محمدجواد+ظریف
به گزارش تهران پرس؛ پژمان کریمی در یادداشتی نوشت: افشای نوار مصاحبه به اصطلاح محرمانه وزیر امور خارجه دکتر محمدجواد ظریف از سوی تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال همچنان "بحث روز" نه تنها محافل سیاسی و رسانه‌ای که؛ هدف توجه بطن جامعه قرار دارد.

یک بار با هم رویداد پیش‌آمده را مرور می‌کنیم:

۱- مشاور فرهنگی رییس جمهور گروهی و از جمله چند عنصر مساله‌دار ضدامنیتی را مامور تهیه سلسله مصاحبه‌هایی محرمانه جهت ثبت در تاریخ می‌کند! نوار مصاحبه هفت ساعته وزیر امورخارجه اما، از سوی یک تلویزیون معاند با ماهیت سعودی که از لندن برنامه پخش می‌شود، لو می‌رود.

۲- در نوار لو رفته - یا بهتر بگوییم ارسال شده به لندن - وزیر امور خارجه جملاتی به زبان می‌آورد که به واسطه آن، به صراحت اندیشه و مشی و جهاد و فداکاری سردار شهید حاج قاسم سلیمانی مانع به ثمر نشستن مذاکرات میان ایران و غرب و خاصه امریکا معرفی می‌شود! اما این؛ تنها علت تلخی و گزندگی سخنان عضو دولت به اصطلاح امید و تدبیر نبود. ظریف در قالب مواضعی شگفت‌انگیز، «جمهوری اسلامی» را غیر‌مستقل و ابزار روسیه معرفی می‌کند!

حال باید گفت؛

اولا: فارغ از متن و نوار مصاحبه، باید پرسید که در نهاد ریاست جمهوری چه می‌گذرد که به‌راحتی یک نوار محرمانه برای شبکه‌ای معاند ارسال می‌شود؟ این یعنی نفوذ تا بطن نهاد ریاست جمهوری!... جز این است؟... باید نگران شد و پرسید تاکنون چه بسته‌های محتوایی و چه اطلاعات محرمانه و فوق محرمانه و ... به نشانی رسانه‌های معاند و یا شبکه‌های اطلاعاتی بیگانه ارسال شده است؟

دوم: وزیر امور خارجه با اتکا و ارجاع به کدامین سند ادعا می‌کند که فرمانده نیروی قدس مانع برجام بوده است؟ اگر سند دارد چرا افشا نمی‌کند؟ به گفته‌ای؛ چرا وقتی سردار سلیمانی در قید حیات بودند، وزیر امور خارجه، عامل و مانع اصلی تحقق برجام را افشا نکرد و امروز که مجاهد بزرگ سردار سلیمانی در میان ما نیستند، ناگهان جناب وزیر به معرفی علت اصلی شکست مذاکرات همت کرده‌اند؟ از این گذشته؛ جناب وزیر، با در دست داشتن کدامین سند و با چه جراتی ایران و نظام جمهوری اسلامی را کشور و نظامی وابسته معرفی می‌کند؟ به‌راستی امروز ایران کشوری روسی است و تحت فرمان و بازیگردانی روسیه ایفای نقش می‌کند؟ اگر این گونه است مصادیق چیست؟ چرا نشانه‌های آن در پیش چشم مردم ایران هویدا نیست؟ اگر ایران به فرمان و صلاحدید روسیه وارد میدان نبرد در سوریه در برابر تکفیری‌های وحشی شد؛ مستند چیست و چرا باید در زمین روسیه حاضر می‌شدیم؟

سوم: ایجاد تشکیک در خرد و بصیرت و اخلاص و حریت سردار سلیمانی و تلاش برای شبهه‌آفرینی نسبت به استقلال کشورمان و انداختن طوق تقصیر مشکلات و گره‌ها بر گردن یک طیف سیاسی و پاک نشان دادن دست دولت در فجایع امروز اقتصادی و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، از یک جفای بزرگ و بی‌خردی صرف و بی‌بصیرتی عمیق سیاسی حکایت می‌کند.

چهارم: با افشای نوار یادشده؛ دست‌کم مشخص شد که وقتی وزیر امور خارجه از یک نفوذی و یک جاسوس عضو گروه مذاکرات هسته‌ای حمایت می‌کند و یکی از آنان را «وطن‌پرست» معرفی می‌کند، باید به ماهیت و نوع تفکر و غایت پنهان رفتار و اقدامات ایشان دچار حساسیت و تردید شد.

پنجم: همان طور که برخی دیگر از نویسندگان و روزنامه‌نگاران اشاره کرده‌اند؛ اگر شناسایی و دستگیری و محاکمه و مجازات انتقال‌دهنده نوار محرمانه به لندن ضروری است که هست؛ بی‌تردید دستگیری و محاکمه و مجازات دروغ‌گویان و تهمت‌زنندگان نیز ضرورتی غیرقابل انکار است.

ششم: نتیجه دیپلماسی و مشی مذاکره و انجام مذاکرات، امضای برجامی بود که غرب و امریکا برای پایبندی بدان و اجرای آن؛ هیچ تضمینی نداده بودند و بر پایه بی‌اعتباری آن همچنان بر طبل تحریم می‌کوبند. نتیجه جهاد حاج قاسم و یارانش، پا پس کشیدن تکفیری‌ها از مرزهای ایران بود!... خود قضاوت کنید: حاج قاسم زبان دنیای ستم و ستمگری را می‌دانست یا وزارت امور خارجه مرعوب تدبیر و امید که یک بمب امریکایی را موجب نابودی کل دستاورد و تجهیزات کشورمان باور کرده است؟!
کد خبر: ۶۲۴۴
۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۸
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha