محله‌های اعیانی شمال تهران است و رستوران‌ها، مراکز تفرحی و البته خانه‌های چند ده میلیاردی‌اش. میان زرق و برق خیابان‌های شمال شهر، کمتر کسی از عابران نگاهش را می‌چرخاند سمت سطل‌های زباله. رژه ماشین‌های میلیاردی و ویترین شیک و پیک مغازه‌های بالای شهر اما به چشم زباله‌گردها نمی‌آید.

 به گزارش تهران پرس؛ برای آنها پایین و بالای شهر فرقی ندارد؛ اینجا هم زباله‌گردها گونی‌های از فرط چرک و دوده سیاه شده‌ را تا بیخ پر از زباله می‌کنند و روی کول می‌اندازند. کوچه به کوچه، سطل به سطل می‌گردند تا عصر که می‌شود با چند گونی پر از بطری‌های پلاستیکی، کارتن، قوطی خالی کنسرو و... راهی یکی از گاراژهای حاشیه شهر شوند و پولی به جیب بزنند. خوش‌شانس اگر باشند، لای میوه و سبزیجات پوسیده، سیم و کابل برق یا حتی شیر آلات گیرشان بیاید و روزشان ساخته شود. شاید برای رهگذران و عابران پیاده که هیچوقت به محتویات سطل‌های زباله چشم تیز نمی‌کنند، همه سطل‌ها یک‌ شکل باشد. اما برای زباله‌گردها سطل زباله با سطل زباله فرق دارد. نه اینکه شکل و طرح سطل مهم باشد؛ برای آنها میان سطل زباله بالای شهر و پایین شهر یک دنیا فاصله است.  


این سطل‌ها فرق دارد

«کریم» نوجوان ریز جثه‌ای که گونی پر از زباله را به زحمت روی شانه‌اش نگه داشته از عرض خیابان نیاوران می‌گذرد. گونی صورتی چرکمرد که روی شانه‌اش سنگینی می‌کند، به سیاهی می‌زند؛ درست مثل بارانی گل و گشادی که قرار است تن کریم را از گزند سرمای آخرین روزهای پاییز حفظ ‌کند. کریم از لابه‌لای ماشین‌هایی که در ترافیک خیابان نیاوران قطار شده‌اند می‌گذرد و سراغ سطل زباله آنسوی خیابان می‌رود. گونی را روی زمین می‌گذرد؛ اما نه برای استراحت. سطل زباله پر است و اقبال به او رو کرده که زودتر از یک زباله‌گرد دیگر یا خودروی شهرداری، این سطل کیپ تا کیپ پر از زباله به پست او خورده.

پس بی‌معطلی تا کمر در سطل خم می‌شود و میان زباله‌ها جستجو می‌کند. چند بطری نوشابه و یک قوطی فلزی که زیر نور ماشین‌های عبوری برق می‌زند را در کیسه می‌اندازد و گرهی شل به دهانه گونی می‌زند. کار سخت، زودتر از آنچه که باید چین و چروک به چهره‌اش انداخته و انبوه دوده روی صورتش خط‌های روی پیشانی را هم عمیق‌تر کرده است.

با این همه، می‌گوید ۱۶ ساله است و مثل برادرش نان‌آور خانه. همه جای شهر هم کارکرده؛ از میدان آزادی، تا شوش، بازار تهران و خیابان‌های زعفرانیه؛ الهیه، سعادت آباد و حالا مدتی هم در تجریش و نیاوران. او فرق سطل‌های زباله بالا و پایین شهر را خوب می‌داند. با لهجه غلیظ افغانستانی می‌گوید: «زباله‌های منطقه یک بهتر است. اینجا کنار سطل‌های زباله شیرآلات ساختمانی، آلومینیوم، مس و... هم پیدا کرده‌ام. خوب که بگردی شیرآب و حتی قابلمه که قیمتش بیشتر است را در سطل‌های اینجا می‌توانی پیدا کنی.»

کریم حتما درباره علت تفاوت سطل‌های پایین و بالای شهر فکر کرده و ادامه می‌دهد: «مردم اینجا پولدارترند و به پول فروش این لوازم اضافه هم نیاز ندارند. اینجا بیشتر از مناطق پایین شهر کابل برق یا سیم آنتن که مس دارد و قیمتش زیاد است را در کیسه‌های زباله می‌ریزند و به سطل می‌اندازند.

 

زباله‌گردها در شمال شهر ایستگاه زده‌اند!

گونی‌های چرکمرد پر از زباله، اینجا در حاشیه رود دره مقصود بیک روی هم تلنبار شده است. جریان آب کف رود دره به سمت پایین‌دست تجریش می‌رود اما در حاشیه رودخانه، اندک فضایی برای دپوی زباله‌ها وجود دارد. از این بالا محتویات گونی‌های زباله قابل تشخیص است. یک گونی پر از کارتن و مقوا، دیگری پر از بطری‌های پلاستیکی نوشابه و تعدادی پیت حلبی روغن که برای زباله‌گردها قیمتی است. صاحب گونی‌ها هم چند دقیقه بعد سر و کله‌اش از پایین‌ دست رودخانه پیدا می‌شود. یک گونی چرکمرد را روی شانه‌ انداخته و دست دیگرش را هم داخل درزهای از هم دریده گونی پیچانده تا سنگینی گونی پر از زباله را روی شیب کف رودخانه تاب بیاورد.

«علیرضا حمیدی» شورایار محله تجریش با دست به کف رودخانه و محل دپوی زباله‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «از این محل‌های دپوی زباله در تجریش کم نیست. من به اینجا می‌گویم «ایستگاه». زباله‌گردها در چند کوچه و خیابان از محله ما برای خودشان ایستگاه زده‌اند. صبح به صبح ده‌ها نفر از آنها سر پل تجریش از یک کامیون پیاده می‌شوند و هر کدام مسیر یک محدوده از محله را پیش می‌گیرند. اینجا زیر پل تجریش و کف رود دره مقصود بیک، یک ایستگاه دپوی زباله دارند. کمی آنسوتر در کوچه بهمن محمودی، کوچه رضایی، کوچه سلیمان‌زاده و... هم ایستگاه دارند. گونی‌های پر از زباله را در این ایستگاه‌ها دپو می‌کنند تا غروب که شد همگی سوار بر همان کامیون راهی محله‌های پایین شهر و مراکز فروش زباله شوند.»


زباله‌گردهای شمال شهر زباله تفکیک‌ شده گیرشان می‌آید

«زباله‌گردها اینجا در تجریش و محله‌های بالای شهر آنقدر کارشان سکه است که به نیروی کار اضافه هم نیاز دارند.» این را شورایار محله تجریش می‌گوید و ادامه می‌دهد: «سال‌هاست که شمار زیادی از معتادان و کارتن‌خواب‌ها شب و روز در حوالی پل تجریش و رو ددره مقصود بیک بیتوته می‌کنند. اگرچه با اقدامات مدیریت جدید شهری تعدادشان کمتر شده اما هنوز سر و کله‌شان این اطراف پیدا می‌شود. حالا تعدادی از آنها شده‌اند نیروی کار زباله‌گردها. زباله‌گردها آنها را هم به کارگرفته‌اند تا برای‌شان زباله باارزش پیدا کنند. معتادان هم که لنگ خرج مواد هستند، در کوچه‌ها و سطل‌ها به دنبال زباله می‌گردند و زباله‌های باارزش را در همین ایستگاه‌های دپوی زباله به زباله‌گردها می‌فروشند. با این روش، زباله‌گردها بی‌دردسر زباله تفکیک شده گیرشان می‌آید و زباله‌هایی که زیر قیمت از معتادان خریده‌اند را با قیمت بیشتر به زباله‌خرهای حاشیه شهر می‌فروشند.»

حمیدی از دیگر دلایل اقبال زباله‌گردها به محله‌های بالای شهر اینطور یاد می‌کند: «اینجا در محله‌های منطقه یک و به ویژه در مجتمع‌های مسکونی بزرگ، موضوع تفکیک زباله جدی‌تر گرفته می‌شود. به نظر من ساکنان این منطقه مشارکت‌های شهروندی بیشتری دارند و تفکیک زباله از مبدا را جدی‌تر گرفته‌اند. اما مشکل اینجاست که برخی از اهالی، زباله‌های تفکیک شده را در سطل زباله حاشیه خیابان می‌ریزند. در نتیجه زباله‌گردها بدون هیچ زحمتی زباله‌  تفکیک شده‌ گیرشان می‌آید. در مجتمع‌های بزرگ هم یک مشکل دیگر وجود دارد. اهالی زباله‌ها را تفکیک می‌کنند اما وقتی شهرداری دیر برای جمع‌آوری زباله می‌آید، زباله‌ها را در سطل‌های بیرون از مجتمع می‌ریزند و این هم بهترین فرصت برای زباله‌گردهاست.»


زباله‌های بالای شهر ارزشمندتر است اما خانه ما به خلازیر نزدیک‌تر!

شرایط کار زباله‌گردها اینجا در محله‌های جنوب شهر فرق دارد. نزدیکی محل زندگی به مراکزی که پنهانی و به دور از چشم مسئولان از آنها زباله بازیافتی می‌خرند، برای آنها نعمت است. اگر زباله‌گردهای فعال در محله‌های شمال شهر باید گونی‌های زباله را با کامیون و وانت تا مراکز فروش زباله در محله‌های جنوب شهر حمل کنند، اینجا نزدیکی مراکز و گاراژهایی که از آنها زباله می‌خرند برای زباله‌گردها یک امتیاز مثبت محسوب می‌شود. به ویژه در محدوده محله‌ شهید کاظمی و خیابان «خلازیر» که با وجود اقدامات شهرداری برای تعطیلی گاراژهایی که زباله می‌خرند، هنوز هم چند گاراژ فعال از زباله‌گردها زباله بازیافتی خریداری می‌کند.

«حمید» یکی از همان زباله‌گردهایی است که برای خودش کار می‌کند. صبح به صبح  گونی‌ها را زیر بغل می‌زند و با چرخ‌دستی‌اش که رد شیرابه‌ها کف چوبی آن را سیاه و چسبناک کرده است سراغ سطل‌های زباله می‌رود؛ از خیابان سهیل تا بلوار شکوفه و شهرک ابوذر و سپس یکی از گاراژهای خیابان خلازیر. حمید چرخ‌دستی‌اش را گوشه خیابان می‌گذارد تا مسیر و رفت و آمد ماشین‌ها را نبندد. همزمان که چند بطری پلاستیکی را از لابه‌لای میوه‌ها و سبزیجات داخل سلطل زباله بیرون می‌کشد، می‌گوید: «از خانه ما تا خیابان خلازیر راه زیادی نیست. شنیده‌ام که از سطل‌های زباله‌ بالای شهر بیشتر می‌شود کاسبی کرد. اما من صبح که چرخ‌دستی‌ام را برمی‌دارم ۳ یا چهاربار گونی‌ها را پر از زباله می‌کنم و برای فروش به خلازیر می‌روم. اما از شمال شهر که نمی‌شود با چرخ‌دستی به خلازیر زباله آورد.»

«مرتضی آقامحمدی» شورایار محله نعمت‌آباد می‌گوید: «کافی است فقط چند دقیقه در خیابان خلازیر رفت و آمد زباله‌گردها، چرخی‌ها و وانت‌هایی که بار زباله دارند را زیر نظر بگیرید. با وجود اینکه شهرداری اقدامات بسیاری برای تعطیلی این گاراژهای غیرمجاز بازیافت زباله انجام داده و تعدادی از آنها را هم تعطیل کرده است، اما با یک حساب سرانگشتی هنوز چند گاراژ در این حوزه فعال هستند. این زباله‌خرها عمدتا از اتباع هستند و گونی‌های زباله‌ای که زباله‌گردها برای آنها می‌آورند را تفکیک و از زباله‌گردها می‌خرند.»
در مخازن منطقه یک، زباله خشک بیشتر پیدا می‌شود

