی ماه با شاه ملاقاتی داشته که این ملاقات هم بسیار صمیمانه بوده و هیچ اجباری برای خروج شاه در آنجا طرح نشده است.
انتهای پیام/الف