۶۴۲۱۱_۲۰۹
به گزارش تهران پرس، دکتر نصرالله شفیعی  قرآن کریم درس زندگی است. آیات این کتاب عزیز آن‌قدر عمیق، ژرف و پرمحتواست که با تدبر در آن می‌توان درس‌های بزرگی را آموخت.

درس‌هایی که ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فردی انسان‌ها را در این دنیا تبیین می‌کند و درس‌هایی که راه سعادتمندی و رسیدن به روضه‌ رضوان را در جهان واپسین به انسان‌ها نشان می‌دهد. از اصول مسلم و خدشه‌ناپذیر اسلام تأسیس حکومت اسلامی است.

 

اهمیت حکومت اسلامی بدان جهت است که اجرای بسیاری از احکام الهی بدان وابسته است و بدون تشکیل حکومتی بر پایه اسلام، عمل بسیاری از احکام اسلام که نقش مهمی در ساماندهی زندگی اجتماعی انسان‌ها دارد معطل خواهند ماند. از این‌رو، حکومت اسلامی جزئی از مرامنامه نقشه‌ بزرگ قرآن است که برای هدایت انسان‌ها ترسیم کرده است.

یکی از ابعاد حکومت اسلامی موضوع روابط خارجی و ارتباط با کشورهای بیگانه است. نگاه اولیه در این روابط نفی سلطه‌پذیری و سلطه‌گری است. علاوه بر آن از آنجا که کشورهای خارجی دارای دیدگاه‌های مختلف هستند و تعدادی از آن‌ها بر مبنای رفتار سلطه‌گرانه با سایر کشورها عمل می‌کنند شناخت ماهیت آن‌ها و برخورد مناسب و آگاهانه با آن‌ها بسیاری ضروری است.

قرآن همواره نگاه دقیقی به دشمن و ماهیت عملکردی او و مواضع خصمانه‌اش دارد؛ بنابراین دشمن‌شناسی قرآنی می‌تواند بهترین راهنما و الگو برای دولتمردان و سیاستمداران وزارت خارجه باشد تا بر آن مبنا با کشورهایی که رویکرد سلطه‌گری دارند برخورد کنند و موضع بگیرند. از همین روی به آیاتی در این زمینه اشاره می‌کنیم. ۱. معرفی ماهیت سلطه‌گرانه دشمن و زیاده‌طلبی او برای تسلیم کردن مخالفان.

قرآن می‌فرماید: «وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ » بقره/۱۲۰ [هرگز یهود و نصاری از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آن‌ها پیروی کنی. بگو: به‌یقین تنها هدایت خداوند هدایت واقعی است؛ و اگر پس از دانشی که برایت حاصل شد از هواهای آن‌ها پیروی کنی هرگز برای تو از جانب خداوند سرپرست و یاوری نخواهد بود].

هرچند این آیه درباره‌ ماهیت زیاده‌طلبی یهودی‌ها و مسیحیان و خطاب به پیامبر است ولی امروزه از مصادیق این گروه همان کشورهای غربی و رژیم اشغالگر قدس هست. خداوند در این آیه به تبیین ماهیت دولتمردان این کشورها می‌پردازد که هیچ‌وقت از مردم و رهبر جامعه اسلامی و کسانی که موفق به تشکیل حکومت اسلامی گردیده‌اند راضی نخواهند شد مگر اینکه از سیاست‌ها، اهداف و برنامه‌های آن‌ها پیروی کنند. به عبارتی شرط اصلی این قدرت‌های زورگو در مصاف با کشورهایی که منادی توحید و اعتقادات خدایی هستند، دست کشیدن از مواضع اصولی، قاطع و محکم و تسلیم شدن در برابر خواسته‌های آن‌هاست.

خداوند با این یادآوری به پیامبر و مسلمانان می‌فهماند که هدایت و دستیابی به موفقیت و پیشرفت لازم، آن است که از سوی خدا باشد و به عبارتی پیشرفت و رستگاری واقعی در پرتو اتکا به خداوند است نه تکیه‌ بر قدرت‌های زورگو و زیاده‌خواه. البته خداوند در پایان، این هشدار را نیز می‌دهد که اگر جامعه‌ اسلامی تسلیم خواسته‌های نامشروع دشمنان شود از عنایت و پشتیبانی خداوند محروم خواهد شد.

۲. یکی از برنامه‌های دشمن برای تسلیم کردن مسلمانان و رهبران جوامع دینی استفاده از قدرت تحریم اقتصادی است. آن‌ها با درک نقش محوری رهبر در جامعه‌ اسلامی تلاش می‌کنند با انجام تحریم‌های سخت و غیرانسانی مردم را از رهبر دینی جامعه جدا کنند ولی خداوند هشدار می‌دهد که مردم مرعوب این تحریم‌ها نشوند؛ چراکه همه‌ سرمایه‌ها نزد خداوند است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا ولله خزائن السموات و الارض و لکن المنافقین لایفقهون» (منافقون/۷) آن‌ها هستند که می‌گویند، به کسانی که نزد رسول خدایند کمک مالی مکنید تا پراکنده شوند در حالی‌که گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداست و لکن منافقان نمی‌فهمند.  این آیه به‌صراحت به نقشه‌ دشمنان و کشورهای خارجی معاند در برقراری تحریم اشاره می‌کند.

منافقان که از مصادیق آن‌ها همین کشورهای سلطه‌گر غربی هستند می‌گویند که شما، مسلمانان و مردم جامعه‌ دینی را تحریم کنید تا به خاطر فشار اقتصادی، رهبری جامعه را تنها گذارند و در نتیجه حکومت اسلامی شکست بخورد و آن‌ها پیروز میدان شوند. البته خداوند به مسلمانان یادآوری می‌کند که از تحریم دشمن هراسی به دل راه ندهند چراکه اگر به خدا تکیه کنند گنجینه‌ ثروت‌های جهان به دست خداست و خداوند با عنایت خویش می‌تواند توطئه‌های تحریم اقتصادی دشمن را نقش بر آب کند.

۳. تهدیدهای نظامی. یکی از ترفندهای دشمن برای به شکست کشاندن مسلمانان تهدید نظامی است. همان چیزی که امروز آمریکای جنایتکار به‌عنوان یکی از گزینه‌های روی میز از آن یاد می‌کند.

خداوند به مسلمانان می‌آموزد که در برابر این تهدیدها هراسی به دل راه ندهند و ایمان خود را به خدا بیش‌تر کنند. نتیجه‌ یک چنین مقاومتی پیروزی بر دشمن در برابر تهدیدهای نظامی اوست.

«الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» (آل‌عمران/ ۱۷۳) [«همان کسانی که مردم به آن‌ها گفتند که مردم برای نبرد با شما اجتماع کرده‌اند، از آنان بترسید، اما این خبر بر ایمان آنان افزود و گفتند: خدا ما را کافی است و او خوب وکیلی است]. این آیه دو صحنه را نشان می‌دهد، یکی صحنه‌ توطئه مانور و تهدید نظامی دشمن و دیگری مقاومت و پایداری مردم مؤمن و انقلابی. در صدر اسلام منافقین که دشمن دیرین مسلمانان بودند شایعه کردند که دشمن قصد حمله نظامی دارد تا بدین گونه مسلمانان را به عقب‌نشینی وادار کنند.

مسلمانان که دارای ایمانی راسخ بودند و در رکاب پیامبر آیین استقامت و پایداری را فرا، گرفته بودند نه‌تنها از این گزینه‌ روی میز دشمن که همان تهدید نظامی بود ترسی به دل راه ندادند و از مواضع حق‌طلبانه خویش عقب‌نشینی نکردند بلکه برای مقابله با تهدید نظامی دشمن با روحیه‌ای سرشار از ایمان و اعتقاد به خارج از شهر رفتند تا جلوی هر نوع عملیات نظامی دشمن را بگیرند. بدین گونه بود که دشمن پس از آگاهی از آمادگی مسلمانان از مواضع خود عقب‌نشینی کرد و مسلمانان با روبه‌رو شدن در یک موقعیت تجاری به سود مالی خوبی هم‌دست پیدا کردند و به موطن خویش برگشتند.

امروزه نیز شاهد هستیم یکی از تبلیغات وسیع و گسترده دشمن برای تضعیف روحیه مسلمانان، استفاده از حربه گزینه نظامی است. چیزی که بارها و بارها رؤسای جمهور آمریکا آن را بر زبان آورده‌اند. آنچه باعث خنثی شدن این جنگ شدید تبلیغاتی دشمن می‌شود روحیه مقاومت، دین‌باوری و همان چیزی که قرآن از آن تعبیر به «افزایش ایمان» می‌کند هست. تنها راه مقابله با این تهدیدات نیز همین روحیه است. مسلماً دشمن وقتی احساس کند با مردمی روبه‌روست که وجود آن‌ها از ایمان موج می‌زند و برای حفظ و حراست از اعتقادات خویش از هیچ تهدیدی هراس به دل راه نمی‌دهد او نیز در اجرای توطئه‌های خود عقب‌نشینی خواهد کرد.

۴٫ جنگ روانی دشمن برای به‌زانو درآوردن مسلمانان یکی از ترفندهای دشمن برای تسلیم مسلمانان، ایجاد جنگ روانی و فضای پرآشوبی است تا مسلمانان با قرار گرفتن در آن جو روانی مرعوب شوند و از مواضع انقلابی خویش عقب‌نشینی کنند و پرچم تسلیم را بالا ببرند. گاه ایجاد این جو روانی مستقیماً متوجه مسلمانان است و گاه نیز نیروی اهریمنی دشمن با ترساندن دوستان و هم‌پیمانان خود سعی می‌کند هم آن‌ها را بیش ‌از پیش تابع خود بگرداند و هم مسلمانان را متوجه نماید که به‌اصطلاح خطر در بیخ گوش شماست.

از آنجا که شیطان که از مصادیق امروزی آن قدرت‌های زورگو هستند فقط و فقط به منافع خویش می‌اندیشند به دوستان و هم‌پیمانان و دولت‌های وابسته خود نیز رحم نمی‌کنند و به هر اندازه که منافعشان اقتضاء کند آن‌ها را تهدید و در نتیجه وادار به تسلیم می‌کنند. خداوند می‌فرماید: «انما ذلکم الشیطان یخوف اولیاءه فلاتخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین» (آل عمران/۱۷۵) [جز این نیست که این شیطان است که یاران خود را می‌ترساند، پس اگر مؤمنید از آنان نترسید و از من بترسید].

همان‌طور که اشاره شد در این آیه خداوند می‌فرماید شیطان دوستان خود را می‌ترساند ولی خداوند خطاب به مسلمانان می‌فرماید که شما نترسید و از من بترسید و همین امر نشان می‌دهد که شیطان یا دشمن خارجی هدفش ایجاد جنگ روانی بین مسلمانان است و با ترساندن هم‌پیمانان خود می‌خواهد مسلمانان را نیز دچار رعب و ترس کند تا در نتیجه تسلیم سیاست‌های او شوند. خداوند با تأکید به مسلمانان یادآور می‌شود که در این فضای روانی ایجادشده دچار رعب نشوند و همیشه از او بترسند چراکه ترس از خدا موجب تقویت روحیه‌ ایمان و باورمندی در مسلمانان می‌شود.

 

انتهای پیام/
کد خبر: ۷۴۳۶
۰۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۷
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha