به گزارش خبرنگار تهران پرس، حمزه علیپور مدرس و پژوهشگر روابط بینالملل و عضو بنیاد پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کشور در میزگرد ناحیه مقاومت بسیج مسلم بن عقیل(ع)، که با محوریت "تاثیر سلبریتیها در اغتشاشات اخیر و برخود قاطع دولت با آنها " برگزار شد، اظهار کرد: بهتر است حقوقدانان به این مسئله بپردازند، در بحث قانون بینالملل در قانوناساسی فرانسه، هر فردی بخواهد درباره موضوعی صحبت کند که آن موضوع باعث ایجاد تنش و برهم زدن نظم و ایجاد آشوب کند حکم سنگین و زندان زیادی خواهد داشت، متاسفانه این خلأ قانونی در قانون جمهوری اسلامی ایران دیده میشود. چون ما مردم این جایگاه را به سلبریتیها دادهایم یا اصطلاحا سلبریتیشان کردهایم، به خودشان این جرات را میدهند که درباره هر موضوعی که در آن حتی تخصص ندارند صحبت کنند در صورتی که جایگاه سلبریتی اصلاً این نیست که درباره هر مسئله ای اظهار نظر کند، برای مثال آقای زیبا کلام که عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در بحث سیاسی هستند اما درباره اقتصاد و روابط بینالملل هم نظر میدهند. متاسفانه یکی از ضعفهای ما این است که اجازه میدهیم هر فردی در هر حیطهای وارد شود بدون هیچ نظارتی و رصدی، در نتیجه ما در اینجا خلأ قانونی داریم. اگر قانونگذار ما در این مسائل ورود کرده و سند و مدرک بخواهد میتوان فهمید شخص مورد نظر با دانایی و تخصص در آن موضوع در حال بحث است اما چون قانونگذار ما در این مسئله وارد نمیشود، این افراد اصولاً سندی ندارند، و با گفتارهای بدون سندشان آسیب جدی به جامعه میزنند خصوصا به جوانان و نوجوانانی که بیشتر وقتشان را در فضای مجازی میگذرانند. در نتیجه قانونگذار و قوه قضائیه ما باید برخورد قانونی قاطعی را با این افراد داشته باشد.
سعید گرشاسبی از کارشناسان حوزه سیاسی و رسانه در ذیل این موضوع بیان کرد: در کشور ترکیه ،در جریان کودتای ۲۰۱۵، فوتبالیست معروف ترکیه «آقای هاکان شوکور » اظهار نظرهای عجیبی کرد، و علیرغم این همه آزادی که در ترکیه هست با این حال به طور قانونی با این سلبریتی « هاکان شوکور» برخورد شد و اموالش مصادره شد الان هم مشغول مسافرکشی است. افرادی مانند علی کریمی و علی دایی پیش از این با هم زاویه داشتند . علی کریمی، علی دایی را قبول نداشت و میگفت تو حتی نمی توانی درست دریبل بزنی، حالا چطور شده که این افرادی که در فضای تخصصی خودشان نمیتوانستند خوب و مسلط عمل کنند، در مورد این مسائل سیاسی مهم اظهار نظر می کنند. کسانی که حتی در صحبت کردن همدیگر را قبول نداشتند در مسائل سیاسی، اجتماعی و دینی که تخصصی است وارد میشوند و نظر میدهند پس باید به مرور زمان به سلبریتیها آموزش داده شود و در قانون هم این خلا برطرف شود. این قانون باید صریح و مصداقی مطرح شود که قاضی هم هنگام بررسی دچار ابهام نشود که شخص را محکوم کند یا نکند. خط قرمزها باید مشخص شود که هر فردی در حوزه تخصصی خود فقط میتواند اظهارنظر کند. آقای فردوسیپور در یکی از برنامههای ورزشی میگفت که آقای فلانی را به عنوان مدیر ورزشی گذاشتند که یک عکس هم با شورت ورزشی ندارد. اگر این در این جا مصداق دارد، در مسائل دیگر هم باید مصداق داشته باشد. پس فردی که رج از تخصص خود صحبت میکند قطعا یا از طوی ناآگاهیست و یا توسط شخص دیگری هدایت میشود.
حمزه علیپور در ادامه این موضوع گفت: در اروپا برای کوچکترین عمل قانون و جریمه تعیین شده اما در ایران گاها مردم به قوانین احترام نمیگذارند و جریمه و عواقب آن را هم متقبل نمیشوند. در اروپا سلبریتها نظر درباره مسائل سیاسی کشور خود ندارند اما دارند درباره ایران اظهارنظر میکنند و از اغتشاشات و نقض هنجارها در کشور ما حمایت میکنند. کل اتحادیه اروپا از نظر من یک عزم راسخی پیدا کردند که ایران ما را تقطعه بکنند و دارند از این سلبریتیهای داخل و خارج از کشور برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده میکنند.
سعید گلچهره فعال رسانهای در ذیل این موضوع بیان کرد: باید گروه نظارتی نشکیل شود که بر عمل و گفتار افراد سرشناس به هر نحوی نظارت کنند چون این ولنگاری مجازی که هر کسی هر صحبتی دلش می خواهد میکند و کسی هم کاری با او ندارد باعث شده که افراد به خودشان اجازه بدهند که راجع به هرچیزی اظهار نظر کنند در نتیجه میبینیم که افرادی مانند شقایق دهقان حتی بعد از رفتن به دادگاه دست به انکار میزند و میگوید که من این حرف را نگفتم و این کار را نکردم، بعد وقتی آزاد میشود دوباره همان عمل را تکرار ده و کشف حجاب میکند، شاید اگر این افراد پشت یک تریبون رسمی این حرفها را می زدند خودشان با پای خود از عرصه هنرشان کنار میرفتند. ولی همچنان میبینیم که سریال و فیلمهایشان همچنان در تلویزیون و سینما اکران میشود. اگر گروه نظارتی باشد یقیناً این مسائل پیش نمیآید.
محمدرضا سامی کارشناس رسانه در این باره گفت: مقصر خود ما هستیم که به سلبریتیها بها داده و اجازه میدهیم با ناآگاهی هایشان علیه کشور و مردم اظهار نظر کنند. برای مثال حمید فرخنژاد گفتند که هشتاد میلیون ایرانی فدای فرزندم، ولی برعکس این شخص، پدر شهید حججی بیان کردند که پسرم، فدای مردم کشورم. خیلی فرق است بین این سلبریتیها و حقیقت مردم ایران.
انتهای پیام/خ