آمارهای شهرداری هم از دلیل اقبال بیشتر زباله‌گردها به سطل‌های زباله بالای شهر می‌گویند. «اسماعیل ابراهیمی» معاون اداره مدیریت پسماند شهرداری منطقه یک، یکی از دلایل حضور پررنگ زباله‌گردها در برخی محله‌های اعیانی منطقه یک را وجود زباله خشک بیشتر در این محدوده از تهران نسبت به مناطق جنوب شهر می‌داند و می ‌گوید: «یکی دیگر از دلایل ارزشمندتر بودن زباله‌های شمال شهر برای زباله‌گردها به نوع تغذیه شهروندان این محله‌ها برمی‌گردد. به عبارت دیگر، به دلیل مصرف بیشتر غذاهای کنسروی و... در این محله‌ها، حجم زباله‌ خشک و قابل فروشی که در این محدوده گیر زباله‌گردها می‌آید بیشتر است. در واقع، پسماند خشک یا همان زباله ارزشمند و قابل فروش در این محدوده بیشتر از مناطق جنوب شهر است. بر اساس آمار، پتانسل پسماند خشک منطقه یک ۲۰ درصد است که البته در عمل ۱۷ تا ۱۸ درصد زباله خشک از منطقه جمع‌آوری می‌شود. به عبارت دیگر، مبنا را بر این قرار می‌دهیم که ۲۰ درصد پسماند تری که از منطقه جمع‌آوری می‌شود، پسماند خشک است. یعنی اگر در روز ۴۰۰ تن پسماند تر داشته باشیم، ۲۰ درصد آن زباله خشک و قابل تفکیک است. این آمار در مناطق جنوبی تهران حدود ۱۰ درصد است. بر اساس همین آمار می‌توان گفت که برای زباله‌گردها هم احتمال پیدا کردن زباله خشک و قابل فروش در سطل‌های مناطق شمالی شهر نسبت به مناطق جنوبی تهران بیشتر است.»

 

اینجا زباله درجه یک بیشتر است

ابراهیمی تفکیک زباله از مبدا و قرار دادن زباله‌های تفکیک شده در سطل‌های حاشیه خیابان را هم یکی دیگر از دلایل علاقه زباله‌گردها به فعالیت در محله‌های شمال شهر می‌داند و می‌گوید: «یکی از تفاوت‌های اساسی زباله‌های مناطق جنوبی و شمال شهر، کیفیت زباله‌هاست. به عنوان مثال پت، پلاستیک، کارتن و کاغذی که پس از جمع‌آوری از غرفه‌های بازیافت و سربرداری از مخازن روی نوار نقاله سوله بازیافت منطقه قرار گرفته و تفکیک می‌شود، آلودگی کمتری دارد. چرا که در این مناطق، زباله‌ها عمدتا در مبدا و از منازل تفکیک شده و به عنوان مثال کارتن‌ها و کاغذی که از سطل‌های زباله گیر زباله‌گردها می‌آید هم آلودگی کمتری دارد و به عبارت دیگر قابل فروش است. نکته اینجاست که برای زباله‌گردها هم مهم کیفیت کارتن‌هایی که در سطل‌های زباله پیدا می‌کنند اهمیت دارد. این کارتن‌ها هنگام فروش، درجه، یک، دو و سه دارند که به میزان آلودگی کارتن به چربی، خیس بودن و... ربط دارد.»

او درباره مشارکت بالای شهروندان در منطقه یک معتقد است: «در ۱۰ سال گذشته اقدامات بسیاری برای فرهنگسازی و تفکیک زباله از مبدا در منطقه یک انجام شده که نتیجه آن مشارکت بالاتر شهروندان این منطقه نسبت به مناطق دیگر در تفکیک زباله از مبدا است. اما برخی از شهروندان زباله‌های تفکیک شده را هم کنار سطل‌های زباله حاشیه خیابان قرار می‌دهند. این یعنی زباله‌گردها بدون زحمت یک کیسه تر و تمیز گیرشان می‌آید.»

ابراهیمی ادامه می‌دهد: «همچنین به نظر می‌رسد به دلیل تمکن مالی ساکنان محله‌های بالای شهر است که حتی مواردی مثل کیس کامپیوتر، مانتیور فرسوده، لوازم صوتی و... هم کنار سطل‌های زباله رها می‌شود و زباله‌گردها بیشتر از آن استقبال می‌کنند.»

کد خبر: ۴۰۴۷۵
۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۲
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha