۳۰۵۴۲۷
به گزارش تهران پرس، ارزیابی روند ورود و خروج انرژی در سامانه های کشاورزی یکی از روش های تعیین سطح پایداری در این سامانه ها است. از این رو در تحقیق حاضر میزان انرژی های ورودی و خروجی و شاخص های مربوط به آن در کشت بوم های گندم شهرستان ری واقع در استان تهران در سال زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹ مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق کل انرژی ورودی و خروجی به مزارع گندم این منطقه به ترتیب ۴۷۳۷۷/۶ و ۱۲۴۹۹۰ مگاژول در هکتار بود. در بین نهاده های مصرفی بیشترین سهم از کل انرژی ورودی به ترتیب مربوط به کود شیمیایی نیتروژن (۳۱/۱ درصد)، سوخت دیزل (۱۹/۹ درصد) و ماشین آلات (۱۲/۱ درصد) بود. نتایج این تحقیق نشان داد که کارایی مصرف انرژی این کشت بوم ها ۲/۶۳، انرژی خالص تولید شده ۷۷۶۱۱/۶ مگاژول در هکتار و میزان بهره وری انرژی در آنها ۰/۱۱ می‌باشد. از کل انرژی ورودی به این کشت بوم ها ۶۲/۱ درصد انرژی غیر مستقیم و همچنین ۷۲/۲ درصد از کل انرژی ورودی به این سامانه ها مربوط به منابع تجدید ناپذیر انرژی بودند. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق هر چند انرژی خالص خروجی از کشت بوم های گندم آبی این منطقه در مقایسه با سایر مناطق کشور از وضعیت قابل قبولی برخوردار است ولی کارایی مصرف انرژی در این مزارع چندان قابل توجه نیست. همچنین، میزان اتکا به منابع تجدید ناپذیر انرژی برای تولید گندم در این منطقه زیاد است و باید در جهت جایگزین نمودن منابع انرژی تجدید پذیر به جای منابع تجدید ناپذیر تلاش شود.

مقدمه؛

انرژی نیروی حیاتی بوم نظام ها و بطور کلی زیست سپهر است و در حقیقت کشاورزی نوعی دست کاری انسان برای دریافت انرژی و جریان آن در بوم نظام ها می‌باشد (گلیسمن ۲۰۰۷). از این رو ارتباط مابین کشاورزی و انرژی بسیار نزدیک است. کشاورزی در حقیقت هم مصرف کننده و هم تولیدکننده انرژی به شکل انرژی زیستی می‌باشد (آلام ۲۰۰۵ و کریمی ۲۰۰۸). انرژی مصرفی در بخش کشاورزی در پاسخ به افزایش تولیدات، محدودیت دسترسی به زمین های زراعی و تمایل برای افزایش استانداردهای زندگی افزایش یافته است. در تمام جوامع این عوامل (نیاز به افزایش تولید محصول، کاهش سطح اراضی کشاورزی و افزایش نسبی رفاه اجتماعی) مشوق کشاورزان برای افزایش مقدار انرژی های ورودی به مزارع برای دستیابی به حداکثر عملکرد بوده است (اسنگون و همکاران ۲۰۰۷). اما با وجود اهمیت این مقوله در تولید محصولات کشاورزی مصرف انرژی

بسیار پر هزینه می‌باشد (گوندوگموز ۲۰۰۶).

امروزه در مبانی کشاورزی پایدار تاکید بر آن است که سامانه های تولید به گون های طراحی شوند که ضمن حفظ سودآوری اقتصادی، در فرایند تولید از منابع انرژی نیز محافظت به عمل آید. در حقیقت افزایش راندمان مصرف انرژی در سامانه های کشاورزی یکی از شرایط دستیابی به پایداری در تولید است زیرا استفاده کارآمد از انرژی، علاوه بر صرفه جویی اقتصادی از منابع تجدید ناپذیر سوخت های فسیلی نیز محفاظت کرده و آلودگی های زیست محیطی ناشی از مصرف این سوخت ها را کاهش می‌دهد (پروانچون و همکاران ۲۰۰۲) و بدین ترتیب موجبات پایداری در کشت بوم را فراهم می‌کند (اسکرول ۱۹۹۴).

در واقع افزایش کارایی مصرف انرژی می تواند سبب افزایش بوم سازگاری فعالیت های کشاورزی شود (گوندوگموز ۲۰۰۶). از این رو، ارزیابی انرژی مصرفی

در سامانه های مختلف کشاورزی یکی از روش های تعیین سطح پایداری در این سامانه ها است (گوندوگموز ۲۰۰۶). در حقیقت محاسبه میزان انرژی ورودی و انرژی خروجی از بوم نظام های کشاورزی دو عامل کلیدی برای تعیین کارایی مصرف انرژی و همچنین کارایی اکولوژیکی در سامانه های کشاورزی می‌باشد.

بنابراین، شناسایی روش هایی برای تولید محصول که بتوانند کارایی مصرف انرژی را به حداکثر و تولید گازهای گلخانه ای را به حداقل برسانند، باید از اولویت های پژوهشی و تحقیقاتی بخش کشاورزی به شمار آید (تزیلیواکیس و همکاران ۲۰۰۵).

در این راستا مطالعات فراوانی بر روی ورودی ها و خروجی های انرژی در بوم نظام های کشاورزی ایران و سایر کشورها صورت گرفته است. در پژوهشی در ایران میزان انرژی ورودی به مزارع گندم آبی (به عنوان سیستم پرنهاده) ۴۵۳۷۶ مگاژول در هکتار محاسبه گردید که ۴/۸ برابر انرژی ورودی به مزارع گندم دیم (به عنوان یک سیستم کم نهاده) بود (قربانی و همکاران ۲۰۱۱). در پژوهش دیگری در ترکیه مشخص گردید که سهم کودهای شیمیایی، بذر، سوخت، نهاده های شیمیایی و نیروی انسانی ازکل انرژی ورودی به کشت بوم های تولید گندم به ترتیب ۵۴/۱، ۲۵/۲، ۱۷/۴، ۶ و ۱ درصد بوده است. در این تحقیق کارایی مصرف انرژی در تولید گندم ۲/۸ محاسبه گردید (کاناکی و همکاران ۲۰۰۵). در تحقیقی دیگر بر روی گندم در مناطق مختلف هند، این مقدار بسته به نوع سامانه تولید، از ۲/۹ و ۵/۲ گزارش شده است (سینگ ۲۰۰۲. در مطالعه ای در آلمان نشان داده شد که در سیستم های تولید گندم بین ۷۵۰۰ تا ۱۷۵۰۰ مگاژول انرژی وارد کشت بوم می‌شود (کوسترز و لامل ۱۹۹۹).

با توجه به موارد مطرح شده مشخص است که تجزیه وتحلیل جریان انرژی در بوم نظام های کشاورزی می‌تواند نقش قابل توجهی در توسعه دیدگاه انسان نسبت به این بوم نظام ها داشته باشد و باعث ایجاد دیدگاهی با محوریت محیط زیست از لحاظ مصرف بهینه منابع، تولید انرژی و افزایش کارایی سیستم در بیان انرژی شود. همچنین، با انجام چنین مطالعاتی نهاده های انرژی خواه تعیین شده و با توجه به منابع محدود انرژی میزان اتکای سیستم به هر نهاده مشخص می‌شود و در تصمیم گیری های آینده برای طراحی بوم نظام های پایدار، همسو و هم جهت با توسعه پایدار مؤثر واقع می‌شود. هدف از انجام این تحقیق بررسی و تعیین میزان انرژی های ورودی و خروجی و اندازه گیری شاخص های مربوط به آنها در مزارع گندم در منطقه مورد مطالعه می‌باشد.

مواد و روش ها؛

این تحقیق با روش توصیفی و با استفاده از فن پیمایش در شهرستان ری واقع در جنوب استان تهران در سال زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹ اجرا گردید. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود که بصورت حضوری و رودررو با کشاورزان تکمیل شد. برای بررسی وضعیت مصرف انرژی در کشت بوم های منطقه تعداد ۸۳ نفر از کشاورزان به روش آماری با پذیرش خطای ۵ درصد و حد اعتماد ۹۵ درصد (t=۱.۶۴) طبق جدول تخمین نمونه بارتلت و همکاران (۲۰۰۱) با روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و اطلاعات مورد نظر از آنها جمع آوری گردید. از طریق پرسشنامه های مذکور اطلاعات مربوط به ساعات نیروی کار کارگری و ماشین آلات، میزان سوخت مصرفی، الکتریسیته، کودهای شیمیایی و دامی، آفت کش ها، مقدار آب آبیاری و بذر مصرفی برای تولید هر هکتار گندم به عنوان نهاده های ورودی و عملکرد دانه گندم و کاه و کلش تولیدی نیز به عنوان محصول خروجی از کشت بوم جمع آوری گردید. برای ارزیابی جریان انرژی در بوم نظام های کشاورزی لازم است که تمام نهاده های مصرفی با استفاده از ضرایب ویژه که در تحقیقات متعددی محاسبه شده‌اند، به معادل انرژی آن تبدیل شوند. در حقیقت با استفاده از ضرایب ویژه و استاندارد (که در جدول ۱ نشان داده شده است) می‌توان ورودی و خروجی های یک کشت بوم را به معادل انرژی (بر حسب مگاژول) تبدیل کرده و بدین ترتیب شاخص های مورد نظر را محاسبه نمود. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss18 استفاده شد. برای ارزیابی جریان انرژی در کشت بوم های گندم از چند شاخص های مهم شامل کارآیی مصرف انرژی (دمیرکان و همکاران ۲۰۰۵ و ماندال و همکاران ۲۰۰۲) بهره وری انرژی (کاناکی و همکاران ۲۰۰۵ و خان و سینگ ۱۹۹۷) و انرژی خالص (هولسبرگن و همکاران ۲۰۰۱) استفاده گردید. نحوه محاسبه این شاخص ها در فرمول ۱-۳ ارائه شده است.

پس از تعیین معادل انرژی برای هر یک از نهاده های مصرفی، انرژی های ورودی به دو دسته مستقیم (شامل نیروی کارگری، نیروی حیوانی، سوخت

و الکترسیته) و غیر مستقیم (شامل بذر، کودهای شمیایی، کود آلی، آفت کش ها، ماشین آلات) تقسیم بندی شد. همچنین، انرژی ورودی به دو گروه تجدید پذیر (شامل نیروی کارگری، نیروی حیوانی، کود آلی، بذر) و تجدید ناپذیر (شامل کودهای شمیایی، آفت کش ها، ماشین آلات، سوخت دیزل و الکترسیته) تقسیم بندی گردید.

نتایج؛

انرژی ورودی و انرژی خروجی ورودی ها و خروج های انرژی در کشت بوم های گندم شهرستان ری در (جدول ۲) ارئه شده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق کل انرژی ورودی به کشت بوم های گندم آبی، ۴۷۳۷۷/۶ مگاژول در هکتار بود (جدول ۳).در بین نهاده های مصرفی بیشترین انرژی ورودی مربوط به کود شیمیایی نیتروژن (۱۴۷۴۴ مگاژول)، سوخت دیزل (۹۱۰۵/۳ مگاژول) و ماشین آلات (۵۷۵۵/۹ مگاژول) بود که به ترتیب ۳۱/۱، ۱۹/۲ و ۱۲/۱ درصد از کل انرژی ورودی به مزارع گندم را به خود اختصاص دادند. کمترین سهم در انرژی ورودی نیز متعلق به قارچ کش ها (۰/۲ درصد) و کود شیمیایی پتاسیم (۰/۳ درصد) بود. در تحقیق مشابهی در رابطه با ارزیابی انرژی ورودی و خروجی به مزارع گندم استان خراسان شمالی (قربانی و همکاران ۲۰۱۱) گزارش کردند که کود شیمیایی نیتروژن و سوخت دیزل به ترتیب با ۳۳/۲۷ و ۲۴/۱۴ درصد از کل انرژی ورودی بیشترین سهم را در انرژی ورودی به مزارع گندم آبی به خود اختصاص دادند. در تحقیق (قربانی و همکاران ۲۰۱۱) کل انرژی ورودی به مزارع گندم خراسان شمالی ۴۵۳۶۷/۶۳ مگاژول در هکتار برآورد گردید (حدود ۲۰۱۰ مگاژول کمتر از نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر) که بخشی از این تفاوت ناشی از اختلاف در ضرایب انرژی به کار رفته در این دو تحقیق می‌باشد. نتایج ارائه شده توسط سایر محققین از جمله کانکسی و همکاران (۲۰۰۵) در ترکیه که نشان دادند بیشترین میزان انرژی ورودی به مزارع گندم مربوط به کودهای شیمیایی، بذر و سوخت دیزل (به ترتیب ۵۴/۱، ۲۵/۲ و ۱۷/۴ درصد از کل انرژی ورودی) می‌باشد، نیز مطابقت دارد.

خروجی انرژی در مزارع گندم در درجه اول دانه و سپس کاه و کلش تولید شده می‌باشد. در رابطه با انرژی های خروجی در مزارع گندم مورد مطالعه کل انرژی خروجی معادل ۱۲۴۹۹۰ مگاژول بود که از این مقدار ۶۵/۵ درصد مربوط به دانه (۵۵۴۸ کیلوگرم درهکتار) و ۳۴/۵ درصد (۳۴۵۰ کیلوگرم در هکتار) نیز مربوط به کاه و کلش بود (جدول ۲) این در حالی است که بر اساس گزارش قربانی و همکاران (۲۰۱۱) کل انرژی خروجی مزارع گندم آبی استان خراسان شمالی ۳۱۶۷۲ مگاژول در هکتار می‌باشد (۲۸۶۵ کیلوگرم درهکتار دانه و ۲۵۷۸ کیلوگرم در هکتار کاه و کلش) که به مراتب کمتر از منطقه شهر ری است. این نتایج با اطلاعات ارائه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی نیز مطابقت دارد. بر اساس آمارنامه جهاد کشاورزی (بینام، ۲۰۰۹) متوسط عملکرد گندم آبی در استان تهران ۵۳۵۱ و متوسط عملکرد آن در استان خراسان شمالی ۳۶۵۸ کیلوگرم در هکتار است. از مهمترین دلایل این تفاوت می‌توان به استفاده بیشتر از مکانیزاسیون در مزارع استان تهران اشاره نمود. با مقایسه نتایج به دست آمده از این تحقیق و نتایج گزارش شده توسط قربانی و همکاران (۲۰۱۱) مشاده می‌شود که تعداد ساعات استفاده از ماشین آلات در مزارع گندم شهر ری ۹۱ و خراسان جنوبی تنها ۱۸ بوده است.

با این وجود مقدار سوخت دیزل مصرفی نیز در استان تهران به طور قابل توجهی کمتر از خراسان جنوبی بوده است (۱۶۱ لیتر در مقابل ۲۱۸ لیتر). این موضوع نشان می دهد ماشین آلات مورد استفاده در شهرری نسبت به خراسان جنوبی مدرن تر بوده و از نظر مصرف سوخت فسیلی نیز کارآمدتر بوده اند. در مطالعه مشابه دیگری میزان انرژی خروجی (دانه) از مزارع گندم هند ۶۴۰۰۰ مگاژول (معادل ۲۲۵۰ کیلوگرم دانه در هکتار) گزارش شده است (سینگ و همکاران ۲۰۰۷). بنابراین، می‌توان اینگونه نتیجه گیری نمود که کشت گندم آبی در منطقه شهرری از نظر عملکرد و میزان انرژی خروجی از وضعیت مناسب و قابل قبولی برخوردار است که این موضوع می‌تواند مرتبط با شرایط اقلیمی و مدیریتی حاکم بر مزارع گندم این منطقه باشد. البته بخشی از تفاوت عملکرد بین این مناطق نیز ممکن است به تفاوت ارقام مورد استفاده برای کشت در این مناطق مرتبط باشد که از حیطه بحث این مقاله خارج است.

تفکیک انرژی ورودی به انرژی مستقیم و غیر مستقیم و انرژی تجدید پذیر و تجدید ناپذیر از کل مقدار انرژی ورودی به کشت بوم های گندم منطقه شهر ری، ۶۲/۱ درصد به صورت انرژی های غیر مستقیم و ۳۷/۹ درصد به صورت انرژی مستقیم مصرف شده اند (شکل ۱) در گزارش قربانی و همکاران (۲۰۱۱) سهم انرژی غیر مستقیم در تولید گندم آبی ۵۲/۴ درصد و سهم انرژی مستقیم ۴۷/۶ درصد از کل انرژی ورودی محاسبه شده است. در بین نهاده های ورودی که انرژی مربوط به آنها غیر مستقیم محسوب می‌شود کود نیتروژن بیشترین سهم را به خود اختصاص داد. این یافته با نتایج (میرینی و همکاران ۲۰۰۱ و پیمنتل و برگس، ۱۹۸۰) مبنی بر اینکه بیشترین میزان انرژی غیر مستقیم وروخدی به انواع بوم نظام های زراعی متعلق به کود نیتروژن می‌باشد، مطابقت دارد. از سویی دیگر، از مجموع انرژی های ورودی ۷۲/۲ درصد مربوط به انرژی های غیر تجدید پذیر و ۲۷/۸ درصد مربوط به انرژی های تجدیدپذیر می‌باشد.

این امر بیانگر وابستگی شدید این کشت بوم ها به منابع تجدید ناپذیر انرژی است که خود حاکی از ناپایداری این سامانه های تولیدی می‌باشد. استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر به جای منابع تجدید ناپذیر یک نکته مهم و کلیدی در پایداری نظام های تولید می باشد. وابستگی شدید به منابع تجدید ناپذیر انرژی به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، که سطح تکنولوژی به ویژه در بخش کشاورزی در آنها چندان بالا نیست نه تنها موجبات افزایش آلودگی های زیست محیطی را فراهم می‌سازد، بلکه منجر به کاهش و تخلیه این منابع ارزنده نیز می شود که خود می‌تواند در آینده های نزدیک سبب ساز بروز انواع مشکلات اقتصادی و سیاسی برای این کشورها شود. بنابراین حرکت به سوی استفاده از منابع تجدید پذیر انرژی و کاهش وابستگی به مصرف منابع تجدید ناپذیر به ویژه سوخت های فسیلی واقعیتی انکارناپذیر است و همانگونه که در بسیاری از کشورها این امر محقق شده است، لازم است تدوین استراتژی های دقیق برای تحقق این امر در سرلوحه سیاستگذاری های بخش کشاورزی کشور قرار گیرد. همانگونه که پیش تر نیز اشاره گردید کود شیمیایی نیتروژن از مهمترین نهاده های انرژی خواه در تولید محصولات زراعی است و در تولید آن از مقادیر بسیار زیادی انرژی به ویژه سوخت فسیلی استفاده می‌شود. بنابراین، یکی از مهمترین گام ها در جهت کاهش مصرف منابع تجدید ناپذیر انرژی در تولید محصولات زراعی، کاهش مصرف کود شیمیایی نیتروژن از طریق روش های اکولوژیکی همچون مدیریت مصرف کود، مدیریت آبیاری، قرار دادن بقولات در تناوب زراعی، استفاده از کود سبز، استفاده از کود دامی و غیره می‌باشد. استفاده از سامانه های آبیاری مدرن، تعویض پمپ های آبیاری کم بازده و همچنین استفاده از ماشین آلات مدرن و کارآمد از نظر مصرف سوخت و نیز بهره گیری از روش های خاک ورزی حفاظتی همچون کم خاک ورزی از دیگر راهکارهای پیش رو جهت کاهش مصرف منابع تجدید ناپذیر انرژی در تولید محصولات زراعی می‌باشد.

شاخص های انرژی؛

در بررسی و برآورد شاخص های مربوط به تعادل (بالانس) انرژی، میزان انرژی خالص تولید شده (بر حسب مگاژول در هکتار)، کارایی مصرف انرژی و بهروری انرژی (کیلوگرم محصول تولید شده به ازای هر مگاژول انرژی ورودی) در بوم نظام های گندم آبی محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در کشت بوم های گندم منطقه شهر ری میزان انرژی خالص تولیدی ۷۷۶۱۱/۷ مگاژول در هکتار می‌باشد (جدول ۲). این مقدار برای مزارع گندم آبی خراسان شمالی ۱۹۹۶۸/۶، برای مزارع گندم دیم این استان ۲۲۳۱۷/۷ (قربانی و همکاران ۲۰۱۱) و برای مزارع جو استان همدان ۴۶۴۹۷/۹ مگاژول در هکتار (مبتکر و همکاران ۲۰۱۱) گزارش شده است. بر این اساس انرژی خالص تولیدی در مزارع گندم آبی شهر ری از وضعیت نسبتا مناسبی برخوردار است. یکی از شاخص های بسیار مهم در بررسی روند ورود و خروج انرژی در سامانه های کشاورزی محاسبه کارایی مصرف انرژی می‌باشد. بر

اساس نتایج حاصل از این تحقیق کارایی مصرف انرژی در مزارع گندم آبی شهر ری ۲/۶۳ می‌باشد (جدول ۲). این شاخص برای گندم تولید شده در استان خراسان شمالی ۱/۴۴) قربانی و همکاران ۲۰۱۱)، ترکیه ۲/۸ (کاناکی و همکاران ۲۰۰۵) و مناطق مختلف هند از ۲/۹ تا ۵/۲ گزارش شده است (سینگ و همکاران ۲۰۰۷). کمتر بودن کارایی مصرف انرژی در مزارع گندم ایران در مقایسه با ترکیه و هندوستان بیانگر وابستگی بیشتر این کشت بوم ها به نهاده های ورودی و مصرف بیشتر انرژی در مزارع گندم ایران می‌باشد.

از دیگر شاخص های مهم در ارزیابی جریان انرژی در سامانه های کشاورزی بهره وری انرژی است که این شاخص برای گندم آبی در منطقه مورد مطالعه ۰/۱۱ محاسبه گردید (جدول ۲). این شاخص برای مزارع گندم آبی استان خراسان شمالی ۰/۰۶ گزارش شده است (قربانی و همکاران ۲۰۱۱). بر اساس این یافته ها میزان بهره وری انرژی که در حقیقت نشان دهنده مقدار محصول تولید شده به ازای هر واحد انرژی ورودی است، در کشت بوم های گندم ایران بسیار پایین می‌باشد هر چند از این نظر وضعیت مزارع شهر ری به مراتب بهتر از خراسان شمالی می‌باشد. هر اندازه اتکای سیستم به انرژی ورودی بیشتر باشد مقدار این شاخص کاهش می‌یابد مگر در یک صورت این شاخص افزایش می‌یابد که آن هم افزایش عملکرد در واحد سطح است.

نتیجه گیری؛

با مطالعه روند جریان انرژی در کشت بوم های گندم آبی شهرستان ری مشخص گردید میزان انرژی ورودی و خروجی به این کشت بوم ها به ترتیب ۴۷۳۷۷/۶ و ۱۲۴۹۹۰ مگاژول در هکتار می‌باشد. در بین نهاده های مصرفی بیشترین سهم از کل انرژی ورودی به ترتیب مربوط به کود شیمیایی نیتروژن (۳۱/۱ درصد)، سوخت دیزل (۱۹/۹ درصد) و ماشین آلات (۱۲/۱ درصد) بود. کارایی مصرف انرژی این کشت بوم ها ۲/۶۳، میزان انرژی خالص تولید شده ۷۷۶۱۱/۶ و میزان بهره وری انرژی در آنها ۰/۱۱ می‌باشد. در بین انرژی های ورودی شهم انرژی غیر مستقیم بیشتر از انرژی مستقیم و سهم منابع تجدید ناپذیر بیشتر از منابع تجدید پذیر می‌باشد. کارایی مصرف انرژی در این کشت بوم ها پایین است و باید در جهت ارتقا آن تلاش شود. همچنین، میزان اتکا به منابع تجدید ناپذیر انرژی برای تولید گندم در این منطقه زیاد است و باید در جهت جایگزین نمودن منابع انرژی تجدید پذیر به جای منابع تجدید ناپذیر تلاش شود.

نویسندگان:

۱. علی علیپور (دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشگاه زابل)

۲. رضا کشاورز افشار (دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران)

۳. آرش قلعه گلاب بهبهانی (فارغ التحصیل رشته زراعت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری)

۴. محمد کریمی نژاد (دانشجوی دکتری اگرواکولوژی، دانشگاه فردوسی مشهد)

۵. وحید محمدی (دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشگاه زابل)
کد خبر: ۱۶۳۶۷
۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۰
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha