به گزارش تهران پرس، تکیه دولت که از آن با عناوین دیگری همچون
تکیه همایونی دولتی،
تکیه قصر،
تکیه بزرگ شاهی نیز نام برده شدهاست، بنایی بود که در عهد ناصرالدین شاه قاجار و به منظور اجرای مراسم تعزیه و برگزاری آئینهای سوگواری و روضه خوانی در ایام عاشورا در تهران قدیم برپا شد. تکیه دولت نه تنها به لحاظ معماری و جنبههای تاریخی بلکه از لحاظ اجرای مراسم باشکوه تعزیه نیز دارای اهمیت خاصی بودهاست.
این ساختمان در سویه جنوب شرقی کاخ موزه گلستان و در جنوب غربی شمسالعماره العماره، شمال سبزه میدان و روبهروی مسجد شاه تهران جای گرفته بود.
ساختمان تکیه در سه طبقه و به شکل گِرد و آجری به قطر تقریبی شصت متر و به بلندای ۲۴ متر بود. مساحت آن حدود ۲۸۲۴ متر مربع و در میانه صحن تکیه، سکوی گردی وجود داشت که برای اجرای تعزیه در نظر گرفته شده بود.
«محمدکریم پیرنیا» در کتاب «معماری ایران»، از معماری نه چندان شناخته شده به نام استاد «حسینعلی مهرین» به عنوان معمار این بنا نام بردهاست.
تاریخچه ساخت بنا
تکیه دولت، با فرمان ناصرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۴۸ خورشیدی برابر با سال ۱۲۸۴ هجری قمری و با مباشرت دوستعلی خان معیرالممالک که در آن زمان سرپرست ضرابخانه شاهی بود، با صرف سرمایهای بالغ بر ۳۰۰ تومان در کنار عمادت بادگیر و بر روی زندان سیاهچال بنا گردید. ساخت این بنا مدت حدود ۵ سال یعنی از ۱۲۸۵ تا حدود ۱۲۹۰ هجری قمری به درازا انجامید.
در خصوص علل ساخت تکیه دولت، یحیی ذکاء در کتاب تاریخچهٔ کاخ گلستان و ابنیهٔ سلطنتی مطرح کردهاست، وی مینویسد:
معتبرترین و وسیعترین تکیههای تهران که تعزیههای دولتی در آن برگزار میشد، تکیه «حاج میرزا آغاسی» (تکیه دولت قدیم) بود که تکیه «عباسآباد» نیز نامیده میشد. استقبال شدید مردم بخصوص زنان از نمایشهای مذهبی، همچنین تنگی و کوچکی فضای تکیه عباسآباد، لاجرم ازدحام و ناراحتی تولید میکرد و کار اجرای شبیهگردانی را مختل میساخت. اقتضای زمان و اوضاع نیز تکیه بزرگتر و وسیعتری را طالب بود، از این رو ناصرالدین شاه ضمن دادن دستور شروع بنای شمسالعماره العماره، امری نیز برای ایجاد تکیه بزرگی در داخل ارگ سلطنتی به دوستعلی خان معیرالممالک صادر کرد.
شکل بنای تکیه دولت
این بنا که عظیمترین سالن نمایش در طول تاریخ ایران بود در محلهٔ ارگ و با گنجایش بیست هزار نفر ساخته شد. این تکیه با متراژی وسیع به صورت چند طبقه و به شکل آمفی تئاتر با تختی بزرگ در وسط و روپوشی آهنی ساخته شد و در مواقع تعزیه روی روپوش آهنی را چادر میکشیدند. استخوانبندی سقف این بنا به شکل گنبد در روی صحن بنا بود که در مواقع لزوم چادر یا پوشهای بر روی آن میکشیدند تا مردم را از تابش آفتاب و باران محفوظ بدارند.
ساختمان تکیه دولت، ساختمانی سهطبقه و آجری، به صورت گرد و مدور و محیط بر محوطه وسیعی که قطر تقریبی آن را ۶۰ متر و ارتفاعش را در حدود ۲۴ متر مساحت این بنا را ۲۸۲۴ مترمربع ذکر کردهاند. این ساختمان در اصل سه طبقه بود، و با سردابه عظیمش چهار طبقه و تمام بنای آن از آجر تقریباً سفید ساخته شده بود.
البته پی بنا سست بود و بر روی خاک سستی قرار گرفته بود و همین امر از ابتدا مشکلاتی برای مقاومت و ایستایی آن پدیدآورده بود.
شکل کلی بنای تکیه دولت از بیرون به صورت منشوری ۸ ضلعی بود که در داخل به یک استوانه کامل با قطر میانی حدود ۶۰ متر تبدیل میشد. این بنا برای گنجایش حدود ۲۰ هزار نفر طراحی شده بود.
تکیه دولت تا پیش از احداث کاخها و ساختمانهای بلند در اواخر دوره قاجار، از بلندترین بناهای پایتخت بود، بهطوریکه از ۵ فرسنگی شهر پیدا بود.
تکیه دولت سه ورودی داشت:
- ورودی اول، ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه بود که برای ورود مردان با دری دو لنگه و سردری جناغی طراحی شده بود.
- ورودی دوم، ورودی ضلع غربی برای زنان، از سمت میدان ارگ با سردر جناغی و شش مناره کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود.
- ورودی سوم: راهرو پر پیچ وخم و تاریکی بود که قسمت شاه نشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ گلستان وصل میکرد و شاه برای ورود به تکیه از آن میگذشت.
ورود به اتاقها و خروج از آنها از طریق راهروهای پشت آنها صورت میگرفت.
در اطراف صحن، بیست طاق (هر یک به عرض ۷/۵ متر) با دیوارها و ستونهای کاشی کاری قرار داشت و روی طاقها اتاقهایی در دو طبقه ساخته شده بود. اتاقهای طبقهٔ اول ویژه وزیران و حکام ولایات بود که با نظارت ناظر یا کارپرداز کاخ، یا به اصطلاح آن دوره فراشباشی، میان آنها تقسیم میشد.
اتاقهای طبقه دوم اُرُسی داشت و ویژه بانوان حرم بود. جلوی غرفههای طبقه فوقانی را پرده میکشیدند و هر غرفه متعلق به یکی از زنان حرم شاه بود که آنها هم مهمانهای خود را که از طبقه اعیان بودند، برای تماشای تعزیه به غرفه خود دعوت میکردند.
طبقه سوم، جایگاه نقارهچیها بود که با نردهای حفاظت میشد.
در هر طبقه تکیه، غرفهها و طاق نماهایی مشرف به فضای مرکزی وجود داشتند که هرکدام برای یکی از بزرگان کشوری و اعیان در نظر گرفته شده بود. تعدادی از این غرفهها دارای در و پنجرههای ارسی بودند و دسترسی به آنها، از طریق دالانها و راه پلههای پشت غرفهها امکانپذیر بود.
در اطراف آن نیز طاقنماهائی ساخته بودند به عرض تقریبی هفت متر و نیم که ستونها و دیوارهای خارجی آن کاشیکاری بود. روی این طاقنماها اتاقهایی در دو طبقه وجود داشت که پنجرههای آن را به صورت «اُرُسی» درست کرده بودند. با وجود اینکه هیچگونه اهتمامی برای قرینهسازی در طرح اتاقها و رواقها به کار برده نشده بود، از عظمت و جلال بنا اصلاً کاسته نشده، سهل است که یک تنوع مطلوب و زیبایی در طرح کلی آن به وجود آورده بود که شخص از دیدنش لذت میبرد.
پنجره جایگاه اختصاصی خاندان سلطنت که در عقب منبر و در مقابل جایگاه پادشاه قرار داشت دو برابر بلندتر از پنجره اتاقهای دیگر و معماری آن با سایر اتاقها متفاوت بود. این اتاقها را با فرشهای پرقیمت و پردههای زیبا زینت کرده بودند.
عرض طاقنماهائی که راه ورود و خروج به تکیه را تشکیل میداد با سایر طاقنما تفاوت داشت.
منبر تکیه
در تکیه دولت، منبری بزرگ وجود داشت که برخی آن را دارای بیست پله و برخی دیگر دارای چهارده پله نوشتهاند که دو دیواره جانبی آن از مرمر یکپارچه بود. بلندی آن حدود یک طبقه تکیه بود و به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شده بود. این منبر را در زمان انقلاب مشروطه از تکیه خارج کرده و در میدا توپخانه گذاشته بودند و شیخ فضل الله نوری بر آن سخنرانی میکرد. در مقابل این ایوان در انتهای صحن تکیه، منبری از سنگ مرمر با چهار پله بر روی سکوی مرتفعی قرار داشت که قبل از شروع تعزیه چند واعظ بر روی آن وعظ میکردند و مردم را برای مشاهده وقایع تعزیه آماده میکردند.
سکوی تکیه دولت
در وسط این محوطه سکوی گردی بود به شعاع تقریبی ۹ متر و ارتفاع ۹۰ سانتیمتر با ازاره سنگی منقوش با قاب و شمسه قرار داشت که سطح آن آجرفرش بود. در این ازاره دریچههایی تعبیه شده بود که احتمالاً به زیرزمین گشوده میشد و برای رفتن بر روی سکو دو پلکان در دو سوی آن ساخته شده بود که هر یک دارای سه پله بود.
دور سکو، محوطهای به عرض تقریبی شش متر برای گذر اسبها و دستههای موسیقی منظور شده بود. پلکانی در شش ردیف با یک پیشآمدگی دور تا دور صحن و پیوسته به ساختمان گِرد تکیه قرار داشت که مشرف بر صحن مرکزی و سکوی آن بود. این بخش، مخصوص زنان بود.
دور این سکو جادهای به عرض تقریبی شصت متر وجود داشت که بعضی از عملیات تعزیه از قبیل اسبسواری و پیکار و مسافرت و غیره در آن صورت میگرفت و وقایع را بهتر مجسم و آن را به واقع امر نزدیکتر میساخت و در نتیجه به تأثیر آن میافزود.
در سمت دیگر این جاده نیز پلهای بود به ارتفاع تقریبی ۳۰ سانتیمتر که صفه بسیار وسیعی را در پیرامون صحن تکیه تشکیل میداد که مختصری به سمت سکوی مرکزی شیب داشت تا زمانی که چهار زانو روی زمین مینشستند، بتوان به آسانی وقایع تعزیه را که روی سکو صورت میگرفت ببینند.
این قسمت که جای مخصوص زنان بود و متجاوز از هزار زن در روی آن مینشستند، به یک سلسله پلکان که دور تا دور صحن تکیه میگشت و دارای شش پله بود میرسید و به طاقنماها و غرفههای اطراف تکیه، میگردید.
فضای میانی تکیه به چند بخش تقسیم میشد؛ صحنه نمایش به صورت سکویی دایرهای با ارتفاعی حدود یک متر و قطر ۱۸ تا ۲۰ متر در مرکز استوانه برای اجرای مراسم تعزیه و شبیه خوانی طراحی شده بود که در چهار طرف پلههایی برای بالا رفتن از آن قرار داشت. پیرامون سکو، مسیری به عرض تقریبی شش متر برای حرکت اسبها و سربازان تعزیه در نظر گرفته شده بود. بعد از این فضای شش متری، فضایی برای تماشاگران، سپس پلکانهایی سنگی (با شش پله) برای نشستن پیشبینی شده بود که تا دیواره بنا ادامه داشتند.
مدیر تکیه «معین البکاء» بود که خود موسیقیدانی مطلع بهشمار میرفت. او نقش هر یک از شبیهخوانها را تعیین میکرد و او را تعزیهگردان تکیه دولت نوشتهاند. ناصرالدین شاه میرزا نصرالله اصفهانی (تاجالشعرا) را مأمور جمعآوری اشعار قدیمی تعزیه و همکاری با معین البکاء و سرایش اشعار بر روی برخی از الحان کرد.
تعزیه خوانی
تعزیهخوانی در تکیهٔ دولت تا پایان دوره قاجار برپا بود و استفاده از بنای آن نیز تا سالهای آغازین دوره پهلوی دوم تداوم داشت. از این جهت، در بسیاری از وقایع مربوط به اواخر عصر قاجار و اوایل عصر پهلوی به نام تکیه دولت برمیخوریم. به عنوان نمونه پس از کشته شدن ناصرالدینشاه شاه پیکرش پیش از خاکسپاری در حرم شاه عبدالعظیم، در ایوان ویژهٔ شاه «تکیه دولت» جای گرفته بود و مراسم عزاداری درگذشتش در تکیه دولت برگزار شد. همچنین پس از مرگ مظفرالدین شاه جنازهٔ وی در مراسم باشکوهی به آنجا برده شد و تا انتقال آن به عتبات در همانجا بود. در محرّم ۱۳۲۶ نیز محمدعلی شاه، مطابق رسم معمول همه ساله، به تکیه رفت و در پی هجوم جمعیت تلفاتی به بار آمد.
پس از برکناری محمدعلی شاه کاربرد تکیه دولت برای تعزیهخوانی بازداشته شد و در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به مجلس موسسان تبدیل شد و پس از آن بیکاربرد رها شد و رو به ویرانی نهاد و در حدود سال ۱۳۲۷ خورشیدی برای ساخت شعبه بانک ملی، تکیه دولت را خراب کردند.
مجلس مؤسسانی که در پانزدهم آذر ۱۳۰۴ تشکیل شد و احمدشاه را بر کنار کرد و رضاخان را به ریاست حکومت موقت گمارد، در تکیه دولت بر پا گردید.
در سالهای ۱۳۰۲ خورشیدی با بازسازی برخی از بخشهای تکیه، آن را برای برگزاری «نمایشگاه امتعه وطنی» مورد بهرهبرداری قرار دادند.
پژوهشگران از جمله بهرام بیضائی، مهدی فروغ و یحیی ذکاء نیز معتقدند که ساختمان تکیه دولت بر اساس طرح میدانها و برخی کاروانسراها و تکایا طراحی و ساخته شده بود. اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات ناصرالدین شاه، در یادداشتهای خود در مورد تکیه دولت چنین نوشتهاست:
«تکیه دولت از بناهای بسیار عالی دولتی است که مدور و چهار طبقه ساخته شده و همه از آجر است و هشت نیمدایره از چوبهای کلفت و آهن برای سقف آن ساختهاند که در صنعت نجاری آن بسیار مهارت به کار رفته. در ایام محرم پارچهای از کرباس به روی آن طاقهای چوبی میکشند که از باران و آفتاب محفوظ باشد و در اطراف تکیه هم بعضی بناهای عالی ساختهاند و این بنا و تکیه در میدان شهر مثل یک کوه عظیمی است که از پنج فرسنگی تهران پیداست؛ و به جز این بنا، گنبدهای مساجد و غیره که بسیار مرتفع هستند، هیچ نمایان نیستند»
سرانجام تکیه دولت
تکیه دولت، پس از مشروطه با نفوذ و تأثیر فرهنگ و هنر غرب بر کشور و پیدایش تئاتر و نمایش جدید در ایران، ارزش و اهمیت پیشین خود را از دست داد. حتی گاهی مراسمی غیر از اجرای تعزیه نیز در آن برگزار شد، تکیه دولت، عظیمترین نمایشخانه تاریخ ایران، سالها متروک و نیمهمخروبه بود تا اینکه در سال ۱۳۲۵ خورشیدی و به منظور ساخت بانک ملی شعبهٔ بازار، آن را تخریب کردند و بیشتر عرصهٔ آن زیربنای بانک گردید.
امروزه یکی از معدود آثار باقیمانده که توصیفی از وضعیت تکیه دولت در اختیار ما میگذارد، تابلوی تصویر تکیه دولت در اثر کمال الملک نه تنها از لحاظ طرح و ترکیب و رنگ آمیزی اثری بدیع و شاهکاری نفیس است، بلکه از آنجا که نشاندهندهٔ طراحی و معماری یک بنای عظیم تاریخی است و مخصوصاً از این جهت که بیانگر مراسم پرجلال و شکوه تعزیهداری است، بهعنوان گویاترین سند مهم ملی، پرارزش است.
حرف آخر
تکیه دولت را که اکنون اثری از آن به جا نمانده است، می توان نماد طهران در عصر ناصری تلقی نمود و آن را از معدود بناهایی دانست که علاوه بر تاثیر بسزایی که در تاریخ تعزیه داشته است، به عنوان یک
شاهکار معماری عصر قاجار نیز مطرح کرد.