۲۷۸۴۰۵۲
به گزارش تهران پرس، پژمان کریمی در یادداشتی نوشت: تحلیلگران و آگاهان سیاسی همواره با نظر به تجربیات و مصادیق روشن تاریخی تاکید و تصریح داشته‌اند که سیاست‌پیشگان آمریکایی چه مستقر در اردوگاه جمهوری‌خواهان و چه حاضر در اردوگاه دموکرات‌ها، در حوزه سیاست خارجی، بر اصول اتفاق رای و نظر دارند و تنها در شیوه‌ها گاه متفاوت ظاهر می‌شوند.

انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ موضوع و بهانه مناسبی بود که برخی از داخلیون - البته با القائات فرامرزی - چنین وانمود کنند که عصر ترامپیسم به پایان رسیده است و این دموکرات‌ها هستند که می‌توانند به جبران گذشته برآیند و فائق شوند و برجام احیا گردد و بساط تحریم‌های ظالمانه برچیده شود.

به‌طور قطع اگر نگوییم همه؛ اغلب کسانی که در داخل بر طبل خوش‌بینی نسبت به دموکرات‌ها می‌کوبیدند، خوب می‌دانستند که نه بایدن و نه ترامپ از دو جنس نیستند. آن‌ها هر دو متفرعن و در مجموع به دور از ارزش‌های انسانی و اخلاقی‌اند و برای رسیدن به مطامع نامشروع خود و حزب و دولتشان، دست به هر جنایتی می‌زنند. دل بستن به بایدن و دل‌خوش کردن به پیروزی و گشایش در روابط تهران و واشنگتن در حالی بود که اساساً دموکرات‌ها در گذشته نه چندان دور، خباثت و بدطینتی و دیکتاتوری و هرزگی سیاسی خود را به نمایش و اثبات رسانده بودند. یادمان رفته است؟ آیا دموکرات‌ها همانانی نبودند که داعش را در برابر اسلام رحمانی برساختند و چون گرگان دست‌آموخته گرسنه و تیزدندان، به جان بشریت انداختند؟ آیا دموکرات‌ها همانانی به شمار نمی‌آیند که بر سر فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، راه تحریم‌ها را فراخ‌تر کردند و حلقه تهدید و فشار حداکثری را تنگ‌تر نمودند؟ آیا دموکرات‌ها همانانی نبودند که مرتب از وجود گزینه نظامی بر میز تصمیم‌گیری خود خبر می‌دادند؟ آیا دموکرات‌ها همانانی نبودند که آتش فتنه و  جنگ را در سوریه و عراق و یمن برافروختند و به نظاره نشستند؟ آیا دموکرات‌ها همانانی نیستند که در سال ۸۸ از فتنه‌گران و اوباش خیابانی در ایران حمایت کردند و قاتلان را "مردم عادی" معرفی نمودند و آتش در خیابان‌های تهران و چند نقطه دیگر را با شادی خیره شدند و کف زدند؟ خب ... با این توصیف چه تفاوتی میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان وجود دارد؟ مضحک اینکه، دونالد ترامپ به اصطلاح جمهوری‌خواهِ قمارباز و بی‌ثبات و هم‌حزبی‌های او، همان راهی را می‌رفتند که دموکرات‌ها رفتند. ترامپ و حزب او مگر از داعش و دیگر گروه‌ها و عناصر تکفیری حمایت نکردند؟ مگر از ائتلاف کودک‌کش سعودی در جنگ یمن پشتیبانی نکردند؟ مگر نگفتند: «تحریم ایران باید سخت‌تر شود!» مگر برای اعمال فشار حداکثری نهایت تلاش خود را نکردند؟ مگر راه غذا و دارو را ناجوانمردانه بر ملت بزرگ ایران نبستند؟ واقعاً چه فرقی است میان بایدن و ترامپ؟ چه فرقی است میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها؟ این دو حزب و عناصر آن، هیچ فضیلتی نسبت به یکدیگر ندارند، هیچ تفاوتی! همه هم دیدند که وارونه بودن القائات معاندین و خوش‌باوران ساده‌اندیش درباره بایدن خیلی زود برملا شد. بایدن دست چدنی خود را احمقانه زودتر از آنچه انتظار می‌رفت بر ملا کرد. او و تیم او آمدند و نرسیده؛ تاکید کردند:

- «ایران باید به میز مذاکره بازگردد!»

-«باید با ایران فراتر از برجام گفتگو کرد.» یعنی باز هم مانند ترامپ و ترامپی‌ها بحث توقف پیشرفت دفاعی و موشکی ایران را پیش کشیدند! مستاجر کاخ سفید از پابرجا بودن تحریم‌ها علیه ملت ایران سخن گفت. وزرات خارجه آمریکا به صراحت آزاد شدن پول‌های مصادره شده ایران در کره جنوبی را به مذاکرات ـ بخوانید نشست برای تحمیل خواست‌های ظالمانه ـ پیوند زد. دولت دموکرات، رژیم صهیونیستی و عربستان کودک‌کش وهابی را به صراحت همپیمان آمریکا نامید و ... در واقع راهبرد امنیت ملی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان کاملاً شبیه و لایتغیر است.

برخی تحلیلگران از ظهور دوران ترامپیسم و بقای آن سخن گفته‌اند! اما واقعیت این است که اگر دوران ترامپیسم را واجد شاخص‌هایی چون تفرعن و دیکتاتوری و زورگویی و میل به چپاول ثروت ملت‌ها و بهره‌کشی از مظلومان و جنایت بدانیم؛ این دوران تنها مختص به مقطع تصدی ریاست جمهوری به‌دست ترامپ مستِ لاقیدِ اخلاقی و سیاسی، نیست. این دوران با ظهور واقعیتی به نام آمریکا و دولت آمریکا با نشانگان و ماهیت و مشی فراماسونی آغاز شده بود. تنها اتفاقی که در دوران ترامپ افتاد این بود که دولت آمریکایی، به صراحت بیش‌تری؛ بی‌ثباتی و تزلزل و لاابالی‌گری خود را به رخ کشید و سیاست آمریکایی را روشن‌تر از گذشته، به روی صحنه سیاست جهانی ظاهر کرد! همین و بس!

بایدن امروز، به همان اندازه برده سیاسی حزب خود است که ترامپ و ترامپ نیز به همان اندازه واقعیت ددمنشانه و تمامیت‌خواه آمریکا را نشان داد که بایدن و دیگر روسای جمهور آمریکا! اما واقعیت دیگری نیز وجود دارد: آن واقعیت این است که امروزه به دلیل خیز موج احساسات ضدآمریکایی و قدرت‌گیری مقاومت در سطح غرب آسیا دیگر، روسای جمهور ایالات متحده، کار دشوار و پیچیده‌ای پیش رو دارند. اگر جز این بود؛ سراسیمگی و عربده‌کشی و شاخ و شانه کشیدن اهالی کاخ سفید؛ به محض ورود به کاخ سفید رخ نمی‌نمود و با چشم بر هم زدنی؛ سیاست چماق و هویج تبدیل به سیاست چماق و دشنه نمی‌شد!

انتهای پیام/
کد خبر: ۵۱۴۶
۰۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۲
save
email
اشتراک گذاری :
ارسال نظر
captcha